0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  خانه خاموش نشر مرکز

کتاب خانه خاموش نشر مرکز

کتاب متنی
درباره خانه خاموش

کتاب خانه خاموش اولین رمان درام اورهان پاموک است که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد. این کتاب در سی و دو فصل کوتاه نوشته شده است که پاموک هر فصل را توسط یکی از اعضای خانواده‌ روایت می‌کند. داستان کتاب در دهه‌ی هشتاد ترکیه اتفاق میافتد، این سال‌ها به سال‌های التهاب، یاس و نومیدی مشهور است. داستان کتاب درباره‌ی خانواده‌ای است که هر کدام از اعضای آن با مشکلات و مسائلی دست و پنجه نرم می‌کنند. فاروک، پسر بزرگتر خانواده، یک تاریخ نگار شکست خورده است که از زندگی خود ناراضی است. نیلگون، خواهر فاروک، یک زن چپ گرا و فعال سیاسی است که در تلاش برای تغییر جهان است. متین، برادر کوچکتر فاروک و نیلگون، یک نوجوان است که رویای زندگی در آمریکا را در سر می‌پروراند.

خانواده‌ی اصلی داستان در یک خانه‌ی قدیمی در کنثیسار، یک دهکده‌ی ماهیگیری در نزدیکی استانبول، زندگی می‌کنند. این خانه‌ی قدیمی که زمانی محل زندگی پدربزرگ و مادربزرگ فاروک و نیلگون بوده است، اکنون تبدیل به یک مکان متروک و فراموش شده شده است. در طول داستان، اعضای خانواده به خانه‌ی قدیمی بازمی‌گردند و با گذشته‌ی خود روبرو می‌شوند. آنها در مورد زندگی پدربزرگ و مادربزرگ خود، در مورد دوران کودکی و نوجوانی خود، و در مورد آرزوها و رویاهای خود می‌گویند.

کتاب خانه خاموش یک رمان پر از احساسات است که به موضوعاتی مانند خانواده، گذشته، خاطره، و آرزو می‌پردازد. پاموک در این کتاب با استفاده از زبانی ساده و روان، داستانی را روایت می‌کند که هم از نظر احساسی و هم از نظر فکری مخاطب را درگیر می‌کند.

این کتاب با استقبال منتقدان روبرو شد و جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی ملی ارهان کمال و کتاب سال را دریافت کرد. کتاب خانه خاموش اولین گام پاموک در راه تبدیل شدن به یکی از برجسته‌ترین نویسندگان جهان بود.

آشنایی با نویسنده

اورهان پاموک (Orhan Pamuk) نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس، و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات ترکی است. او در هفتم ژوئن ۱۹۵۲ در استانبول ترکیه به دنیا آمد.

پاموک در خانواده‌ای ثروتمند و تحصیل‌کرده بزرگ شد. او در دبیرستان آمریکایی استانبول تحصیل کرد و سپس وارد دانشگاه استانبول شد. او در سال ۱۹۷۳ از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و سپس به عنوان روزنامه‌نگار مشغول به کار شد.

پاموک اولین رمان خود را با عنوان «خانه خاموش» در سال ۱۹۸۳ منتشر کرد. این رمان با استقبال منتقدان روبرو شد و جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی ملی ارهان کمال و کتاب سال را دریافت کرد. پاموک در سال ۲۰۰۶ جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد. او نخستین نویسنده‌ی ترک‌زبان بود که این جایزه را دریافت می‌کرد.

پاموک در آثار خود به موضوعاتی مانند تاریخ، فرهنگ، و هویت می‌پردازد. او از جمله نویسندگانی است که در معرفی فرهنگ و ادبیات ترکیه به جهان نقش مهمی داشته است.

