از میان آثار ماندگار شکسپیر و نمایشنامههایش که هر کدام دنیایی ویژه را برای خوانندگانش روایت میکند؛ نمایشنامهی مکبث؛ روایت «جاهطلبی»، «گناه» و «انتقام» است. روایت داستانی خونین که ترکیب خیال و واقعیت است.
نمایشنامه مکبث داستان یک اشرافزاده اسكاتلندی است که با کمک همسرش پادشاه کشور را برای رسیدن به قدرت به قتل میرسانند. حمید الیاسی، مترجم این اثر، دربارهی مکبث میگوید:« شکسپیر در نمایشنامهای که قاعدتا با هدف سرگرم کردن مخاطبانش نوشته، به شیواترین و موجزترین شکل ممکن، معیارهای اخلاقی ماندگار بشری، مانند وفاداری، پایبندی به میثاق و احترام به حقوق دیگران و ارزشهایی جهانی چون عدالت، آزادی و دفاع از حق را یادآور میشود و بدينگونه، نمونهای از هنر متعالی را پدید میآورد که شاید تنها با معدودی از آثار ماندگار جهان ادب چون فردوسی و حماسههای هومر و چند نمایشنامه دیگر او قابل مقایسه باشد.
همانند سایر آثار بزرگ کلاسیک، مکبث تاثیر گذاری خود را فقط مدیون محتوایی پرجاذبه و پردازش ماهرانه مضمون نیست بلکه ساختار سترگ کلام نقشی به همان اندازه مهم برعهده دارد. در چنین آثاری، بین محتوا و قالب رابطهای زنده و زندگیبخش وجود دارد که آن زیبایی بدیع و بیان نشدنی هنر جاودانه را پدید میآورد.»
شکسپیرشناسان داستان مکبث را نیمی واقعی و نیمی زادهی تخیل میدانند. اگرچه که روایت مکبث و شاه دانکن واقعا در تاریخ اسکاتلند وجود داشته است، اما شکسپیر تخیل شاعرانهاش را در بخشهایی از نمایشنامه دخیل کرده است.
طبق تحقیقات بی.بی.سی؛ «مکبث» یکی از پادشاهان اسکاتلند بوده که نقش پررنگی در تبلیغ مسیحیت و رهبری دولت و مردم داشته است. درحالیکه شخصیت مکبث در شکسپیر بیشتر شبیه به یک قاتل و جاهطلب تصویر شده است و شباهت چندانی به مکبث اصلی ندارد.
ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) مشهورترین نویسنده و شاعر قرن شانزدهم انگلستان است. او در 26 آوریل سال 1564 در شهر ایوان انگلستان به دنیا آمد و در 23 آوریل 1616 میلادی در همان شهر درگذشت. بسیاری ویلیام شکسپیر را بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ انگلستان میدانند و معتقدند از شکسپیر بهتر وجود ندارد و نخواهد داشت. ویلیام شکسپیر در زمان حیاتش موفق به دریافت بالاترین نشان انگلستان،«سخن سرای ایون» شد. اگرچه شکسپیر شهرت واقعیاش را بعد از زمان حیاتش به دست آورد اما در زمان حیاتش هم معروفتر و پرطرفدارتر از همکارانش بود.
شکسپیر 39 نمایشنامه، 154 غزلواره و دو قصیده (شعر) بلند در کارنامهی ادبیش دارد و این آمار او را به پرکارترین نویسندهی قرن تبدیل میکند. اگرچه آثاری که امروزه حکم مشهورترین آثار شکسپیر را دارند، در زمان حیاتش آنقدر مشهور نبودند. شواهدی وجود دارد که ثابت میکند رابطهای معکوس بین بقایای تاریخی متنها و محبوبیت معاصر آنها وجود دارد. برای مثال تنها دو نسخه از اولین ویراست هملت در سال 1603 وجود دارد که هیچکدام از آنها کامل نیستند و تنها یک نسخه از اولین ویراست شعر ونوس و آدونیس (1593) وجود دارد، کتابی که شکسپیر با آن وارد دنیای چاپ شد.
نمایشنامههای شکسپیر به دو دستهی اصلی تقسیم میشوند، تراژدی و کمدی. توانایی شکسپیر در هر دو سبک ستودنی است. مکبث، «هملت» و «اتللو» پرطرفدارترین تراژدیهای شکسپیر و «رویای شب نیمه تابستان»، «شب دوازدهم» و «کمدی اشتباهات» تعدادی از آثار کمدی شکسپیر هستند.
شما میتوانید پی دی اف (pdf) بیشتر از 26 عنوان از کتابهای شکسپیر مانند کتاب مکبث، «اتللو»، «ریچارد سوم» و «هملت» را از سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید.
