«گشنگی ام،ان، ان
بگریز سوار بر مادیان
میلی اگر دارم، نیست
جز به خاک و جز به سنگ
دینگ! دینگ! دینگ! دینگ! بیایید
اینک هوا از بهر خوردن
سنگ و زغال و آهن
گشنگیهایم، بگردید، بچرید، گشنگیها،
در مرغزار صداها!
بکشید به خود زهر خوش
پیچکهای صحرایی را»
داستان ترجیع گرسنگی با این شعر آغاز میشود. این شعر درواقع بیانکنندهی مسیر و پیرنگ داستان است. شعری که خواندنید از آرتور رمبو بود و جشن گرسنگی نام دارد.
مهستی بحرینی مترجم کتاب دربارهی این کتاب مینویسد: «داستان با شعری از«جشن گرسنگی» آرتور رمبو آغاز میشود و با خاطره نخستین اجرای«بولرو» اثر راول، آهنگساز فرانسوی، پایان میپذیرد. درجای جای کتاب، ضرباهنگ گرسنگی، و نیز خشم، طنین میافکند و همچون ترجیعی تکرار میشود. زمان داستان به سالهای میان دو جنگ جهانی برمیگردد و چنانکه خود نویسنده میگوید، کتاب را به یاد مادر و با الهام از رویدادهای زندگی او نوشته است. بااینهمه، بازهم به گفته خود او، برای اینکه کتابش در شمار کتابهای شرححال قرار نگیرد، تخیل و واقعیت را درهمآمیخته و زمان داستان را ده سال به عقب برده است تا از این راه بتواند فضای داستان، شخصیتها و روابطشان را با یکدیگر تغییر دهد. نامهای شخصیتها، که بانامهای اصلیشان مطابقت ندارد، و نیز یهودی بودن پدر قهرمان داستان، که در عالم واقع بایستی پدربزرگ نویسنده باشد، ازجمله این تغییرات است. همچنین ساختار داستان که در عین رئالیستی بودن از ویژگیهای داستانهای پسامدرنیستی همچون عدم قطعیت و تا حدی عدم انسجام برخوردار است، موجب میشود که بههیچروی نتوانیم آن را در عداد زندگی نامهها قرار دهیم.»
داستان کتاب دربارهی دختری به نام اتل در زمان جنگ جهانی دوم است. او کودکیاش را در خانوادهای مرفه میگذراند اما کودکی آشفتهای دارد. پدرش همهی اموالشان را به باد میدهد و معشوقهای میگیرد که سبب دعوای همیشگی بین والدینش میشود. درنتیجه جوانی خودش را در جنگ و گرسنگی میگذراند.
گرسنگی را میشناسم. احساسش کردهام. در کودکی، در پایان جنگ، جزو آنهایی بودم که در جاده، کنار کامیونها میدویدند و دستهایم را دراز میکردم تا آدامس، شکلات، یا بسته نانی را که سربازان آمریکایی پرتاب میکردند، در هوا بگیرم. در کودکی چنان تشنه چربی بودم که روغن قوطیهای ساردین را مینوشیدم و قاشق روغن ماهی را که مادربزرگم برای تقویت به من میخوراند، با لذت میلیسیدم؛ و چنان نیازی به خوردن نمک داشتم، که مشتهایم را از نمک خاکستری بلورینی که در آشپزخانه، در شیشهای دهنگشاد ريخته شده بود، پر میکردم و میخوردم.
در کودکی، برای نخستین بار طعم نان سفید را چشیدم، نه از آن گردههای نانوایی - آن نان که مخلوطی از آرد فاسد و خاکاره بود و رنگش بیشتر به خاکستری میزد تا قهوهای، چیزی نمانده بود که مرا در سهسالگی بکشد--اینیکی، نانی بود چهارگوش، قالبی، از آرد گندم سفت، نانی سبک و خوشبو که خمیر وسط آن در سفیدی مانند کاغذی بود که روی آن مینویسم. و اکنون، در حال نوشتن،دهنم از یاد آن آب افتاده، گویی زمان نگذشته است و من هنوز رابطه مستقیم خود را با نخستین سالهای کودکیام حفظ کردهام. آن تکه نان ترد بخارآلود را در دهان فرومیبردم و هنوز آن را قورت نداده، تکه دیگری میخواستم، و باز تکه دیگری، و اگر مادربزرگم نان را در قفسه نمیگذاشت و درش را قفل نمیکرد، میتوانستم در یکلحظه، حتی به قیمت مریض شدن، تمامش کنم. شاید هیچچیز مانند این نان مرا ارضا نکرده باشد. ازآنپس، هیچچیز نتوانست تا این اندازه گرسنگیام را فروبنشاند، تا اين اندازه سیرم کند.
