«غول مدفون» یکی از همان شاهکارهای همیشگی نویسندهی ژاپنی «کازوئو ایشی گورو» است. این کتاب پر است از موجودات و شخصیتهای تاریخی و افسانه که در فضایی جادویی و اسطورهای با هم یکی شدهاند تا داستانی حماسی خلق کنند. غول مدفون تلفیق کمنظیری از ژانرهای درام، دلهرهآور، مرموز، فانتزی و تاریخی است. این کتاب پس از انتشار، خیلی از منتقدان و مخاطبان را تحت تاثیر قرار داد و با استقبال کمنظیری مواجه شد. تا جایی که در سال 2015، روزنامهی گاردین آن را بهعنوان مهمترین کتاب سال معرفی کرد. تاثیرگذاری این کتاب در دنیای ادبیات به همینجا ختم نشد و در سال 2017 توانست برندهی جایزهی نوبل ادبیات شود. موراکامی، نویسندهی بزرگ ژاپنی دربارهی ایشی گورو میگوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ میرسد با عجله خودم را به کتابفروشی میرسانم». خواندن کتاب غول مدفون یعنی غرق شدن در دنیایی منحصربهفرد و ماجراجوییهای پر از فرازونشیب.
پس از جنگی ویرانگر و خانمانسوز، ساکسونها و برایتونها حالا در صلح زندگی میکنند. بهای این صلح شکننده، فراموشی است. فراموشی در این سرزمین مثل یک مه فراگیر، تمام مردم را مبتلا کرده است. مه فراموشی از نفس اژدهایی میآید که خاطرات مردم را پاک کرده است. دیگر کسی عشق، امید، جنگ و خونخواهی را به خاطر نمیآورد. درمیان مردم گنگ و خودباخته، زن و شوهری کهنسال به نام «اکسل» و «بئاتریس»، خاطرات مبهمی از پسر گمشدهشان دارند. آنها برای پیدا کردن فرزندشان سفری پر از ماجرا، دلهره و خطر را آغاز میکنند که پایان آن فاش شدن راز بزرگ غول مدفون است.
ایشی گورو پدر سبکی است که خودش خالق آن است. او پایبندی خاصی به سبکهای ادبی و داستاننویسی ندارد. با جسارت تمام هرچه بخواهد مینویسد، چندتایی آدم معمولی، دو جین جادوگر و هیولا، اگر لازم باشد، آرتور هم با شمشیر جادوییاش وارد میشود. زمان و مکان را دستکاری میکند و ابرانسانها و اسطورهها را به خدمت خود درمیآورد. باوجود این، گورو قهرمانانش را از میان مردمی انتخاب میکند که ممکن است همین دور و برها باشند، همان کسانی که ته یکی از همین بنبستهای کوچه و خیابان، دچار مه فراموشی شدهاند و دیگر نه شهامت و افتخار را بهخاطر میآورند و نه شادی و آرامش را. فقط زندهاند و زندگی نمیکنند. کسانی هم که تکانی به خود میدهند و دل را به دریا میزنند، روی غولی نهفته راه میروند که نه دیده میشود و نه شنیده.
مهارت این نویسنده در تلفیق هماهنگ و یکدست وقایع تاریخی، نمادها و شخصیتهای اسطورهای، کمنظیر است. حوادث این کتاب در مکان و زمانی ناشناخته و مبهم اتفاق میافتند. هرچند سرزمین غول مدفون در بریتانیای قرن شش واقع شده، اما حضور شخصیتها و پدیدههای مختلف از دورهها و سرزمینهای مختلف تاریخ، به آن حال و هوایی مرموز و غریب میدهد. حتی درجاهایی از کتاب گفته میشود که در نقاط دیگر دنیا تمدنهای بزرگی شکوفا شده است، اما در بریتانیا سطح زندگی و شرایط مردم از دورهی آهن فراتر نرفته است.
