

وریتی
نسخه الکترونیک وریتی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره وریتی
پیش از اینکه قطرات خون رویم بپاشد، صدای خرد شدن استخوان جمجمهاش را میشنوم. هین بلندی میکشم و سریع قدمی به عقب برمیدارم تا روی پیادهرو بایستم. پاشنهی یکی از کفشهایم میگیرد به لبهی پیادهرو و تیرک تابلو پاک ممنوع را میگیرم تا نیفتم. مردک همین چند ثانیه قبل جلو من ایستاده بود. بین جمعیت ایستاده و منتظر بودیم چراغ عابر پیاده خاموش شود که ناغافل قدم روی خیابان گذاشت و به دنبالش زیر کامیون رفت. خودم را جلو انداختم و کوشیدم جلویش را بگیرم، اما دستم در هوا خالی ماند و مرد زیر ماشین رفت. پیش از اینکه سرش زیر لاستیک ماشین برود، چشمهایم را بستم، اما صدای ترکیدن سرش را که عین صدای باز کردن چوبپنبهی بطری شامپاین بود، شنیدم.
نظرات کاربران درباره وریتی