«لوری مور» نویسندهی معاصر آمریکایی دربارهی داستان کوتاه میگوید:«داستان کوتاه همچون عکسی دلنشین است، اما رمان همانند یک فیلمی بلند میماند.»
بر اساس نظریهی مور کتاب کافه پاریس همانند آلبوم عکسی زیبا و دلپذیر است که شما را به سفر در زمان و مکان میبرد و بهترین عکسهای فرانسه را در مقابلتان میگذارد.
«داستان کوتاه» ژانری مهم در ادبیات است که کمتر به آن پرداخته شده است. در طول تاریخ تعریفهای مختلفی برای داستان کوتاه ارائه شده است. متداولترین تعریف آن «داستانی است، که بتوان آن را در زمان کوتاهی مطالعه کرد و به پایان رساند.» دانشنامهی بریتانیکا داستان کوتاه را نوشتهای تعریف میکند که از رمان کوتاه تر است و شخصیتهای کمتری در داستان داخلت دارند. اما بهترین و مشهورترین تعریف را ادگار آلن پو، نویسندهی آمریکایی، از داستان کوتاه دارد. او در کتاب فلسفهی نگارش میگوید:« داستان کوتاه آن است که کوتاهتر از رمان باشد و بیشترین زمانی که برای مطالعه باید برای آن صرف کرد، بین 30 دقیقه تا دو ساعت باشد.» آلن پو میگوید:«داستان کوتاه برخلاف رمان باید تنها یک خط داستانی داشتهباشد و تنها یک شخصیت اصلی داشته باشد.»
خواندن داستان کوتاه سبب میشود که خواننده دیدش به دنیا اطراف باز شود و بتواند عمیق تر داستانها را بخواند و آن ها را بفهمد. برخی از منتقدین بر این باورند که نوشتن داستان کوتاه نیازمند توانایی بیشتری نسبت به نوشتن رمان است. زیرا نویسنده در داستان کوتاه زمان و فضایی بر شرح و توصیفات طولانی ندارد و در نتیجه باید داستان و منظور و ایدهی خودش را در چند صفحه برای مخاطب شرح دهد. نویسندگانی در دنیا وجود دارند که داستانهای کوتاهشان مشهورتر از رمان های بلندشان است. برای مثال ارنست همینگوی نویسندهی آمریکایی، داستانهای کوتاهش بسیار جذاب و شیوا هستند. همینگوی برای اینکه داستانهایش هیجانانگیز تر شود، بعد از نوشتن داستان بخشهایی از آن را پاک میکرده است.
همانزور که از عنوان کتاب پیداست، کتاب بیست و یک داستان، شامل بیست و یک داستان کوتاه از نویسندگان مشهور و معاصر فرانسوی مانند: ژول تلیه، آندره موروا، ژوزف کسل، ژان کو، و رومن گاری است. ترجمه و گردآوری این داستانهای را ابوالحسن نجفی انجام داده است و این کتاب در سال 1384 توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
داستان اول: معامله اثر ژول تلیه
داستان دوم: کبریت اثر شارل-لوئی فیلپ
داستان سوم: پالاس هتل تاناتوس
داستان چهارم: زنی از کزک اثر ژوزف کسل
داستان پنجم: ایوان ایوانوویچ کاسیاکوف اثر ژان ژیونو
داستان ششم: نامزد و مرگ اثر ژیل پرو
داستان هفتم: مورمور اثر بوریس ویان
داستان هشتم: عربدوستی اثر ژان کو
داستان نهم: کرگدنها اثر اوژن یونسکو
داستان دهم: شب دراز اثر میشل دئون
داستان یازدهم: زن ناشناس اثر ژان فروستیه
داستان دوازدهم: کهنترین داستان جهان اثر رومن گاری
داستان سیزدهم: دیوار اثر ژان پل سارتر
داستان چهاردهم: هفت شهر عشق اثر روژه ایکور
داستان پانزدهم: مرتد یا روح آشفته اثر آلبر کامو
داستان شانزدهم: بد نیستم، شما چطورید؟ اثر کلود روا
