

مرا بازگردان
نسخه الکترونیک مرا بازگردان به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره مرا بازگردان
دواندوان ساختمان را دور زدم، بلکه شاید آنجا باشد، و وقتی نتوانستم پیدایش کنم، چراغقوهای از صندوقعقب برداشتم و دایرهی جستجو را وسیعتر کردم. در حین مشاهدهی دقیقِ کل تفرجگاه، اسمش را فریاد میزدم. هنوز یک کامیون در محوطهی پارکینگ بود، بنابراین فریادزنان به طرفش رفتم؛ امیدوار بودم یک نفر را پیدا کنم که کمکم کند تا دنبال لیلا بگردم. اما هیچکس در اتاقک راننده نبود و وقتی محکم به در کوبیدم، کسی جواب نداد، بنابراین پنداشتم راننده پشت کامیون خوابیده. سعی کردم باز هم محکم به در بکوبم، اما هیچکس نیامد، و وقتی تلفن همراهم را بیرون آوردم و فهمیدم که اصلاً آنتن نمیدهد، نمیدانستم چهکار کنم. نمیخواستم آن مکان را ترک کنم، به این دلیل که شاید لیلا جایی افتاده و آسیب دیده باشد، اما میدانستم که نمیتوانم فقط با نور چراغقوهام پیدایش کنم. بنابراین دوباره سوار خودرو شدم و با نهایت سرعتی که میتوانستم، به سوی پمپبنزین بعدی شتافتم و دویدم داخلش و دادِ کمکخواهی سر دادم. کار آسانی نبود که منظورم را به آنها بفهمانم، چون زبان فرانسه را خیلی خوب حرف نمیزنم، اما بالاخره آنها موافقت کردند که به پلیس محلی تلفن بزنند. و بعد تو آمدی و انگلیسی را بهخوبی حرف زدی و مرا به تفرجگاه برگرداندی تا کمکم کنی که دنبال لیلا بگردم، چرا که واقعاً باید پیدایش میکردم.
نظرات کاربران درباره مرا بازگردان