گر چه در نظر اول خواندن رمانهای بلند و پرحجم کاری سخت به نظر میآید، اما بیشک یکی از لذتهایی است که نمیتوان از آن به سادگی گذشت، بسیاری از شاهکارهای ادبی جهان و آثار کلاسیک و ماندگار ادبیات، رمانهای پرحجم، بلند و چند جلدی هستند، رمان کلیدر هم از این قاعده مستثنی نیست. کلیدر اثر محمود دولتآبادی را بلندترین رمان جهان بعد از شاهکار پروست – در جستوجوی زمان از دست رفته- میدانند.
با توجه به همین نکته شاید خواندن این رمان به نظر شما هم کاری سخت بیاید که به زمان درازی نیاز دارد. اما اگر جزو آن دسته از آدمهایی هستید که نمیتوانید از لذت خواندن این رمان بگذرید و همیشه گوشه ذهنتان است که بالاخره یک روز کلیدر را میخوانم این راهنما کمکی برای شماست.
همچنین این راهنما برای تمامِ کسانی است که پیش از این نیز کلیدر را خواندهاند، زیرا کمک میکند بار دیگر وقایع، داستانها و شخصیتها را مرور کنید و چنانچه بخشهایی از اثر را فراموش کردهاید خاطره خواندن آن دوباره در ذهنتان مرور شود.
توجه: این راهنما حاوی مطالبی است که ممکن است برخی از وقایع داستان را لو بدهد.
نکات مهم درباره کلیدر
مکان داستان کلیدر
داستان کلیدر در روستاهای شهر سبزوار از توابع استان خراسان رضوی اتفاق میافتد. سبزوار شهری تاریخی و کهن در غرب استان خراسان رضوی است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید نام قدیم سبزوار، «بیهق» است. بیشک خواندن این نام شما را یاد یکی از بزرگترین آثار تاریخی ادب فارسی یعنی «تاریخ بیهقی» میاندازد.
کوه کِلیدر که نام رمان برگرفته از آن است نیز در همین سبزوار و مابین شهرهای نیشابور، قوچان و سبزوار واقع شده و داستان کلیدر در روستاهای کردنشین سبزوار میگذرد.
روستاهایی که محل وقوع داستانهای کلیدر هستند شامل: زعفرانیه، قله چمن، سوزنده، قلعه میدان، هاشمآباد، باغجر، کال خونی، سنگرد و .. هستند که همگی در حوالی سبزوار قرار دارند.
دلیل گستردگی داستان در این مناطق زندگی عشایری شخصیتهاست که به صورت فصلی میان این مکانها در رفتوآمد بودهاند.
زمان داستان کلیدر
به طور کلی میتوان گفت داستان کلیدر بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ میگذرد این زمانی است که تازه جنگجهانی تمام شده و ایران همچنان درگیر خسارات و آلام پس از جنگ و اشغال ایران توسط متفقین بود. برای درک زمان اتفاقات کلیدر لازم است نگاهی به سالهای اشغال ایران توسط نیروهای بریتانیا و شوروی و پس از آن آمریکا بیاندازیم و انبوه مشکلاتی که مردم عادی و به خصوص روستاییان و کشاورزان با آن دست به گریبان بودند را بشناسیم.
کمبود مواد غذایی، قحطی، تهیدستی، گرسنگی، شیوع انواع بیماریها به دلیل کمبود منابع انسانی و مالی، تبعیض شدید اجتماعی و حضور پررنگ نیروهای نظامی خارجی در شمال و جنوب، مردمان آن سالها را به شدت درگیر رنج و آلام بیشماری کرده بود.
در همین زمانه رنج و سختی است که دولتآبادی سراغ روایت زندگی یکی از دلاوران و آزادیخواهان خطه خراسان یعنی گلمحمد میرود.
نکته قابل توجه دیگر در خصوص زمان داستان کلیدر، انتخاب شیوه روایت دولتآبادی برای ورود به این داستان است. او به جای روایت مستقیم و سرراست اتفاقات بر اساس تاریخهای واقعی زاویه روایت خود را به چند سال بعد و پس از پایان غائله آذربایجان برده است.
واقعی بودن داستان کلیدر
پیش از هر چیز لازم است در نظر داشته باشیم وقتی ما با یک اثر ادبی یا هنری مواجهیم هر چقدر هم که این اثر بر اساس واقعیت نگاشته شده باشد، جنبههای هنری و ادبی در آن محفوظ است. در واقع نکته تمایز کتابهای تاریخی با رمان تاریخی در همینجاست.
هیچ رمان تاریخی نمیتواند ادعا کند که دقیقا مو به مو تاریخ را شرح داده است که در آن صورت اساسا از جنبههای ادبیاش عدول کرده است.
کلیدر هم گرچه یک رمان تاریخی و بر اساس وقایع تاریخی است اما نشئات گرفته و زاییده تفکر و تخیل نویسنده آن است. دولت آبادی در این اثر بسیار از روایتها و قصههای که پدرش برایش گفته بود و در منطقه محل زندگیاش جریان داشته سود برده است.