داستان هفدهم: بیرونرانده اثر ساموئل بکت
داستان هجدهم: چگونه وانگوفو رهایی یافت اثر مارگریت یورسنا
داستان نوزدهم: درسهای پنجشنبه اثر رنه ژان کلو
داستان بیستم: بازار برده فروشان اثر ژرژ الیویه شاتورنو
داستان بیست و یکم: مردِ بافتنی به دست اثر گابریل بلونده
مرتد یا روح آشفته
«چه آشوبی، چه آشویی! باید افکارم را منظم کنم. از زمانی که آنان زبانم را بریدهاند، زیان دیگری، نمی دانم، پیوسته در جمجمه ام می گردد، چیزی حرف می زند، یا کسی، که ناگهان سکوت می کند و سپس همه از سر گرفته می شود، وای بسا چیزها می شنوم که خود نمی گویم، چه آشوبی، و اگر دهان بگشایم گویی صدای ریگ هایی است که روی هم می غلتند. زبان می گوید: نظم، نظم. و در همان حال، سخن های دیگری می گوید، بله من همیشه آرزومند نظم بوده ام. دست کم یک چیز مسلم است: من انتظار کشیشی را می کشم که قرار است بیاید و جانشین من شود. این جا کنار جاده نشسته ام، در فاصله یک ساعته تا شهر تقاصه، در حفره صخره های فروريخته پنهان شده ام و بر تفنگ کهنه ام پشت دادهام. آفتاب روی صحرا طلوع می کند، هوا هنوز بسیار سرد است، تا لحظه ای دیگر بسیار گرم خواهد شد، این سرزمین دیوانه می کند و من از آن همه سالیان دراز که دیگر
حسابشان از دستم به در رفته است... نه، باز هم کوششی! آن کشیش مبلغ قرار است که امروز صبح وارد شود، یا امشب. شنیدهام که همراه یک بلد می آید، ممکن است که هر دو سوار بر یک شتر باشند. من منتظر خواهم ماند. من منتظرم. سرما، تنها سرماست که مرا می لرزاند. صبر کن، ای غلام خاک بر سر!
من سال هاست که صبر کرده ام. آن زمان که در وطنم بودم، در آن فلات بلند ماسیف سانترال، با پدر زمختم، و مادر وحشی ام، و شراب، و هر روز آبگوشت پیه خوک، و به خصوص شراب، شراب ترشیده و سرد، و زمستان دراز، و شوخی های بارد، و برف های بادروبه، و سرخس های مشمئزکننده، آه! من می خواستم از آن جا بگریزم، یکباره همه آنها را ترک گویم و زندگی را آغاز کنم، در آفتاب، با آب زلال. من گفته های کشیشمان را باور داشتم، که با من از مدرسه طلاب سخن می گفت، و هر روز به من می پرداخت، در آن سرزمین پروتستان - که هروقت می خواست از دهکده عبور کند از پناه دیوارها می رفت - فرصت بسیار داشت. با من از آینده ام سخن می گفت و از آقتاب، و می گفت که مذهب کاتولیک آفتاب است، و به من خواندن می آموخت، و زبان لاتين را وارد کلهی سخت من کرد: «اين پسر باهوش است، اما کله شق»، و کله من به قدری سخت بود که در همه عمرم، با همه زمین خوردن هایم، هیچ وقت بینی ام خون نیفتاد؛ پدر الاغم می گفت: «کله خراست». در مدرسه طلاب همه افتخار می کردند، یک جانباز برخاسته از سرزمین پروتستان در حکم یک پیروزی بود، آمدن مرا چون برآمدن آفتاب اوسترلیتز پذیره شدند. و راستی که چه آفتاب بی رنگی، به سبب آشامیدن الکل، آنها همه شراب ترش میآشامند و دندان های همه بچهها را کرم خورده است، خخ خخ، کشتن پدر، این است کاری که باید کرد، اما خطراین نیست که مبلغ مذهبی شود، چون که خود از مدت ها پیش مرده است، شراب ترش سرانجام شکمش را سوراخ کرده است، آن وقت فقط باید کشیش مبلغ را کشت.