با توجه به این که شکسپیر در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی میزیست، به زبان انگلیسی باستان حرف میزده است. این زبان با زبان انگلیسی معاصر بسیار متفاوت است. به همین دلیل خواندن آثار شکسپیر به زبان اصلی بسیار مشکل است، اما آثار شکسپیر آنقدر مهم هستند که در طول سالیان علاوه بر ترجمه به زبانهای مختلف، در زبان انگلیسی هم متناسب با اقتضای زمان آسانسازی شدهاند.
نقشی که شکسپیر در ادبیات انگلستان داشت، آن قدر پررنگ و قابل تحسین است که او را همتراز با فردوسی در شعر فارسی و هومر در شعر لاتین میدانند. ویلیام شکسپیر به تنهایی حدود هزار و هفتصد واژه به زبان انگلیسی اضافه کرده است، واژگانی که امروزه هم در زبان انگلیسی استفاده میشود.
اهمیت آثار شکسپیر آن قدر زیاد است، که محققان معتقدند شکسپیر تنها نویسندهی انگلیسی زبان است که آثارش به همهی زبانهای دنیا ترجمه شده است. در ایران هم گروه بزرگی از مترجمان آثار شکسپیر را به فارسی برگرداندهاند.
طبق تحقیقات از بی. بی. سی؛ نام شکسپیر برای اولین بار زمان فتحعلی شاه به ایران رسید و میرزا صالح شیرازی، موسس اولین روزنامه ایرانی، در سفرنامهاش به غرب، از اندیشهی شکسپیر نام برد. از قرن سیزدهم شمسی تا کنون ترجمههای مختلفی از آثار شکسپیر منتشر شده است.
«یوسف اعتصامی»، پدر پروین اعتصامی، در اولین شمارهی مجلهی فرهنگی «بهار» شرح جامعی از زندگی شکسپیر نوشت و منتشر کرد. بعد از مجلهی «بهار»، مجلات و مطبوعات دیگری اشعار شکسپیر را چاپ میکردند اما اولین کسی که مکبث شکسپیر را کامل ترجمه کرد، علی اصغر حکمت بود که بین سال های 1297 تا 1300 این نمایشنامه را در مجموعه کتابی به نام «شاهکارهای شکسپیر» همراه با دو نمایشنامه دیگر، هملت و رومئو و ژولیت، منتشر کرد.
عبدالرحیم احمدی در سال 1330 تراژدی مکبث همراه پیشگفتاری از موریس مترلینگ را ترجمه کرد. بعد از احمدی، «فرنگیس شادمان» ترجمهی تازه ای از نمایشنامه مکبث ارائه داد؛ اما سخن شکسپیر آنچنان مکلف و پبچیده است که جای خالی ترجمههای دقیقتر و روانتر از آثار شکسپیر در فضا ادبی ایران حس میشد.
داریوش آشوری، خدایگان سخن، معروفترین و بی شک شاعرانهترین ترجمه را از نمایشنامه مکبث ارائه داده است. نشر آگه و آگاه این اثر را در سال 1378چاپ کرده است.
«علی اکبر عبدالهی» و «حمید الیاسی» مترجمان دیگری هستند که تراژدی مکبث را به فارسی برگرداندهاند. در فیدیبو امکان خرید اینترنتی نسخهی الکترونیکی کتاب مکبث ترجمهی «حمید الیاسی»
حمید الیاسی، مترجم معاصر کشور، متولد سال 1335 است. او تراژدی مکبث را در سال 1395 ترجمه کرده است و انتشارات روشنگران و مطالعات زنان این کتاب را منتشر کرده است. «حمید الیاسی» هنگام ترجمهی این اثر بسیار متعهد به متن شکسپیر بوده است و مانند داریوش آشوری همهی متن را منظوم ترجمه کرده است. این نکته، ترجمهی «الیاسی» را بسیار ارزشمند میکند. «حمید الیاسی» در کارنامه ادبیاش، تجربهی ترجمهی یک کتاب دیگر از ویلیام شکسپیر به نام «شب دوازدهم» را دارد. الیاسی در سال 1389 کتابی به نام «مارکسیسم، امپریالیسم و ملل توسعه نیافته» نوشت که پی دی اف هر دو کتاب در فیدیبو برای دانلود و مطالعه موجود است.
علاوه بر انتشار نمایشنامه مکبث به زبان فارسی و در قالب کتاب، ترجمهی فارسی این شاهکار ادبی بارها در قالب نمایشنامه رادیویی و تئاتر اجرا شده است. امیر دژاکام یکی از بهترین نمایشها بر اساس نمایشنامه مکبث را روی صحنه برده است.