بنابراین رمان کلیدر رمانی است بر اساس واقعیتهای تاریخی، بومی و قومی منطقه خراسان که در آن زمان همچنان خراسان بوده و تقسیمات کشوری کنونی را نیز نداشته است.
شخصیتهای داستان کلیدر
داستان کلیدر بالغ بر ۳۰ الی ۴۰ شخصیت فعال و مهم در دل خود دارد. که پیوستگیهای خانوادگی، شخصی و عاطفی فراوانی نیز با هم دارند.
در آغاز باید بدانیم در داستان کلیدر ما با شخصیتهای نمادین نیز مواجهیم یعنی شخصیتهایی که دلیل حضور آنها در داستان بیشتر وجه نمادینشان است تا پیشبردن اثر.
محوریت داستان کلیدر با خانواده کَلمیشی است که شامل مادر خانواده بلقیس،همسرش و چهار فرزند است؛ خانمحمد، گل محمد، بیگ محمد و شیرو (که دختر خانواده است). این خانواده ریشههای کردی دارند که اجداد آنان در گذشته و زمان صفویان و دوران نادرشاه با اهداف و انگیزههای سیاسی از کردستان کوچانده شده و در منطقه سبزوار ساکن شدند. این خانواده بزرگ از تیرهای کرد به نام میشکالیها هستند.
مروری بر برخی از شخصیتهای کلیدر
مارال: اولین شخصیتی که در رمان کلیدر به ما معرفی میشود مارال نام دارد، مارال که دختر کرد جوانی است به خاطر زندانی شدن پدر و نامزدش (دلاور) به دیار بلقیس – عمهاش – کوچ میکند.
گلمحمد: شخصیت محوری و قهرمان اثر که پسر دوم خانواده کلمیشی است. او همان قهرمان و دلاور بومی خراسان است که شرح دلاوریهایش در قصهها و ادبیات شفاهی مردمان آن منطقه آمده است.
عبدوس: دایی گل محمد و پدر مارال
مدیار: دایی گل محمد که عاشق دختری شده که در اسارت خان است و قرار است به زور به عقد پسر خان دربیاید.
زیور: یکی دیگر از شخصیتهای محوری این داستان زیور است که زن گل محمد پسر دوم خانواده است.
دلاور: همانطور که ذکر شد دلاور نامزد مارال است.
حاج حسین چارگوشکلی: یکی از اشخاص ثروتمند و متمول داستان است که به دلیل منازعات مختلف توسط گل محمد به قتل میرسد.
نادعلی: پسر حاج حسین چارگوشکلی که میخواهد بالاجبار صوفی را به عقد خود درآورد.
صوفی: خواهرزاده حاج حسین چارگوشکلی که مدیار عاشق اوست.
آلاجاقی: (با نام اصلی الدغی) خان بزرگ روستا شخصیت نمادین و استعاره از خانهای سلطهگر
ستار: از اعضای حزب توده که به فرار گلمحمد از زندان کمک میکند و او را تبدیل به چهرهای سیاسی و مبارز سیاسی میکند.
موضوعات رمان کلیدر
کلیدر رمانی چندوجهی است و در بطن خود چند موضوع و جریان را به صورت همزمان مطرح میکند. دولتآبادی از دل یک داستان عاشقانه، یک حماسه سیاسی، اجتماعی میآفریند و درعین حال داستانی تاریخی را نیز روایت میکند. پس میتوان گفت به طور کلی این اثر حول موضوعاتی چون: عشق، مبارزات سیاسی، منازعات قومی، قبیلهای، وقایع تاریخی پس از جنگ و ترور محمدرضا شاه پهلوی – در پایان اثر- میگذرد.
وجه عاشقانه کلیدر
در رمان کلیدر ما با عشقی ممنوع مواجه هستیم. از یک سو مارال که خود نامزدی به نام دلاور دارد و از سوی دیگر گلمحمد که زنی به نام زیور دارد در یک اتفاق و دیداری از قبل پیشبینی نشده عاشق همدیگر میشوند و همین عشق خارج از قاعده سرآغاز بسیاری از تنشها و گرههای موجود در داستان میشود.
وجه سیاسی، اجتماعی کلیدر
همانطور که گفتیم گلمحمد به عنوان شخصیت محوری این داستان سمبلی محبوب از عشق و ایثار میان مردمان کویر است. درباره گلمحمد داستانهای زیادی نقل شده که بسته به نقل کننده آن زاویه متفاوتی نسبت به رفتارها و تصمیمات گلمحمد وجود دارد. عدهای – عمدتا افراد وقت دولتی- او را یاغی و همدست دزدان میدانند و عدهای هم او را دلاوری میدانند که به مخالفت با اربابان برخاسته و برعلیه آنها قیام کرده است.
ما قضاوت اخلاقی درباره گلمحمد و سرنوشتنش را به خوانندگان کلیدر میسپاریم اما بیشک محمود دولتآبادی از گلمحمد به عنوان نمادی برای مبارزه با استبداد و کسی که جانش را در راه آزادی داده، استفاده کرده است.
