0
فئودور داستایفسکی

معرفی کتاب‌های فئودور داستایفسکی

نویسنده

فئودور داستایوفسکی، نویسنده‌ مهم و اثرگذار اهل روسیه است. آثار این نویسنده به عنوان یکی از الهام‌بخش‌ترین نوشته‌‌ها برای نویسندگان به شمار می‌رود و داستان‌هایش طرفداران بسیار زیادی دارد. داستایوفسکی دارای توانایی خارق‌العاده و منحصر بفردی در آفرینش صحنه‌های تاثیرگذار و حیرت برانگیز است. بسیاری از شخصیت‌های داستان‌های داستایوفسکی انسان‌های پریشان، رنج کشیده و عصیان‌زده هستند.

کودکی و نوجوانی داستایوفسکی

فئودور در سال 1821 در شهر مسکوی روسیه دیده به جهان گشود، او فرزند دوم خانواده بود. نام و نسب خانواده داستایفسکی برگرفته از دهکده کوچک داستایوو واقع در غرب کشور روسیه است. در این سرزمین لهستانی‌ها، یهودی‌ها و لیتوانیاییها و دیگر اقوام روس زندگی میکنند. گویی فئودور به سرزمینی تعلق دارد که نماینده همه اقوام روسیه است. هر چند درباره منشاء نژادی خود این خانواده نمی‌توان حدس دقیقی زد. میخائیل پدر فئودور در دوران جوانی به مسکو آمد و در دانشگاه آن‌جا پزشکی خواند و در سال 1812 پزشک ارتش بود و مدتی را در اداره مهندسی نظامی ارتش حضور داشت. او 7 سال بعد با فرزند یکی از تجار سرشناس مسکو ازدواج کرد و در همان زمان‌ها از عضویت در ارتش استعفا داد و به عنوان یک پزشک در بیمارستان مارینسکی مشغول به کار شد و توانست یک مطب خصوصی نیز دایر کند. در اسناد کلیسایی تاریخ تولد داستایوسفکی در سی اکتبر سال 1821 ثبت شده ولی خود این نویسنده اصرار داشت که بگوید یک سال زودتر به دنیا آمده است.

او و خواهر و برادرانش، دوران کودکی خود را بیشتر در شهر مسکو و در آپارتمانشان می‌گذرانند. هنگامی‌که پدرشان از نوشتن نسخه رهایی می‌یافت با صدای بلند برای خانواده کتاب می‌خواند و به این ترتیب داستایوفسکی به کتاب‌ها علاقه‌مند شد. او ده ساله بود که خانواده‌اش در نزدیکی شهر مسکو، مزرعه‌ای را خریدند تا در تابستان‌ها آن‌جا زندگی کنند. دوران نوجوانی فئودور و برادرش در مدرسه‌ای شبانه‌روزی گذرانده شد، او در فاصله 4 سال پدر و مادرش را از دست داد و همین مسئله روی افکارش اثر فراوانی گذاشت. داستایوفسکی هنگامی که 18 سال داشت به دانشکده افسری راه پیدا کرد و شغلی در اداره مهندسی نطامی این دانشگاه به دست آورد.

جوانی و زندان داستایوفسکی

داستایوفسکی به خاطر نوشتن مطالب تند و رادیکال خود تحت نظر پلیس مخفی روسیه تزاری قرار می‌گیرد و در سال 1849 در حالیکه تنها 28 سال داشت به جرم براندازی دستگیر می‌شود. دادگاه در ابتدا برای او تقاضای اعدام می‌کند اما وی مشمول تخفیف می‌شود و دادگاه به او حکم می‌دهد تا چهار سال از عمر خود را در زندان بگذراند، در 22 دسامبر همان سال برای تحقیر و توهین به این زندانیان، برای آن‌ها مراسم اعدامی نمایشی برگزار می‌کنند تا آن‌ها را به ترس و وحشت بیاندازند. زندان 4 ساله فئودور بر او اثرات بدی می‌گذارد و او را مبتلا به صرع می‎ کند. حملات صرع تا پایان عمر به همراه فئودور باقی می‌مانند.

