«گری سال مورسون» نویسنده آمریکایی دربارهی کتاب ابله گفته است: «ابله همهی استانداردهای نقد ادبی را نقض کرده، اما بهگونهای به عظمت واقعی دست یافته است.»
کتاب «ابله» The idiot یکی از رمانهای شاهکار نویسندهی روسی، «فیودور داستایِفسکی» است. این اثر اولین بار در سال 1868 در پاورقی روزنامهی معروف روسی به نام روسکی ویستنیک منتشر شد و پس از آن در سال 1874 در چهار جلد و دو مجلد در سن پترزبورگ به چاپ رسید. این رمان پرحجم و طولانی داستانی بسیار واقعگرایانه است که شرایط جامعه را موشکافی میکند. شخصیت اصلی داستان این رمان «پرنس مشکین» است که پس از ابتلا به بیماری صرع، از سوئیس به روسیه بازمیگردد. او هنگام بازگشتش در قطار با «راگوژین» و زنی به نام «ناستازیا» آشنا میشود و در میان اتفاقهای جدید قرار میگیرد.
«داستایِفسکی» هنگام نگارش این اثر در سوئیس زندگی میکرد و از مشکلات جدی مالی رنج میبرد. او بدون طرح و پرداخت قبلی این اثر را نگاشت به همین دلیل این اثر از یکپارچگی کامل برخوردار نیست با این وجود این اثر یکی از شاهکارهای این نویسنده است و از ارزش ادبی بالایی برخوردار است. براساس این داستان تا امروز چندین فیلم سینمایی ساخته شده است، اولین اقتباس از آن فیلم درام صامتی به نام «ارواح سرگردان» به کارگردانی«کارل فئولیش» در سال 1921 در آلمان ساخته شد.
«فیودور داستایِفسکی»Fyodor Dostoyevsky نویسنده و روزنامهنگار برجستهی اهل روسیه در سال 1821 در مسکو به دنیا آمد. او در سالهای اول جوانیاش در وزارت جنگ روسیه فعال بود ولی پس از مدتی به ترجمهی آثار نویسندگان فرانسوی ازجمله «اونوره دو بالزاک» روی آورد. او نوشتن آثار خودش را از سال 1845 آغاز کرد و تحسین نویسندگان به نام آن زمان ازجمله «ویساریون بلینسکی» را برانگیخت. او با خلق آثار شاخص توانست به یکی از نویسندگان توانای ادبیات روسیه تبدیل شود. او در آن دوران به دلیل حضور در محفل نویسندگان معترض به جرم براندازی حکومت دستگیر شد و چندین سال را در زندان سپری کرد. «فیودور داستایِفسکی» پس از رهایی از زندان حرفهی روزنامهنگاری را پیش گرفت و بار دیگر داستانهای تأثیرگذار به چاپ رساند. او در تمام دوران زندگیاش از مشکلات مالی رنج میبرد تا حدی که توانایی پرداخت هزینهی ارسال آثارش برای ناشران را نداشت. او مدتی را هم به اروپا سفر کرد و دورهای را به قماربازی مشغول شد. او در فوریه سال 1881 براثر خونریزی ریه درگذشت و در گورستان «تیخوین» در سنپترزبورگ روسیه به خاک سپرده شد.
«فیودور داستایِفسکی» شاهکار ادبیات قرن نوزدهم روسیه است که آثارش تا امروز همچنان تجدید چاپ میشوند. آثار او به 170 زبان دنیا ترجمه شدهاند و نویسندهای نامآشنا در میان خوانندگان فارسیزبان است. «برادران كارامازوف»، «شبهای روشن»، «رویای عمو جان»، «یک اتفاق مسخره» و «یادداشتهای زیرزمین» ازجمله آثار این نویسندهی بزرگ هستند که به فارسی ترجمه شدهاند.
کتاب «ابله» نوشتهی «فئودور داستايفسكی» را انتشارات امیرکبیر با ترجمهی «مشفق همدانی» در سال 1393 منتشر کرده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «مشفق همدانی» روزنامهنگار و مترجم ایرانی، تحصیلاتش را در دانشگاه تهران به سرانجام رساند و بر زبان فرانسه تسلط کافی داشت. او در مقدمهی این کتاب از «فئودور داستايفسكی» گفته است: «بسیاری از منتقدین بزرگ ادبیات جهانی، ابله را بهمنزلهی یکی از ده شاهکار جاویدان ادبیات جهان دانسته و برآنند که در این کتاب چیرهدستی نویسندهی بزرگ روسی در تحلیل عواطف و نفسانیات آدمی و در نقاشی ریزهکاریهای تجلیات قلب انسان بیش از آثار دیگر او مشهود است.»
اینک نوبت به توتسکی رسیده بود که قصه خود را ظاهراً آماده نموده بود. همه احساس میکردند که او مانند ایوان پطروویچ از نقل خاطره خود امتناعی نخواهد داشت و درعینحال که به چهره ناستازی دقیق شده بودند با کنجکاوی هرچهتمامتر منتظر شنیدن داستان بودند.
توتسکی با لحن آرام و جذابی شروع به نقل یکی از داستانهای دلانگیز خود کرد. متانت گفتار او از هر حیث با ظاهر فریبندهاش مطابقت میکرد. زیرا باید اذعان کرد وی مردی جذاب بود که اندامی بلند و نیرومند و موهایی خاکستریرنگ و گونهای سرخ و دندانهایی مرتب و نظیف داشت و لباس آراسته و پیراهن بسیار نظیفی به برکرده بود. دستهای سفید و گوشتیاش توجه هر بیننده را به خود جلب میکرد، و یک الماس گرانبها بر انگشتری که در سبابه دست راست داشت میدرخشید.
