اسطورهها و خدایان یونان قدیم موجودات جذاب و قابلتوجهی بهخصوص برای نوجوانان هستند. ریک ریردان نویسنده و معلم آمریکایی تلاش کرده است این علاقه را به کار بگیرد و با خلق پرسی و جکسون و ماجراجوییهایش، بچههای امروز را به سفری در دنیای اسطورهها ببرد. نفرین تیتان سومین کتابی است که او در قالب مجموعهی «پنجگانه پرسی جکسون» یا «پرسی جکسون و ساکنان کوه المپ» نوشته است.
نفرین تیتان با نام اصلی «the titan’s curse» یک رمان فانتزی ماجراجویی آمریکایی است که اولین بار سال ۲۰۰۷ اکران شد. این رمان دنبالهی کتاب دریای هیولاها است.
در این داستان پرسی جکسون، نوجوان آمریکایی که میداند نیمه خداست ماجراجویی دیگری پیش رو دارد. او همچنان مشغول مبارزه با هیولاهای بدذات است و او و دوستانش هرروز با یک ماجرای ناخوشایند تازه مواجه هستند. این بار، در جریان یکی از همین ماجراها آنابت چیس و آرتمیس، الههی یونانی ناپدید شدهاند و پرسی جکسون به همراه دوستانش میخواهند آنها را پیداکرده و نجات دهند.
نفرین تیتان توجهها منتقدان زیادی را به خود جلب کرده است. بسیاری از منتقدان این کتاب را یک کتاب خوب با سرعتبالا و شوخطبعی کافی میدانند که خواننده را وادار میکند داستان را دنبال کند.
در نقد یکی از مجلات آمریکایی دربارهی این کتاب آمده است: «مجموعه پرسی جکسون و ساکنان کوه المپ بر اساس یک ایدهی عالی ساختهشده است، اینکه تعداد زیادی از فرزندان خدایان یونان باستان در میان ما زندگی میکنند و با ماجراهایی که در اسطورهها شنیدهایم درگیر هستند و ریردان با خلق ماجراهای جدید به شخصیتها عمق میبخشد و کشوقوس داستان را بیشتر میکند»
این کتاب تاکنون به بیش از سی زبان مختلف برگردانده شده و میان نوجوانان جهان طرفداران زیادی دارد. نفرین تیتان برای جوایز زیادی از جمله جایزه quill نامزد شده است و توانسته است جایزهی کتاب برتر تابستان در سال ۲۰۰۷ را به دست آورد.
جسی برنشتاین، بازیگر آمریکایی کتاب نسخهی صوتی این کتاب را خوانده است. طول این نسخه ۸ ساعت و ۴۸ دقیقه است و برای عاشقان کتاب صوتی گزینهی ایدئالی بهحساب میآید.
ریک ریردان نویسنده و معلم آمریکایی متولد ۱۹۶۴ در تگزاس است. او در دانشگاه ایالتی تگزاس در آستین درسخوانده و پسازآن برای مدت بیش از ۸ سال بهعنوان معلم تدریس کرده است.
ریک ریردان سال ۱۹۸۵ ا همسرش ازدواج کرد و آنها صاحب دو فرزند به نامهای پاتریک و هیلی شدند. ریردان شخصیت پرسی جکسون را در داستانهای شبانهای که برای پسرش هیلی تعریف میکرد خلق کرد و سرانجام اولین کتاب این نویسنده با حضور پرسی جکسون سال ۲۰۰۵ منتشر شد. این کتاب «دزد آذرخش» نام دارد و یکی از پرفروشترین داستانهای ریردان است. هرچند ریردان پیش از آن نیز داستانهایی نوشته بود اما بیشتر شهرتش را مدیون همین شخصیت است. ریردان در ادامه بیش از ده داستان با حضور پرسی جکسون نوشت که از میان آنها میتوان به کتابهای «پرونده دو رگه»، «خاطرات کمپ دو رگهها»، «پرسی جکسون و خدایان یونان» و «اسرار کمپ دو رگه» اشاره کرد.
سه ترجمه از کتاب نفرین تیتان در بازار کتاب ایران موجود است. ترجمهی پریا آریا از این کتاب را هرمس منتشر کرده و ناشر ترجمهی فریده خوش خصلت هم واحد کودک و نوجوانان انتشارات گاج، یعنی زنبور است. مریم حیدر مترجم دیگری است که این کتاب را ترجمه کرده است. ترجمهی مریم حیدری از نفرین تیتان را انتشارات بهنام منتشر کرده و نسخهی الکترونیک آن را میتوانید در همین صفحه از فیدیبو دانلود کنید.
ریک ریردان یک نویسندهی عالی است. او میداند یک ماجرا را چگونه روایت کند تا هم از آن لذت ببرید، هم بترسید، هم شگفتزده شوید و هم نتوانید خواندنش را متوقف کنید. نفرین تیتان کتابی است که میانهی یک ماجراجویی بزرگ را روایت میکند و برای همهی نوجوانانی که از هیجان لذت میبرند انتخاب خوبی برای مطالعه است.
ماهیچههایم را منقبض کردم. میدانستم ممکن بود عجیب به نظر برسد. نمیدانستم بقیهی آسمانجلها چه عکسالعملی نشان میدهند. ولی پریدم روی بابانوئل.
او فریاد زد. میخواستم او را بگیرم ولی انگار او مرا گرفته بود. انگار اصلاً خواب نبود. بههیچوجه شبیه یک پیرمرد ضعیف رفتار نمیکرد. چنگش محکم و فولادین بود. درحالیکه داشت خفهام میکرد فریاد زد:«کمکم کنین!»
یکی دیگر از بیخانمانها فریاد زد: «خجالت آوره! یک بچه یک پیرمرد رو اینجوری لوله کنه!»
من غلتیدم، یکراست تا ته اسکله تا اینکه سرم به یک تیرک برخورد کرد. یکلحظه سرم گیج رفت و چنگ نرئوس شل شد. میخواست فرار کند. قبل از اینکه بتواند، دوباره نیرویم را به دست آوردم و به او پشت پا زدم.
«من هیچ پولی ندارم!» او سعی کرد بلند شود و فرار کند ولی من دستانم را دور سینهاش قفل کردم. بوی ماهی گندیدهاش افتضاح بود ولی مقاومت کردم.
درحالیکه او کلنجار میرفت گفتم: «پول نمیخوام. من یک دورگهام! اطلاعات میخوام.»
این حرف باعث شد شدیدتر کلنجار برود: «قهرمانها! چرا همیشه به من پیله میکنین؟»
-چون همه چیزو میدونی.
او غرولند کرد و سعی کرد من را از خودش جدا کند. انگار به یک ترن هوایی چسبیده بودم. او اینطرف و آنطرف میچرخید و نمیگذاشت پاهایم را روی زمین نگهدارم ولی دندانهایم را به هم فشردم و محکمتر فشارش دادم. ما بهطرف لبهی اسکله رفتیم و یک فکری به سرک زد.
گفتم: «اوه نه! آب نه!»
نقشهام عملی شد. بلافاصله نرئوس فریادی از پیروزی سر داد و از لبه پرید. ما با همدیگر داخل خلیج سانفرانسیسکو افتادیم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۱۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 326 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۰:۵۲:۰۰ |
نویسنده | ریک ریردان |
مترجم |