ژان-ماری گوستاو لوکلزیو نویسندهی معاصر فرانسوی در 13 آوریل سال 1940 متولدشده است. این نویسنده نخستین رمانش را بانام بازجویی در 1963 منتشر کرد و جوایز معتبری را دریافت کرد. او تاکنون حدود 40 کتاب نوشته است؛ البته این چهل کتاب همهشان رمان نیستد و تعدادی از آنها داستان کوتاه و جستار هستند. ژ.م.گ لوکلزیو در سال 2008 برندهی جایزهی نوبل ادبی شد و با دریافت این جایزه شهرت جهانی خود را به دست آورد.
نکتهای که دربارهی این نویسنده شایانذکر است، ریشهی خانوادگی اوست. پدربزرگ و مادربزرگ لوکلزیو، پس از مهاجرت به فرانسه، در پاریس و در محل تجمع برتونهای جزیرهی موریس سکونت گزیدند و اینها همان گروه کوچک موریسیهای مقیم پاریسند که وصفشان در کتاب ترجیع گرسنگی آمده است.
انتشارات نیلوفر کتاب ترجیع گرسنگی را با ترجمهی مهستی بحرینی عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قراردادهاست. مهستی بحرینی شاعر و مترجم ایرانی متولد 1317 در آمل است. او دارای مدرک دکتری در رشتهی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. این مترجم در سال 1350 به فرانسه سفر کرد و در طی سفرش به فرانسه بوده که زبان فرانسوی را آموخت و اکنون یکی از مشهورترین مترجمان زبان فرانسه است. بیشتر کتابهای مهستی بحرینی را انتشارات نیلوفر منتشر کرده است.
انتشارات نیلوفر یکی از قدیمیترین و پرکارترین ناشران معاصر است. این انتشارات سهم انکارناپذیری در معرفی نویسندگان داخلی و خارجی به خوانندگان ایرانی داشته است. این ناشر خوشنام سالهاست که با بهترین نویسندگان و مترجمان کار میکند و نام این انتشارات سند اعتبار بر ترجمه و نوشتار کتاب است. این انتشارات با تعهد به ارزشهای اولیهی خود همیشه کیفیت کتابهای خود را بالا و مطلوب نگاه داشته است و اکنون با انتشار نسخهی الکترونیکی کتابهای خود به خوانندگان نشان داده است که دغدغهی اصلی مدیران این انتشارات بالا بردن میزان مطالعه است.
این کتاب با روایت جذاب و خواندنیای که دارد مناسب کسانی است که به خواندن داستانهای پرکشش علاقه دارند. این کتاب انتخاب خوبی برای کسانی است که قصد دارند از نویسندگانی که برندهی جایزهی نوبل ادبیات شدهاند؛ کتاب بخوانند. این کتاب میتواند هدیهی مناسبی به دانشجویان ادبیات و بهویژه ادبیات فرانسه باشد که با خواندن این کتاب با یک تیر دو نشان بزنند هم کتابی درجهیک خوانده باشند و هم با نویسنده ژان-ماری گوستاو لوکلزیو آشنا شوند. کتاب ترجیع گرسنگی در دستهی کتابهای داستانهای فرانسوی قرار دارد.کتاب ترجیع گرسنگی مناسب برای گروه سنی بزرگسال است. تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 223 صفحه است که بامطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 11 روز بخوانید. کتاب ترجیع گرسنگی جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع داستانهای فرانسوی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند درزمینهی داستانهای فرانسوی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب ترجیع گرسنگی اثر ژان ماری گوستاو لوکلزیو بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها درزمینهی داستانهای فرانسوی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۴۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 223 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۲۶:۰۰ |
نویسنده | ژان ماری گوستاو لوکلزیو |
مترجم | مهستی بحرینی |
ناشر | نشر نیلوفر |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۲۱ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 95,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
بسیار عالی بود باعث شد بقیه آثار ش و هم بخونم
کتاب کاملا معمولیه با یک داستان ریتم کند.خوشم نیومد.
داستان جذاب این دختر قوی???
خانم بحرینی عالیه
ترجمه چطور بود؟
عالیه
خوب بود
خوبه