با پایان زندان،بخش دوم محکومیت این نویسنده آغاز می‌شود و او را به منطقه سمی سیبری برای خدمت می‌فرستند. در سال 1857، او با ماریا دیمیتریونا ازدواج می‌کند. به گواهی نزدیکان داستایوفسکی، او همسر خود را بسیار دوست داشت و به او عشق می ورزید. دو سال پس از این ازدواج دوران تبعید فئودور به پایان می‌رسد و او به شهر سن پطرزبورگ بازمی‌گردد تا به خلق آثار ادبی جدید خود بپردازد. همسر و برادر بزرگ داستایوفسکی در سال 1864 فوت می‌کنند و او دوباره درد، رنج و تنهایی را تجربه می‌کند ولی به نوشتن آثار و داستان‌های خود ادامه می‌دهد.

او سه سال پس از این اتفاق ناگوار عاشق زنی به نام آنا گریگوریا می‌شود، حاصل این ازدواج 4 فرزند است. او و همسرش مدتی از عمر خود را در دیگر کشورهای اروپایی می‌گذرانند و تا سال 1871 خارج از روسیه زندگی می‌کنند.

 آثار داستایوفسکی

داستایوفسکی پیش از آن‌که نویسندگی را آغاز کند تقریبا تمامی ثروت به ارث رسیده خود را خرج کرد و می‌توان گفت ترجمه تعدادی از آثار به وسیله او از سر ناچاری آغاز شده است. اولین اثر ترجمه شده این نویسنده، اوژنی گرانده اثر بالزاک است این اثر در سال 1844 ترجمه شد و او پس از ترجمه این کتاب در همان سال از عضویت در ارتش استعفا کرد. اثر ترجمه شده دیگر این نویسنده دون کارلوس نوشته فریدریش شیلر است. 

اولین اثر از داستان ‌های کوتاه این نویسنده، بیچارگان نام دارد، او نوشتن این داستان را در سال 1845 به پایان رساند و در سال 1846 چاپ کرد. به باور نکراسف که این نوشته را پیش از چاپش خواند، رمان کوتاه بیچارگان نشانگر ظهور یک گوگول جدید در ادبیات روسیه است. اثر فوق از نامه نگاری دختری جوان و مردی مسن ساخته می‌شود که اغلب در آن حکایاتی غمناک وجود دارد. علت این‌که پیرمرد و دختر حوان یک‌دیگر را نمی‌بینند باورهای سنتی موجود در جامعه سنتی روسیه است که چنین ملاقاتی را ناشایست می‌دانند. بن مایه بیچارگان زندگی در بستر فقری فزاینده و مصیبت‌زاست.

رمان کوتاه یادداشت‌های زیرزمینی یکی از پیچیده‌ترین و غیرقابل هضم‌ترین آثار داستایوفسکی است. او این اثر ارزشمند را در سال 1864 و زمانی‌که 31 سال داشت، نوشت. بسیاری از منتقدان این رمان را اثری فلسفی می‌دانند و به آن لقب اولین رمان اگزیستانسیالیستی جهان داده‌اند. شخصیت اول این داستان فراز و نشیب بسیاری را در زندگی خود تجربه کرده و از آگاهی زیادی نسبت به مردم اطراف خود برخوردار است. عنصر زیرزمین نشان از انزواطلبی و دوری‌گزیدن این فرد از اجتماع را دارد. قهرمان داستان از همه چیز رنج می‌کشد و آگاهی را عامل رنجش می‌داند.

کتاب جن زدگان یا تسخیر شدگان در سال 1873 توسط فئودور داستایوفسکی به رشته تحریر درآمد. این کتاب قهرمانانی با خصایل و ویژگی‌های عجیبی دارند که آن‌ها را موجوداتی غیر انسانی تبدیل می‌کنند. در این کتاب داستان‌ها و حوادث مرموزی افاق می‌افتند که به ظاهر به یک‌دیگر ربطی ندارند اما تاثیر آن‌ها بر یک‌دیگر با جلو رفتن رمان معلوم می‌شود. هر کدام از شخصیت‌های این داستان هویتی نمادین دارند و داستایوفسکی تلاش باشد با استفاده از آن‌ها عواقب و پیامدهای نوعی نهیلیسیم سیاسی حاکم بر افکار روشن‌فکران روسیه را نشان دهد. به باور منتقدان، این داستان تحت تاثیر شرایط اجتماعی تناقض‌آمیز روسیه در دهه 1860 بوده است، روسیه‌ای در شرف تبدیل به ابرقدرتی تاثیرگذار، مردمانی بسیار فقیر دارد و افکار انقلابی روشنفکرانی که می‌تواند کار به دست جامعه ضعیف روسیه بدهد. شرایطی هستند که انگیزه لازم را به داستایوفسکی برای خلق این اثر ایجاد کرده‌اند.