آثار شکسپیر آنقدر در ادبیات کلاسیک و نمایشی مهم هستند، که علاوه بر اجرای آنها روی صحنه تئاتر، به پرده نقرهای هم راه یافتهاند. سایت imdb (مرجع تخصصی بررسی فیلم و سریال) تاکنون بیست و یک عنوان فیلم، تلهفیلم و سریال را معرفی کرده است که داستان نمایشنامه مکبث را روایت میکنند و یا اقتباسی آزاد از این شاهکار ادبی هستند.
مشهورترین فیلمی که از شاهکار شکسپیر ساخته شده است، نخستین فیلم سینمایی بر اساس این اثر هم بود. اورسون ولز (Orson Welles) در سال 1948 فیلم مکبث را متعهد به متن سخن سرای ایوان، شکسپیر، کارگردانی کرد. اورسون ولز آنچنان به مکبت علاقهمند بود که خودش هم در این فیلم ایفای نقش کرد.
اولین تلهفیلمی که از روی نمایشنامهی مکبث ساخته شد، تلهفیلمی به نام مکبث بود. این فیلم به کارگردانی پاول آلموند ساخته شد و شان کانری نقش مکبث را در این اثر بازی کرده است.
دانشنامهی بریتانیکا در سال 1964 اولین فیلم آموزشی بر اساس نمایشنامهی مکبث ساخت. این فیلم در سه قسمت و برای دانشآموزان انگلیسی زبان ساخته شده بود. کارگردان این فیلم جان بارنز است و ستارگانی چون داگلاس کمپبل در آن ایفای نقش میکردند.
رومن پولانسکی، کارگردان مشهور لهستانی، در سال 1971 فیلمی بر اساس نمایشنامهی مکبث ساخت که دوستداران شکسپیر نباید دیدن آن را از دست بدهند. در این فیلم جان فینچ نقش مکبث را ایفا کرده است.
بین سالهای 1992 تا 1994 سریال انیمیشن براساس همهی آثار شکسپیر به نام (Shakespeare: The Animated Tales) ساخته شد که قسمت مکبث آن سال 1992 به کارگردانی نیکولای صربریاکوف بخش شد.
آخرین اقتباس کامل از مکبث شکسپیر در سال 1997 کارگردانی شد و بعد از آن هر فیلمی که براساس این اثر ساخته شد، صرفا برداشتی آزاد از این تراژدی بوده است. یکی از مشهورترین اقتباسهای آزاد از مکبث؛ فیلم «سریر خون» ساختهی آکیرا کوروساوا با بازی درخشان توشیرو میفونه است. کوروساوا در «سریر خون»، قصهی شکسپیر را در زمان ژاپن فئودال روایت میکند.
جادوگر اول: طبل است، صدای طبلهای او
مکبث، مکبث، روان شده این سو
یه جادوگر: (دست هم را میگیرند، ورد میخوانند و میچرخند)
ما تیزتکان خشکی و دریا
سه خواهر غیبدان چابکپا
چرخنده، گرفته دست هم، هشیار
چرخیم سه بار و رویهم نه بار
کافیست و ما سه خواهر همدل
کردیم طلسم خویش را کامل.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 279 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۱۸:۰۰ |
نویسنده | ویلیام شکسپیر |
مترجم | حمید الیاسی |
ناشر | انتشارات روشنگران و مطالعات زنان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۱۰/۲۰ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 30,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
نمایشنامه مکبث مانند بسیاری از آثار شکسپیر به نظم است و سخنان و دیالوگهای تمامی شخصیتهای نمایشنامه به شعر عروضی انگلیسی است و دلیل جاودانگی این اثر، مانند شاهنامه فردوسی، منظوم بودن آن است. این ترجمه نیز مانند اثر اصلی تماما به شعر، و البته شعر عروضی فارسی است. من متن اصلی و متون ترجمه این اثر را به فارسی و عربی خوانده ام و باید بگویم که متن فعلی از تمامی ترجمه های دیده شده به اصل وفادارتر و زبان آن زیباتر و نیرومندتر است. نمایشنامه به زبان اصلی یک منظومه بلند و پرهیجان و بسیار زیباست و این ترجمه توانسته است به خوبی از عهده انتقال این کیفیات به فارسی برآید. ترجمه ای است روان، گوش نواز و ماندگار و قطعا تاثیرگذار برای خواننده فرهیخته و ادب دوست که این اثر مهم را فقط برای تفنن نمیخواند بلکه در پی دریافت کیفیت جاودانه و اثیری یکی از نخبه ترین آثار در تاریخ نمایشنامه نویسی است. ترجمه ای به این شکل حتما کاری بسیار دشوار و زمانبر بوده است. تشکر از مترجم، ناشر و توزیع کننده این کتاب. توصیه به خواندن آن و البته اگر کسی در پی خدمت به هنر نمایشی ایرانزمین است، توصیه به روی صحنه بردن آن.
