«بانوی دریایی» نمودار توان ایبسن در زمینهی بهرهگیری از ویژهگیها و آزمونهای زندگی خود در نوشتههایش است.
نام «بانوی دریایی» روشنگر آن است که اللیدا وانگل آدمی است ویژه و کمیاب، ولی بااینهمه چنین مینماید که ایبسن در زمان پرداخت نمایشنامه، نه تنها ویژگیهای فردی او را برجسته کرده، که هم زمان توانسته از راه این یگانه آدم، به جنبههای بزرگ نمونهوار آدمی راه بگشاید. «بانویِ دریاییِ» نمایش، چهرهای است که از بسی دیدها به دههی ۸۰ سدهی بیست تعلق دارد، ولی در سرشت و نهاد خود همگانی است و زمان و مکان نمیشناسد.
«بانوی دریایی» از بسا دیدها نمونهی تازهای است از «گرایش بس غریب» ایبسن «به گونهگونی بخشیدن به موضوعات یگانه» که گهاورگ براندِس از همان سالهای ۶۰ در کارهای ایبسن نشان داده بود.
نمیتوان چشم بر این پوشاند که خواندههای ایبسن نیز میتواند در پیدایی درام اللیدا وانگل نقشی بازی کرده باشد. ایبسن در این نمایشنامه، جای بزرگتر و مرکزیتری به نماد (سَمبُل) داد.