این کتاب ترجمهای است از کتابی که انتشارات پاساژن (Passagen Verlag) اولین بار در سال ۲۰۱۶ با عنوان Politik und Ästhetik به آلمانی و انتشارات پالیتی (Polity Press) در سال ۲۰۱۹ با عنوان Politics and Aesthetics به انگلیسی منتشر کرد. کتاب مشتمل است بر دو گفتوگو و یک پسگفتار: دو گفتوگو بین ژاک رانسیر و پیتر انگلمان دربارۀ تفکر رانسیر، و پسگفتاری از انگلمان که به معرفی مختصر رانسیر و آشنایی انگلمان با او و زمینۀ شکلگیری این گفتوگوها میپردازد. در معرفی دو پدیدآورندۀ کتاب به همین بسنده میکنم که پیتر انگلمان فیلسوفی است آلمانی و مدیر انتشارات پاساژن [= پاساژها]، و ژاک رانسیر فیلسوفی است فرانسوی که فارسیزبانان در سالهای اخیر تا حدودی با کارهای او آشنایی پیدا کردهاند و افکارش دربارۀ سیاست و زیباییشناسی و پیوند این دو بحثهای مختلفی برانگیخته است. دو گفتوگوی کتاب به عبارت دقیقتر مصاحبههاییاند که انگلمان با رانسیر انجام داده و همانطور که انگلمان در آخرین جملۀ پسگفتار میگوید، قصد و نیتشان «عرضۀ کمکی قابل فهم به درک اندیشۀ رانسیر است.» در این پیشگفتار نسبتاً کوتاه، بد نیست دربارۀ ترجمۀ یکی دو اصطلاح توضیحاتی بدهم.
اصطلاح «بازنمایی» اصطلاحی رایج در بحثهای مربوط به هنر و ادبیات است ــ مثلاً از بازنمایی یک سیب در یک تابلوی نقاشی حرف میزنیم. همینطور است اصطلاح «نمایندگی» در گفتمان سیاسی ــ ما از سیاست نمایندگیبنیاد یا سیاست مبتنی بر نمایندگی حرف میزنیم، سیاستی که مثلاً نمایندگان در مجلس یا پارلمان به نیابت از مردم پیش میبرند. این هر دو اصطلاح ــ بازنمایی و نمایندگی ــ در زبان انگلیسی، مثل بعضی زبانهای اروپایی دیگر از جمله فرانسوی و آلمانی، با یک کلمه شناخته میشوند و آن representation است. در فارسی هم دو کلمۀ بازنمایی و نمایندگی در واقع هممعنیاند. و میدانیم که کلمههای هممعنی معمولاً فقط در حوزۀ کاربردشان تفاوت دارند، و در مورد «بازنمایی» و «نمایندگی» میبینیم که یکی در هنر و ادبیات کاربرد رایجتری دارد و دیگری در سیاست. ذکر این توضیح به نظرم مهم آمد چون در بحثهای رانسیر، منطق بازنمایی و منطق نمایندگی در واقع نه دو منطق بلکه یک منطقاند. اما چون در فارسی از دو کلمه برای اشاره به این معنی استفاده میشود، ترجیح دادم هر دو را به کار ببرم، به این ترتیب که در بحثهای مربوط به هنر و ادبیات بیشتر از لفظ «بازنمایی» استفاده کردم و در بحثهای مربوط به سیاست بیشتر لفظ«نمایندگی» را به کار گرفتم. گاهی هم هر دو را با هم آوردم تا بر این وحدت معنایی تأکیدی کرده باشم. به هر حال خوب است خواننده هر وقت یکی از این دو کلمه را دید، کلمۀ دیگر را هم در مد نظر قرار بدهد.
اصطلاح دیگری که در بحثهای رانسیر بسیار کاربرد دارد و یکی از دو کلمۀ اصلی عنوان کتاب حاضر را هم تشکیل میدهد اصطلاح aesthetics است که تا الان رایجترین معادل آن در فارسی «زیباییشناسی» ــ یا به گونهای دیگر، «زیباشناسی» ــ بوده. خوانندهای که با آثار رانسیر کلنجار میرود شاید رفتهرفته به این نتیجه برسد که برای این اصطلاح اصالتاً یونانی، «زیباییشناسی» معادل مناسبی نیست. البته سابقۀ این تردید در معادلگذاری به دیرزمانی پیش از آشنایی فارسیزبانان با رانسیر برمیگردد و پیداست که نارسایی «زیباییشناسی» از حیث معنای لغوی و ریشهشناختی به کارهای رانسیر محدود نمیشود. به همین دلیل معادلهایی مثل «حسانیت» و «حسانیات» را در فارسی برساختهاند و حتی از صورت قرضی «استتیک» بهره گرفتهاند. اما گفتنی است که در زبانهای اروپایی هم قضیه کم پیچیده نیست و aesthetics را مجموعهای از اصول مربوط به ماهیت و درک زیبایی معنی کردهاند، گو اینکه صفت آن (aesthetic) معنای «مرتبط با ادراک از طریق حواس» میدهد. همچنین بایستی این را هم اضافه کرد که زیباییشناسی شاخهای از فلسفه به شمار میآید که به مسائل مربوط به زیبایی و ذوق هنری میپردازد.