بخشهایی از این اثر واقعا تکان دهنده است. مثل این بخش از گفتگوی مکبث و همسرش: مکبث: ...و آری، بهتر/آن است که کائنات ویران گردد/نابود شود زمین و پهنای سپهر/ تا اینکه طعام خویش در ترس خوریم/یا پنجهء جان ستانِ کابوس سیاه/اندر شب تیره جسممان لرزاند/آرامش خواب را بگیرد از ما./بِه آنکه به خیل مردگان پیوندیم/ آنان که برای جاه و آسایش خود/کردیم روانهء جهانی آرام/تا اینکه به چارمیخ ذهنی مغشوش/در بند جنون اسیر. دانکن در گور/آسوده پس از جدال عمری تبناک/جایی که شقاوت و خیانت دیگر/او را نتواند ایچ آسیب رساند/نه تیغ، نه زهر، بیشتر نتوان کرد/از آنچه که ما به او روا داشته ایم/فارغ ز گزند طاغیان در کشور/وز لشکر اجنبی ... لیدی مکبث: کنون س
با احترام به آقای الیاسی و زحمتی که برای ترجمه ی کار کشیدند باید بگم که متاسفانه نثر افراطی ثقیل نوشته شده ، چرا که با مقایسه متن اصلی نمایشنامه و ترجمه ی آقای الیاسی ، کاملا مشخصه که ایشون به متن وفادار نبودند و این برای خواننده این باور رو به وجود میاره که نمایشنامه به نظم نوشته شده در صورتی که تعداد قسمت های که با قافیه نوشته شده خیلی خیلی کمه . متاسفانه پیشنهاد نمی کنم
مکبث: فردا، فردا، و باز فردا، فردا با گام حقیر می خزد روز به روز تا لحظهء واپسین هجای تقدیر. آری، دیروزهایمان هم یکسر بودند چراغ راه نادانان تا مرگی خاکی. بمیر شمع میرا! عمر است چو سایه ای شتابان، آری بازیگر مفلسی که لنگان، لنگان برصحنه رود و نقش خود پردازد یک دم! و دگر سخن نباشد از او. یک قصه که نقل می کند کانایی با خشم و خروش، لیک یکسر همه پوچ.
عموما ترجمه آقای داریوش آشوری از مکبث را بهترین می دانند و در مقدمه ای که زنده یاد دکتر بهرام مقدادی استاد بزرگم بر آن نوشته آن را آخرین حرف در ترجمه مکبث وصف کرده اند. من علیرضا مهدی پور ترجمه خودم از مکبث را که در نشر چشمه چاپ شده، چالشی با ترجمه های دیگر می دانم و داوری با خواننده هاست. توضیحات بیشتر را در مقدمه ام بر آن ترجمه آورده ام.
ترجمه ی خوبی نیست. بهترین ترجمه از این نمایشنامه رو آقای آشوری انجام دادند. بیشتر این اثر به نظم هست و ترجمه ی آن به زبانی دیگر کار بسیار سختیست که هرکسی از عهده ی آن برنمی آید؛ برای این کار خود مترجم باید توانایی شعر گفتن و حفظ وزن شعر و جور کردن قافیه رو داشته باشه که اقای آشوری تونستند به خوبی این کارو انجام بدند.
یک ترجمه وفادارانه و فوق العاده زیبا از یکی از ارزنده ترین شاهکارهای ادبیات جهان با مقدمه ای جامع برای شناخت و درک آثار شکسپیر. من آن را بسی پسندیدم و به دوستداران ادبیات کلاسیک انگلیسی و شعر زیبای فارسی توصیه مینمایم. کاری بس دشوار که خوب به نجام رسید. مینارد هایمش ، گلاسگو
برای خواندن پانوشتها امکان رجوع با کلیک بر انها وجود ندارد که خواندن این کتاب را سخت میکند من مجبور شدم از ترجمه دیگه استفاده کنم و این را ضرر کردم حتما قبل از خرید نمونه کتاب را اول دانلود کنید
نمونه فقط شامل پیشگفتار و مقدمه است و نمونه ای از متن ترجمه نمایشنامه وجود ندارد!
ترجمه خوبی نبود چون نتونسته بودند وزن شعر هارا حفظ کنن