وجه قومی و بومی کلیدر
در رمان کلیدر زندگی عشایری، روستایی و شهری با هم گره خورده است و تاثیرات حکومت مرکزی و تصمیمات حاکمان بر زندگی روستاییان نمایان است. از سوی دیگر آداب و باورهای قومی و بومی نیز در این داستان بسیار نقش دارند. آداب و باورهایی که شاید در جهان امروز ما و با زیست مدرن کنونی ما همخوانی نداشته باشند و به نظرمان عجیب و گاه غیرقابل باور بیایند.
در واقع یکی از نکات جذاب این رمان آشنایی با همین باورها، آداب و رسوم و طرز تفکر کسانی است که پیش از ما در این سرزمین زندگی کردهاند.
رمان کلیدر را چطور بخوانیم؟
برگردیم سر اصل مطلب! نسخه چاپی کلیدر در حال حاضر به صورت دو جلد در یک مجلد و در پنج جلد قابل خریداری است. خوشبختانه از رمان کلیدر نسخه الکترونیکی نیز منتشر شده که در فیدیبو قابل دسترس است.
و اما خبر مهم و خوب دیگر اینکه کتاب صوتی کلیدر به زودی منتشر میشود. (اخبار انتشار کتاب صوتی را در فیدیبو دنبال کنید.)
پس میتوان گفت در حال حاضر کلیدر در دسترس همگان قرار دارد. با توجه به حجم بالای این رمان اگر برنامهای مشخص و هدفمند برای خواندنش داشته باشید کار خودتان را راحتتر کردهاید.
پیشنهاد من این است که این کتاب حجیم را تبدیل به پروژهای کوچک و قابل انجام کنید!
یعنی به درازا و طولانی بودن آن فکر نکنید و ذهنتان را درگیر به پایان رساندن آن نباشد. بلکه به صورت روزانه ۲۰ الی ۳۰ صفحه از کتاب را بخوانید.
اما مهم این است که هر روز این کار را انجام دهید. در این صورت و با روزانه نیمساعت مطالعه کلیدر را ظرف مدت شش ماه تمام خواهید کرد.
بعد از کلیدر چه بخوانیم؟
اگر قبلا رمان کلیدر را خواندهاید به شما پیشنهاد میکنم کتاب «نون نوشتن» مجموعه ۱۵ یادداشت از دولتآبادی را بخوانید. دولتآبادی در این کتاب درباره آداب نوشتنش به خصوص درباره کلیدر مطالب جالبی عنوان کرده که دانستنش برای هر مخاطبی جذاب خواهد بود.
4 Responses
به لطف خدا بار دوم است کلیدر رو می خونم (اوایل جلد نهم)از خواندنش خسته نمیشم چون قلم آقای دولت آبادی را می شناسم.
با نام رماندکلیدر از سال ۷۳ آشنا شدم و سال ۷۹ برای مرتبه اول شروع به خواندن کلیدر کردم.
در سال ۸۶ مجدداً برخی از قسمت هایش را مرور نمودم
سال ۹۸ کتاب را در خانه یکی از دوستان دیده و تورق کردم.
اکنون و در تابستان ۱۴۰۲ جلد نهم و دهم کتاب را به امانت گرفته و مطالعه میکنم.
در مورد کلیدر حرف و سخن بسیار دارم که اینجا مجال گفتنش نیست
شاید روزی مکتوبشان کردم.
بعنوان مثال از نظر من کلیدر برش و روایتی از مبارزات ناکام مردم با استبداد در یک دوره پر آشوب و نقش پر رنگ حزب توده در آن مبارزات است.
دوم اینکه کلیدر به نوعی کتاب کوچه است و پر از اصطلاحات و لغات و ضرب المثلهای عامیانه خراسان محسوب میشود.
سوم اینکه دولت آبادی سبزواری است و
تلاش کرده است وقایع تاریخی، اماکن جغرافیایی و شخصیت های تاریخی را مصادره به مطلوب کند و در جهت پیشبرد داستانش از آنها بهره مند گردد.
بسیاری از مکان های جغرافیایی فاصله زیادی با منطقه عملیاتی داستان دارد اما به اقتضای داستان در نزدیکی کانون جغرافیایی داستان فرض شده است.
و چهارم اینکه نقطه ثقل جغرافیایی داستان یعنی قلعه چمن یک روستای فرضی است. روستایی بدین نام در آدرس جغرافیایی مورد نظر وجود ندارد.
پادکست قصه کلیدر که توسط امیرحسین امیدی فرد تهیه شده باعث آشنایی من با این رمان زیبا شد، از ایشون ممنونم. در کنار پادکست به تازگی کتاب صوتی کلیدر رو هم شروع کردم.
به تازگی کتاب کلیدر خواندم از نظر ادبی کتاب خوبیه ولی چون خود دولت آبادی چپ گرا بوده سعی کرده حکومت را بکوبد و خزب توده را بولد کند در صورتیکه از افکار توده و دولت آبادی اصلا خوشم نیومد مخصوصا کسی که خودش به عقایدش و حزبش پشت کروه والان نون به نرخ روز میخورد در آینده هیچ کتابی از دولت آبادی نخواهم خواند