انتشارات نیلوفر کتاب بیست و یک داستان را با ترجمهی ابوالحسن نجفی عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. ابوالحسن نجفی زبانشناس و مترجم ایرانی متولد هفتم تیرماه 1308 است. او یکی از اعضای پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است و سهم غیرقابلانکاری در پیشبرد و اشاعهی زبان فارسی و معرفی آثار هنرمندان خارجی به فارسیزبانان داشته است. او در دورانی سردبیر مجلهی ادبیات تطبیقی بود و حوزهی اصلی ترجمهاش، ترجمهی آثار ادبی و علمی، زبانشناسی و وزن شعر فارسی بوده است. ابوالحسن نجفی دوم بهمنماه 1394 به علت بیماری در تهران دار فانی را وداع گفت. از جملهی مهمترین آثار ترجمهشده توسط او میتوان به کتابهای خانوادهی تیبو، بیستویک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه، شازده کوچولو، ادبیات چیست و دربارهی نمایش از ژان پل سارتر و وظیفهی ادبیات اشاره کرد.
داستانهایی که در این کتاب وجود دارند با دقت و وسواس خاصی از نویسندگان معاصر فرانسوی انتخاب شدهاند. خواندن این داستانها شما را با ادبیات معاصر فرانسه آشنا میکند. این آشنایی میتواند سبب خوانش آثار بیشتری از این نویسندگان شود.
کتاب بیست و یک داستان در دستهی کتابهای داستان کوتاه قرار دارد.
کتاب بیست و یک داستان مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 393 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 19 روز بخوانید.
کتاب بیست و یک داستان جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع داستان کوتاه است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی داستان کوتاه زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص داهند انتخاب مناسبی است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب بیست و یک داستان اثر نویسندگان معاصر فرانسه بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان کوتاه میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 393 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۰۶:۰۰ |
نویسنده | ژول تلیه |
نویسنده دوم | شارل لوئی فیلیپ |
نویسنده سوم | آندره موروا |
مترجم | ابوالحسن نجفی |
ناشر | نشر نیلوفر |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۶/۱۵ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 120,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من این کتاب رو خوندم داستان های کوتاه از نویسندگان معروف فرانسوی مثل ژان پل سارتر و آلبر کامو و رومن گاری و... داره که خیلییییییییییی عالی هستن حتما به دوستداران داستان کوتاه و مخصوصا ادبیات فرانسه این کتابو پیشنهاد میکنم
عالییی مخصوصا داستان اول، معامله فکنم حفظ شدم برای هر کس فرستادم مبهوت این داستان شد تا پنجمین داستان عالی هستن اما کم کم کیفیت داستان ها کم میشه
داستان های سرگرم کننده و خیلی زیبایی هستن با مفاهیم عالیای که به زیبایی پرداخته شدند. انتخاب داستان ها عالی و ترجمه بی نقص بوده.
کتابش حرف نداره ابوالحسن نجفی هم خیلی خوب داستان ها رو گزینش کرده هم ترجمه ش بینظیره
ولی داستان هایی که انتخاب شده اند خیلی فضای تیره و غمگینی دارند
بسیار عالی، خوندنش رو به علاقه مندان ادبیات فرانسه و داستان کوتاه توصیه می کنم
در خریدش مردد بودم ولی داستان های کوتاه و جالب از نویسندگان خوبی داره
ترجمه تمیز، داستانکها کلاسیک خواندنی و لذتبخش
کتاب خوبیه داستان های جالبی داره
کتابی بسیاز خواندنی و ارزشمند