برخی از آثار اورهان پاموک عبارتند از:

چند دلیل برای خواندن کتاب خانه خاموش

  • استفاده از تکنیک روایت چندگانه برای روایت داستان از دیدگاه شخصیت‌های مختلف
  • پرداختن به موضوعاتی مانند خانواده، گذشته، خاطره، و آرزو
  • استفاده از زبانی ساده و روان
  • استقبال منتقدان از کتاب و دریافت جوایز متعدد

کتاب خانه خاموش یک رمان ارزشمند و خواندنی است که به مخاطبان در هر سنی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب خانه خاموش می‌خوانیم

گفتم: «غذا حاضره خانم بزرگ، بفرمایید سر میز.»

حرفی نزد. تکیه بر عصا داده، سرپا ایستاده بود. رفتم زیر بازویش را گرفتم و آوردم سرمیز نشاندمش. رفتم به آشپزخانه سینی را آوردم و پیش رویش نهادم. نگاه‌اش کرد، امّا دست به غذا نبرد. وقتی که غرولندکنان گردنش را پیش آورد، دستمال سفره‌اش را برداشتم و زیر گوش‌های بلبله‌اش گره زدم.

گفت: «باز برای شام چی درست کردی، ببینم چی سر هم کردی؟»

گفتم: «خوراک بادمجون، دیروز خواسته بودین آ.»

«از ظهر مونده‌س؟»

سینی را به طرفش هل دادم، چنگالش را برداشت. غرولندکنان بادمجان را هم زد، له کرد و شروع به خوردن کرد.

گفتم: خانم بزرگ سالادتون هم اینجاس». رفتم آشپزخانه یک بادمجان هم برای خودم برداشتم و نشستم و شروع کردم به خوردن.

اندکی بعد صدا زد: «نمک! رجب نمک کجاس؟»

بلند شدم رفتم، نگاه کردم، نمک دم دستش بود.

«اون نمکه دیگه!»

گفت: «اینم مدل جدیده؟، وقتی من غذا می‌خورم، تو می‌ری اون تو.» پاسخ ندادم.

«فردا نمی‌آن؟»

گفتم: «می‌آن خانم بزرگ. نمک نمی‌پاشین؟»

گفت: «تو دخالت نکن، می‌آن؟»

گفتم: «آره، فردا نزدیکای ظهر، تلفن کردن.»

«دیگه چه خبر؟»

بادمجان نصفه را برداشتم. توی بشقاب تمیز لوبیا ریختم و آوردم وقتی که شروع کرد لوبیا را با چندش به هم زدن من رفتم تو و نشستم و شروع کردم به خوردن. این بار فلفل خواست. اما خودم را به نشنیدن زدم. بعد میوه خواست. رفتم کاسه‌ی میوه را به جلو هل دادم دست ظریف استخوانی‌اش مانند عنکبوت خسته آهسته آهسته روی هلوها شروع به حرکت کرد. و بعد از حرکت بازماند.

«همه‌شون پلاسیدن، اینارو از کجا پیدا کردی؟ از پای درخت جمع کردی؟»

گفتم: «پلاسیده نیستن خانم بزرگ اینها هلوهای درشت و رسیده هستن. از میوه‌فروشی خریدم. شما هم می‌دونین که اینجا درخت هلو نداریم.»

خود را به نشنیدن زده یکی از هلوها را برگزید. من رفتم تو، داشتم لوبیایم را تمام می‌کردم که صدا زد:

«وازش کن، رجب کجایی، بیا وازش کن.»

پیشنهادهایی برای علاقمندان کتاب خانه خاموش

·      کتاب عقاید یک دلقک

·      کتاب صد سال تنهایی

·      کتاب مردی به نام اوه

 

 



دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۷۸ کیلوبایت
تعداد صفحات
367 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۲:۱۴:۰۰
نویسندهاورهان پاموک
مترجمسارا مصطفی‌پور
ناشرنشر مرکز
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Sessiz Ev
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۸/۳۰
قیمت ارزی
9 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۷۸ کیلوبایت
۳۶۷ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
84,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
خانه خاموش
اورهان پاموک
نشر مرکز
منتظر امتیاز
84,000
تومان