در این کتاب کوچک، قلب پیام عارف معاصر هند «سادو واسوانی» در قالب داستانی شیوا و ساده بیان شده است. یکی از نشریات انگلستان در مورد او گفته است: «این استاد محبوب هر روز با گامهایی ملایم راه زندگی را میپیماید. او که از نفس رهاست، چنان نشانۀ مقدسی از عشق دارد که در هر قلبی را میگشاید.»
به اعتقاد سادو واسوانی خدا از ما دور نیست، بلکه از خود ما به ما نزدیکتر است. او در روح آدمی حضور دارد، اما افسوس که انسان در دنیا سرگردان است. خدا در سکوت محض در درون یکایک ما حضور دارد، پس باید چون سبزهها و نور سپیدهدم خاموش شد تا به او رسید. خود را وقف سعادت همۀ موجودات کنید، زیرا خالق کل هستی به تمامی هستی عشق میورزد و زیبایی الهی در همه جا حضور دارد.
در این کتاب پیامی جاودانه خطاب به تمامی زایرانی که در راه هستند آمده است؛ زبان آن شعرگونه و چون ناقوس معابد واضح و رساست. این کتاب فراخوانیست خطاب به روح خفتۀ یکایک ما و نوای رهایی و آرامش از آن به گوش میرسد.