قمارباز یکی از جالب‌ترین رمان‌های داستایوفسکی در سال 1867 نوشته شده است، این نویسنده نگارش اثر فوق را ظرف 26 روز به پایان رساند و خود نویسنده نیز در هنگام خلق این اثر، بدهی بالایی داشته که بازپرداخت آن، تحت فشارش قرار داده بود. در این داستان با خانواده‌ای اشرافی و ثروتمند آشنا خواهید شد که بر اثر بدبیاری، بی‌تجربگی و ول‌خرجی فراوان، ثروت و املاک خود را از دست داده‌اند و مجبور به گرو گذلشتن املاک باقی‌مانده خود شده‌اند. در این داستان، عشقی آتشین میان راوی قصه و دخترخوانده ژنرال- که بزرگ این حانواده اشرافی ورشکسته است- درمی‌گیرد و اتفاقات تعجب‌آ.وری می‌افتد. ژنرال شب و روز خود را در آرزوی مرگ خاله‌اش می‌گذراند تا با به دست آوردن ارث او بتواند به زندگی خود سروسامان دهد. در این داستان، زوال یک خانواده اشرافی و نابودی ارزش‌های انسانی برای کسب ثروت به خوبی نشان داده می‌شود.

جنایات و مکافات در سال 1866 نوشته شده است. در این داستان دانشجویی به نام راسکولنیکف است که به خاطر باورهای خود تصمیم به قتل پیرزنی رباخوار می‌گیرد. او پس از این قتل، در ظاهر مبتلا به صرع می‌شود ولی عذاب وجدان اوست که منجر به بیماری‌اش شده است. راسکولنیکف در این داستان، عاشق زنی به نام سوفیا می‌شود. سوفیا زندگی پر درد و رنجی دارد و مجبور است برای گذران زندگی خود دست به تن‌فروشی بزند. اما این زن دارای معصومیت و روحی بزرگ است و او باعث می‌شود تا راسکولنیکف به جنایت خود اعتراف کند و با گذراندن دوره زندانش به آرامش و رستگاری برسد. به عبارت بهتر می‌توان گفت که در این کتاب، لطف خداوند شامل شخصیت اول داستان می‌شود و وجود او را از گناه پاک می‌کند.

برادران کارامازوف واپسین و مشهورترین اثر این نویسنده روسی است، این رمان جنبه‌های عمیق الهیاتی و مذهبی دارد و به ماهیت اخلاق، وجود خدا و میزان اختیار انسان‌ها در زندگی‌شان می‌پرداد. در این داستان پیرمردی فاسد با چهار پسرش زندگی می‌کند، که یکی از آن‌ها فرزندی نامشروع است، نکته مهم برادران کارامازوف آن‌جاست که هر 4 فرزند از پدرشان تنفر دارند. اثر فوق به باور منتقدان عناصر مدرن بسیاری دارد و سرشار از تکنیک‌های ادبی ارزشمند است به گونه‌ای که بسیاری از منتقدان ادبی و افراد مشهور آن را مورد تحسین و ستایش قرار داده‌اند. برخی معتقدند که مجموعه برادران کارامازوف، به قسمت اول از یک مجموعه سه‌گانه تعلق دارد اما پایان عمر نویسنده مانع از انتشار 2 داستان دیگر شده است.

از دیگر آثار مشهور داستایوفسکی می‌توان به کتاب ابله، جوان خام، همزاد و خانم صاحبخانه اشاره کرد.

درگذشت داستایوفسکی

حضور داستایوفسکی در زندان و تبعید به سیبری اثراتی هولناک و برگشت‌ناپذیر بر سلامت وی گذاشت و او را بیمار کرد. به طور که نهایتا او در اثر عوارض بیماری‌های تنفسی و گوارشی  خود در 9 فوریه سال 1881 به علت خونریزی معده و ریه چشم از جهان فروبست و به آرامش ابدی دست یافت. او در هنگام مرگش 59 ساله بود. زندگی این نویسنده فراز و نشیب فراوانی داشت ولی یک دهه پایانی زندگی او در آرامش و ثروت و در کنار فرزندانش گذشت.