وقتی سازمان ها از طریق رهبری موثر موجب حداکثرسازی قابلیت های انسانی می شوند، ارزش های معنادار و پایه ای از اعتماد و اتفاقات خوبی در سازمان به وقوع می پیوندد. یکی از آن ها، نوآوری است.
در دنیایی که رقیبان جدید می توانند ناگهان در سراسر جهان به وجود آیند، سازمان ها باید دست به نوآوری بزنند. نوآوری باید به طور مداوم از نظر محصولات جدید، خطوط تجاری جدید و سیستم های داخلی جدید برای بهینه سازی کارایی و سودآوری انجام شود. ذکر این نکته ضروری است که نوآوری فقط برای شرکت های فناوری نیست. صنایع مختلف مانند خدمات توریستی، خرده فروشی و خدمات مالی در معرض مشکلات زیادی هستند. برای مثال، شرکت های خدمات مالی باید با صندوق های مدیریت منفعل و ربات های مشاور که برای بسیاری از مردم جذاب هستند، رقابت کنند. در عین حال، رشد ارزهای مجازی رمزنگاری شده و دیگر تکنولوژی پرداخت، تبدیل به تهدیدی جدی برای شرکت های بزرگ شده است.
بنابراین، نوآوری حیاتی است. اما رویکرد پدربزرگتان به نوآوری، دیگر پاسخگو نیست. نظر غالب در طی چند دهه گذشته، یک رویکرد منحصر به فرد برای اختراع بوده است: یک گروه تحقیق و توسعه یا مجموعه ای دیگر از «کارهای غیرقابل باور» موجب شکل گیری چیزهای بزرگ بعدی می شوند. هیچ مشکلی بر سر راه ذهن های درخشان برای کار روی فعالیت های نوآورانه وجود ندارد. اما در سال های اخیر مشخص شده است که گوش دادن به «خرد جمعی» و دنبال کردن ایده های خوب از همه جا منجر به نتایج بهتر می شود.
آنچه امروز مورد نیاز است چیزی است که می توان آن را «نوآوری برای همه» نامید. به عبارت دیگر، بهره گیری از بینش و ایده های کارکنان از هر سطح سازمان است. به عنوان مثال، اعضای تیم فناوری در کوییکن لونز می توانند هر هفته چهار ساعت از زمان خود را به کار روی پروژه های شخصی در خارج از مسئولیت های عادی خود صرف کنند. کوییکن همچنین جایزه هایی را برای تشویق کارکنان به بیان ایده های جدید ارائه می دهد.