نویسنده این کتاب در تشریح اثر خود میگوید: بیکار نشستن یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی است. تصمیم گرفتهام تفکراتم را در این باب با شما به اشتراک بگذارم و امیدوارم بتوانم دیگران را هم متقاعد کنم، بهرغم اینکه در سرتاسر دنیا، ساعات کاری رو به افزایشاند و تمام کتابهای مدیریتِ زمانِ موجود در بازار ادعا میکنند که شما میتوانید ـ و باید ـ کار بیشتری به انجام برسانید. پیام این کتاب دقیقاً برعکس این پیام است. شما باید کار کمتری به انجام برسانید؛ در واقع، باید بیکار بنشینید. شواهد موجود در علم عصبشناسی حاکی از ایناند که مغز شما، حتی در همین لحظه، به استراحت نیاز دارد. اگرچه ذهن ما بهشکل زیبایی، برای فعالیت چشمگیر تکامل پیدا کرده، برای اینکه بتواند بهشکل عادی کار کند، نیاز به بیکار نشستن ـ آن هم بهمقدار زیاد ـ دارد.
نه کار و نه بیکار نشستن، ارزش مطلق نیستند بلکه هر یک در جای خود و به اندازه خود و به طور متناوب لازم اند و ارزشمند و مکمل یکدیگر. به عبارتی، همان طور که «درشتی و نرمی به هم در به است.»، «کار و بی کاری هم به هم در به است!»