گورو برای جذاب کردن نوشتههایش نیازی به قلمفرسایی یا استفاده از کلمات پیچیده یا طنزآلودی که خیلی از نویسندهها استفاده میکنند، ندارد. لحن و قلم او در این کتاب بسیار موقر و متین است. نمونهی بارز رعایت ادب و نزاکت در گفتوگوهای روزمرهی بئاتریس و اکسل وجود دارد. در داستانهای ایشی گورو، ارزشهای انسانی و اخلاقگرایی تعریف تازهای پیدا میکنند. عشق در تمام این آثار همان نیرویی است که انسان مبارز و جستوجوگر را در راه پیدا کردن حقیقت و راستی، به جلو میراند، تنها پدیدهای که میتواند تمام نیروهای سیاه را شکست دهد، جز مرگ. ایشی گورو مرگ را حقیقتی میداند که کسی یارای مقابله با آن را ندارد. واقعگرایی او در برخورد با مرگ همان چیزی است که نوشتههایش را هیجانانگیز و پرالتهاب میکند.
فراموشی در دنیای غول مدفون پدیدهای عجیب و درعینحال نمادین است. اکسل و بئاتریس فقط میدانند که پسری داشتهاند که دیگر در ده زندگی نمیکند. حتی صورت و ظاهر او را هم فراموش کردهاند. فقط میدانند فرزندی داشتهاند که به دلایلی نامعلوم از دهکده رفته است. مفهوم فراموشی در این کتاب مصداق همان «از دل برود، هر آن که از دیده رود» است. با این که زندگی این مردم در چنین شرایط ناامن و آشفتهای بسیار به هم وابسته است، زندگی انفرادی افراد دیگر جایی برای تعاون و زندگی اجتماعی باقی نگذاشته است. تا زمانی که کسی باشد و زندگی را آسانتر کند، چه بهتر؛ درغیر این صورت، کسی که رفته، دیگر رفته و بازگشتی در کار نیست. قدرشناسی و محبت بین این مردم از بین رفته و هر کسی سر در لاک خود فرو برده است. و این همان تصویر غمزده و دردناک از انسان مدرن معاصر است که حتی قرنها پس از عصر آهن، هنوز هم اسیر فراموشی و نسیان است.
تلفیقی از جین آستن، فرانتس کافکا و مارسل پروست، این چیزی است که سارا دانیوس، دبیر دائمی آکادمی سوئد در مورد این نویسنده گفته است. ایشی گورو نویسندهی ژاپنیالاصل اهل بریتانیا است که دانشآموختهی نویسندگی خلاق است. غول مدفون هفتمین اثر این نویسنده است که با سایر کتابهایش فضای متفاوتی دارد. «منظر پریدهرنگ تپهها»، «بازماندهی روز» و «شام خانوادگی» از سایر آثار این نویسندهی بزرگ هستند که همه با توجه و استقبال زیادی از سمت منتقدان و مخاطبان مواجه شدهاند. در این میان کتاب «هرگز رهایم نکن» یکی از ماندگارترین آثار این نویسنده است که در سال 2010 فیلم موفقی هم براساس آن ساخته شد. خلق چنیی فضاها و داستانهای متفاوتی از یک نویسنده، نشاندهندهی نبوغ و خلاقیت او در داستانپردازی و قصهگویی دربارهی موضوعات مختلف است. مجلهی تایمز در سال 2008 گورو را در رتبهی 32 از بین 50 نویسندهی برتر انگلیسی از سال 1945 قرار داده است. گورو نویسندهای است که با وجود محبوبیت و شهرت زیاد در محافل ادبی و مردمی، باز هم چندان اعتقادی به تجاریسازی و جوایز و عناوین ندارد. او پس از این که جایزهی نوبل را دریافت کرد، گفت: «وقتی به همهی نویسندههای بزرگی که در حال حاضر زنده هستند و این جایزه نصیبشان نشده، فکر میکنم، احساس میکنم فریبکارم».
ایشی گوروی ژاپنی-بریتانیایی در ایران محبوبیت زیادی دارد. کتابهای او پس از انتشار اولین نسخه، بهسرعت در ایران ترجمه میشود و در اختیار طرفداران وفادار او قرار میگیرد. غول مدفون را در ایران «فرمهر امیردوست»، «آرزو احمی» و «امیر مهدی حقیقت» ترجمه کردهاند. در این میان سهیل سمی، توانسته ترجمهای روان و خوشخوان از این کتاب را وارد بازار کتاب کند. ترجمهی این کتاب، با درنظرداشتن لحن متن اصلی، بسیار دقیق و با احترام به زبان نویسنده انجام شده است. لحن کتاب نه چندان رسمی و پرتکلف است و نه خیلی روزمره و خودمانی. کلمات و عبارات آن ساده و معمولی هستند و بهراحتی مخاطب را با خود همراه میکنند.