در تمام مدتی که سخن گفتن او ادامه داشت ناستازی با توریهای آستینش بازی میکرد بهطوریکه حتی یکبار بهطرف وی نگاه نکرد.
توتسکی اینطور شروع به صحبت کرد:
ازآنجاییکه من ناگزیرم زشتترین اقدام زندگی خویش را نقل کنم کارم بسی آسان میشود، زیرا در یک چنین موردی آدمی گرفتار هیچگونه تردیدی نمیگردد و وجدان و حافظه بیدرنگ معلوم میکنند که چه چیز را باید نقل کرد. از میان سبکسریها و اقدامات ناپسند بیشمار عمر من خاطرهای دارم که پیوسته مرا رنج میدهد. این داستان ما را به بیست سال پیش برمیگرداند: در آن زمان من در خانه پلاتون اردینتف که تازه به مارشالی به طبقه اشراف برگزیده شده و بهاتفاق زن جوانش عید آخر سال را در املاکش به سر میبرد اقامت داشتم، جشن تولد آنفیسا آلکسیونا زن پلاتون مقارن همین عید بود و مقدمات برپا کردن دو مجلس رقص را فراهم ساخته بودند. در آن موقع داستان دلانگیز مادام کاملیای آلگزاندر دوما رواج عجیبی در میان طبقه اشرافی روسیه داشت. گذشته از این تصور نمیکنم تا جهان باقی است این اثر کهنه شود. در شهرستانها زنان مخصوصاً آنهایی که این کتاب را خوانده بودند با ستایش عجیبی از آن بحث میکردند: جذابیت این داستان و موقعیت جالبتوجه مهمترین قهرمان آن، اشخاصی که با زبردستی حیرتانگیزی در کتاب توصیف شده بودند، بالاخره جزئیات دلفریب بیشمار این اثر (از قبیل تناوب جالبتوجه گلهای کاملیای سفید و سرخ) و بهطورکلی این شاهکار در میان طبقه بالا یک انقلاب کوچک حاصل کرده بود.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۶۱ مگابایت |
تعداد صفحات | 288 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۳۶:۰۰ |
نویسنده | فئودور داستایفسکی |
مترجم | مشفق همدانی |
ناشر | انتشارات امیرکبیر |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The idiot |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۲/۲۰ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 4 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان زنانی که رنج عمیق ناشی از رذالت مردان هوس ران و خودخواه بر چهره پردردشان نقش بسته است. زنانی که گرچه ممکن است ازلحاظ اخلاقی سقوط کرده باشند ولی از آنجا که خود در انحطاط اخلاقی خود هیچ نقشی نداشته اند، پاک و مبرّا هستند. شما را دعوت می کنیم تا شنونده نسخه نمایشی این شاهکار ادبیات روسیه و جهان باشید. * از آنجا که این داستان پرده از روابط نا سالم عاطفی که مساله روز جامعه ما نیز هست بر می دارد شنیدن آن برای نوجوانان با همراهی یکی از والدین توصیه می شود.
متاسفانه با خوندن نظرات گمراه شدم و این کتاب رو خریدم، ده بار فصل اولو خوندم و نمیشد کاراکترها رو تشخیص داد، طوری که فکر کردم شش نفر توی کوپه هستند از مرد موسیاه اولی بعدها به نام موخرمایی یاد میشه و اسم سه کاراکتر جوری یاد میشه که انگار هیچ ربطی به سه کاراکتر اول ندارن. با ترجمه بقیه که مقایسه کنی میفهمی چقدر غللط داشته توی ترجمه
ترجمه اصلا خوب نیست و بعد از خریدن کتاب پشیمون میشید که وقت و هزینه تون رو برای خوندنش صرف کردید. من از فیدیبو خواهش کردم که کتاب رو حذف کنند و احازه بدن نسخه دیگری رو بخرم که متاسفانه تنها چیزی که براشون مهم نیست رضایت مشتری است. خلاصه که وقتتون رو برای این ترجمه هدر ندید
بچه که بودم به بابام گفتم، بابا کتاب " آبله " در مورد بیماری آبله اس!!!! و پدر خندید و گفت؛ ابله، نه آبله... همیشه دلم خواسته بخونمش... احتمالا خوب بوده که پدر داشتش...
من با ترجمه ی مشفق همدانی خوندم و کتابم خیلی قدیمی بود و بهم کیف داد! ترجمه ی همدانی مثل ترجمه ی شازده کوچولوی شاملو بود. حتما ترجمه های بهتری هست اما آدم فضای خاصی رو تجربه میکنه
نخونونده ذوقشو دارم ، داستایفسکی این اعجوبه ی به قلم درآوردن تناقضات و جدلهای روح و روان آدمی، آدمی از هر نوع...روی مزارت هم بهت گفتم چقدر قلمت رو دوست دارم داستایفسکی تمام نشدنی
بنظر من به آثار داستایفسکی چیزی بجز "عالی" نمیشه گفت، این کتاب هم عالی بود، مخصوصا تحلیلهایی که از شخصیت افراد میشه بنظرم جذابت و کشش داستان رو چندین برابر میکنه
به قدری این ترجمه افتضاح هست که از خوندنش پشیمان شدم و کتاب رو نیمه کاره رها کردم. لطفا این ترجمه رو با یک ترجمه مناسب عوض کنید.
ترجمه هاى مشفق همدانى جالب نیستن و پیشنهاد نمیشه.
ترجمه در کل قابل قبول و روان است، ولی پر از غلطهای نگارشی و واژگان جاافتاده نیز هست.