
روزها بی توجه بما می گذرند. زمان بخاطر آدمها توقف نمی کند. چه بی رحم اند ثانیه ها! چه قسی القلب اند دقایق! چه روز شومی بود آن روز که برادرم علی، خودش را بخاطر عشقش دار زد. آخر چرا؟ فائزه آنقدر برایش ارزش داشت که چهار نفر به پایش بسوزد؟ او که رفت مادر هم به او پیوست. پدر دیوانه شد و گیسوهم آواره شدیم. خدایا این چه مصیبتی بود که بر سرمان آمد؟ مگر چه گناهی مرتکب شده بودیم؟ دخترک بی عاطفه با شوهرش خوش است و ما راهی دیاری ناشناخته. معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار ماست. دو دختر زیبا، تنها، غریب و شبیه هم....
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 2.۵۳ مگابایت |
| تعداد صفحات | 436 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | مریم اولیایی |
| ناشر | نشر پیکان |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۰۶/۰۲ |
| قیمت ارزی | 4 دلار |
| قیمت چاپی | 490,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
نویسنده ای تَوَهمی و بیسواد کتابی بینهایت بد.باعث شد سراغ این نویسنده نرم به دیگرانم میگم هرجا اسمشو دیدن فرار کنن.اینا با پارتی مجوز چاپ میگیرن
داستان های های ایرانی همشون مثل همن. چیز جدیدی ندارن. همش کپی برداری از همه
وای من عاشق این رمانم دیونه کننده س خوندنش حتی ۳ بار هم کمه
با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما
بسیار ضعیف
عالیه این کتاب