مردم آن حوالی، که خدا میداند از سرِ چه یاس و استیصالی به سکنا در آن نقاط آکنده از خون و غم تن میدادند، به حتم از آن موجودات وحشت داشتند، موجوداتی که صدای نفس نفس زدنهایشان مدتها پیش از برآمدن پیکرهای زشت و کریهشان از دل مه به گوش میرسید. اما این هیولاها مایه بهت و حیرت نبودند. این موجودات از نظر مردمان آن روزگار بخشی از خطرهای روزمره زندگی بودند؛ نگرانیهای اصلی چیزهای دیگری بودند. به دست آوردن قوت لایموت از دل زمین سخت؛ حفظ کردن ذخیره هیمه؛ جلوگیری از بیماریای که ممکن بود یک روزه دوازده خوک را تلف کند و صورت بچهها را از کهیر سبز بپوشاند.
در هر حال، دیوها تا وقتی که کسی تحریکشان نمیکرد، خطر چندان شومی نبودند. مردم باید این واقعیت را میپذیرفتند که هر از گاه یکی از آن موجودات، شاید از پیِ مجادله و ستیزهای مبهم و نامعلوم در میان خودشان، در اوج خشم و غیظ، به اشتباه سر از روستای آنها درمیآوَرد و بیتوجه به فریادها و سلاحهای آختهای که هوا را میشکافتند، به گوشه و کنار هجوم میبُرد و هرکس را که به موقع از سر راهش کنار نمیرفت، مجروح میکرد. یا گاه و بی گاه، دیوی پیدا میشد و بچهای را با خود به عمق مه میبُرد. مردمان آن روزگار مجبور بودند در برابر این توفشهای دهشتناک فلسفه بافی کنند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۳۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 392 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۰۴:۰۰ |
نویسنده | کازوئو ایشی گورو |
مترجم | سهیل سُمّی |
مترجم دوم | سهیل سمی |
ناشر | گروه انتشاراتی ققنوس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The buried giant |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۰۹/۲۳ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 39,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
مثل اینکه اینجا داره اتفاقاتی میفته تیمی حمله کردن به من. نظرم ۱۳ تا دیسلایک خورده. نمیدونستم اینقدر نظرم تاثیرگذار بوده ?? همیشه مرده این بودم که کسی نظرمو بخونه
این کتاب با همین مترجم عالیه. کسی میدونه چاپیشو از کجا میتونم بخرم؟ دیجی کالا هم نداشت
این دومین کتابی که از این نویسنده میخونم، کتاب کلارا و خورشید ، برام جذاب بود و معنی اون خیلی ساده بود. اما این کتاب غم عجیبی داشت، قصه سوء استفاده یا بی روح شدن دنیا نبود، قصه تلخی بود، که همگی دچارشیم، قصه همین زندگی الانمون بود. آدمی اگه نعمت فراموشی را از دست بده، زندگی غیر ممکن میشه، همونطور که اگه نعمت به یاد آوردن را نداشته باشه، ته قلبش همیشه دنبال یک جواب
ترجمه آقای حقیقت رو هم گذاشتن. به نظرم اون ترجمه بسیار بهتری نسبت به بقیه ترجمه هاست.
کش دار کش دار کش دار . نا امید کننده و خسته کننده . اگر من نوشته بودم ناشرم نصف صفحاتش رو می ریخت دور و می گفت همه حرف زدی که چی! نمی گم نخونید و لی اگر خوندید و همون اول هاش براتون جانبود ادامه ندین چون تا پایان هم چیز خاصی نداره.خلاصه داستان رو بخونید که بدونید خبره کافیه.چیزی از دست نمی دین
ترجمهی امیر مهدی حقیقت بنظرم روان تر هست و به اصل متن وفادارتر. اگه چند صفحه اول رو (زبان اصلی) بعنوان نمونه از گوگل دریافت کنید خواهید دید لغات بسیار ساده ای داره و احتیاح به کلمات پرطمطراقی که آقای سمی استفاده کردند نداره. به هر حال هر دو مترجم بسیار زبده هستند فقط از لحاظ وفاداری به لحن اصلی کتاب گفتم