آدمهایی هستند که:
هر وقت از آنها بپرسی «چطوری؟»، میگویند «خوبم».
وقتی میبینند یک گنجشک دارد روی زمین دنبال غذا میگردد، راهشان را کج میکنند و از طرف دیگر میروند که مبادا آن حیوانکی بپرد.
اگر یخ هم بزنند، دستتان را ول نمیکنند که بگذارند توی جیبشان.
وقتی از کنارشان رد میشوی، بوی عطرشان در هوا مانده...
وقتی باران میبارد، دستانشان رو به آسمان بلند است...
وقتی به آنها زنگ میزنی، حتی اگر تازه خوابیده باشند، باز با خوشرویی جواب میدهند و میگویند «خوب شد که زنگ زدی، باید بیدار میشدم».
وقتی که یک بچه میبینند، سرشار از شور و شوق میشوند و با او شروع میکنند به بازی کردن.
آری ــ اینها فرشتهاند...
مثل دوستی که همیشه موقع دست دادنِ خداحافظی، آن لحظه قبل از رها کردن دست، با نوک انگشتهایش، به دستهایت یک فشار کوچک میدهد... چیزی شبیه یک بوسه مثلاً.
راننده تاکسیای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی، بلند میگوید «روز خوبی داشته باشی».
آدمهایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان میشوی، دستپاچه رو برنمیگردانند؛ لبخند میزنند و هنوز نگاهت میکنند.
آدمهایی که حواسشان به بچههای خسته توی مترو هست، بهشان جا میدهند و حتی گاهی بغلشان میکنند.