خرگوش مغروری بود که در مزرعهای زیبا و پربرکت کنار جنگل سبز زندگی میکرد. خرگوش عادت داشت که همیشه کارهایش را خودش انجام دهدو هیچ وقت هم ازهیچکس کمکی نمیگرفت. اما غیر از این عادت ، یک عادت دیگر هم داشت. او هیچ وقت به هیچکس هم کمکی نمیکرد و میگفت: من به هیچ کس هیچ احتیاجی ندارم.