«ارنست میلر همینگوی» Ernest Miller Hemingwayn> نویسندهی مشهور آمریکایی در 21 ژوئیه سال 1899 در ایالت ایلینوی متولد شد. او در خانوادهای تحصیلکرده کودکیاش را گذراند و تابستانها همراه خانوادهاش به ایالت میشیگان در غرب آمریکا سفر میکرد. او در این دوران به ماهیگیری علاقهمند شد و پس از اتمام دوران دبیرستانش بهعنوان روزنامهنگار مشغول به کار شد. او در جنگ جهانی اول به ارتش پیوست و رانندهی آمبولانس صلیب سرخ شد. او در این سالها بهشدت مجروح شد و تا چند سال درگیر بیماری و تبعات حاصل از جنگ بود.
«ارنست میلر همینگوی» پس از پایان جنگ و بهبودی سلامتیاش روزنامهنگاری را دنبال کرد و کار در «تورنتو استار»، یک روزنامهی کانادایی را آغاز کرد. او در این دوران بهدنبال علاقهاش به نوشتن، داستاننویسی را با یک سبک خاص و متمایز از فعالیت سایر نویسندگان آغاز کرد. او با شیوهی روایت منحصربهفردش و قلم توانایش داستانهای معروف و ماندگاری نگاشت. داستانهایش برآمده از تجربیات و سالهای حضورش در جنگ است و تصویری درست از قرن بیستم به خواننده را میدهد. او با قدرت بالایش در شخصیتپردازی و سبک نوشتن ساده و شیوا موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 1954 شد.
«ارنست میلر همینگوی» در طول زندگیاش چهار بار ازدواج کرد و به شهرهای مختلف سفر کرد. او در جنگ جهانی اول و جنگهای داخلی اسپانیا حضور داشت و به حیاتوحش آفریقا سفر کرد. او مدتی در کوبا زندگی کرد و در 2 ژوئیه سال 1961 درگذشت.
«ارنست میلر همینگوی» خالق آثار شاهکار و شاخصی در ادبیات آمریکا است که باگذشت بیش از صدسال همچنان در لیست کتابهای پرفروش قرار دارند. قلم و داستانسرایی ویژهی این نویسنده سبب ایجاد سبک جدیدی در آن زمان شد و به همین دلیل به «همینگوی» لقب پدر ادبیات مدرن دادهاند. او را یک وقایعنگار ادبی میدانند که توانست تجربیاتش را بهخوبی بنویسد.
«وداع با اسلحه» یکی از شاهکارهای ادبی این نویسنده است که روایت عاشقی در روزهای سیاه و خاکستری جنگ است. طی این داستان «ستوان هنری» در شهر کوچکی در شمال ایتالیا در جنگ جهانی اول مشغول به خدمت میشود و با «کاترین بارکلی» که یک پرستار است آشنا میشود. آنها به یکدیگر وابسته میشوند و در میان داستان «وداع با اسلحه» عاشقیشان را به تصویر میکشند. این دو شخصیت در طول جنگ و روزهای سخت مبارزات در کنار یکدیگر هستند و تنفر و بیزاری خودشان را از این ظلم نشان میدهند. این اثر یک رمان ضد جنگ است و نویسنده آن را براساس سالهایی که در جبهه فعالیت میکرد، نوشته است. «ارنست میلر همینگوی» طی آن سالها دلبستهی دختری به نام «اگنس ون کوروسکی» میشود که پرستار صلیب سرخ طی جنگ جهانی اول بود. او با آفرینش این کتاب داستان عاشقیاش و نبرد امپراتوریهای اتریش – مجارستان و آلمان در برابر ایتالیا را روایت میکند. این اثر پس از انتشار توجه بسیاری را به خود جلب کرد و براساس داستان آن سال 1932 فیلم سینمایی با بازی «گری کوپر» و «هلن هایز» ساخته شد. این اثر سینمایی هم مانند کتابش موفق بود و توانست موفق به دریافت جایزهی بهترین تدوین و بهترین صداگذاری از آکادمی اسکار شود. اقتباس دیگر این فیلم مربوط به سال 1957 است که «ویتوریو دِسیکا»، هنرمند ایتالیایی برای ایفای نقشش در این فیلم نامزد دریافت جایزهی اسکار برای بازیگر نقش مکمل مرد شد.
نخستین ترجمهی «وداع با اسلحه» را «نجف دریابندری» انجام داد که این نسخه را انتشارات «علمی فرهنگی»، «نیلوفر» و «امیرکبیر» راهی بازار کردهاند. «هانیه چوپانی»، «هاجر زینیوند»، «علیاکبر یاغیتبار» و «مهدی افشار» از دیگر مترجمان این اثر به فارسی هستند، نسخهی صوتی این کتاب هم با صدای «امید تقوی» منتشر شده است.
کتاب «پیرمرد و دریا» برجستهترین اثر «ارنست میلر همینگوی» است که در سال 1952 در کوبا نوشته شده است. این داستان روایت زندگی یک ماهیگیر به نام «سانتیاگو» است که در کوبا زندگی میکند. این مرد حدود سه ماه است که هیچ صیدی نکرده است و برای صید نیزهماهی تلاش میکند. این مرد به کار خود ایمان دارد و خسته نمیشود. او برای زندگی و اهدافش میجنگد.
این کتاب روایت بخشی از زندگی نویسنده و علاقههای شخصی اوست، «همینگوی» از کودکی به دریا و ماهیگیری علاقهی فراوان داشت و فردی به نام «گرگوریو فوئنتس» از قایقش مراقبت میکرد. برخی معتقدند او شخصیت این کتاب را با الهام از این مرد خلق کرده است. این اثر هنرمندانهترین اثر این نویسندهی بزرگ است که پختگی قلم او را به نمایش میگذارد. این کتاب عصاره و بازتابی از وجوه مختلف زندگی «همینگوی» است که با قلم زیبایش نوشته شده است. این اثر را مترجمان مختلفی ازجمله «نازی عظيما»، «مهدی افشار» و «حمیدرضا رضایی» به فارسی ترجمه کردهاند و نسخهی صوتی آن با صدای «بهزاد بابازاده» منتشر شده است.
«پاریس جشن بیکران» اثر دیگری از این نویسنده است که در سال 1960 در کوبا نوشتن آن تمام شده است. این کتاب روایت خاطرات نویسنده بین سالهای 1921 تا 1926 است که با ترجمهی «فرهاد غبرایی» منتشر شده است.
«داشتن و نداشتن» با ترجمهی «خجسته کیهان»، «مردان بدون زنان» با ترجمهی «اسدالله امرایی»، «برفهای کلیمانجارو» با ترجمهی «شجاع الدین شفا» و «زنگها برای که به صدا در میآید» با ترجمهی «رحیم نامور» از کتابهای دیگر این نویسندهی بزرگ هستند که به فارسی ترجمه شدهاند. «کتاب مجموعه ۶ کتاب ارنست همینگوی» هم شامل داستانهای «مردان بدون زنان»، «زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست»، «آن سوی رود میان درختان»، «در زمان ما»، «پیرمرد و دریا» و «داشتن و نداشتن» است که فیدیبو آن را منتشر کرده است، علاقهمندان به کتابهای الکترونیکی میتوانند با دریافت این کتاب از آثار برجسته و ویژهی این نویسنده بهرهمند شوند.