چه رمز و رازی در دل رمانهای کلاسیک نهفته است که با گذشت قرنها از نگارش آنها همچنان خوانده میشوند؟ یکی از متداولترین پاسخهای این سوال، در نظر گرفتن ادبیات کلاسیک به عنوان جایگزینی برای دوره و زمانهای است که خودمان هرگز آن را تجربه نکردهایم. نویسندگان توانای کلاسیک این قدرت را داشتهاند تا با کمرنگ کردن زمینهی تاریخی داستانهایشان، دغدغههای همیشگی و مفاهیم انسانی را نمایان کنند، طوری که با وجود گذشت زمان خوانندهی مدرن نیز معانی کنایی آثارشان را دریابد. رمان اما یکی از همین رمانهای کلاسیک است که قرن هجدهم انگلیس را با شخصیتهای جذابش برای خواننده روایت میکند.
«اما»؛ واقعیتی قویتر از خیال
رمان اِما Emma دربارهی دلبستگیهای زنان انگلیسی قرن هجدهم و نشاندهندهی سبک زندگی روستایی آن دوران است. اِما وودهاس، شخصیت اصلی کتاب است که با خوش قلبی تلاش میکند دلدادهها را به هم برساند. داستان با نگاهی به اوضاع و شرایط اجتماعی قرن نوزدهم، خیالپردازیهای اما را شرح میدهد. اما که خود قصد ازدواج ندارد، همهی اطرافیانش را درگیر روابط عاشقانه میانگارد تا بر اثر وقوع اتفاقاتی رفته رفته طرز فکرش تغییر میکند. اما را بسیاری شاهکار جین آستین، نویسندهی کتاب میدانند و به عنوان هفتمین کتاب در فهرست 100 عنوان برترین رمانهای انگلیسیزبان توسط «گاردین» انتخاب شده است.
جین آستین؛ نویسندهی دغدغههای زنانه
جین آستین Jane Austen در یک خانوادهی معمولی به دنیا آمد. آستین (1817-1775) کل عمر چهل و دو سالهاش را در انگلستان در میان خانواده و دوستانش گذراند، در حالی که هرگز ازدواج نکرد. در این مدت او موفق به نگارش شش داستان عاشقانه شد که برخلاف شهرتی که امروز برای آستین به ارمغان آورده، در زمان حیاتش خیلی دیر به ثمر نشست و تا مدتها به جای نام نویسنده از عنوان «یک بانو» بر جلد کتاب استفاده میشد. گرچه این موضوع باعث متوقف شدن شور و شوق آستین برای نوشتن نشد و به قول خودش «خوشبختی و شادمانی خود را بشناس. تو به هیچ چیز جز بردباری نیاز نداری. البته شاید بهتر باشد نام جذابی به آن بدهیم؛ امیدش بخوان.»
منابع اصلی اطلاعات دربارهی زندگی جین آستین نامههای خانوادگی اوست، بهویژه آنها که از سـال ۱۷۹۶ بـه بـعد به خواهرش «کاساندرا» نوشتهاست که رابطهی بسیار صمیمی با یکدیگر داشتند. بخش دیگر این اطلاعات از خـاطرات بهجامانده از خانوادهاش به دست آمده که تا نیم قرن پس از مرگ جین آستین به صورت مکتوب در دسترس نبود. از جملهی این اطلاعات میتوان به وجود کتابخانهای با پانصد جلد کتاب در خانهی پدری آستین اشاره کرد که فرصت خواندن ادبیات جدی و عامهپسند را به جین میداد. نامههای اولیهی جین آستین دربارهی رقصها و جشنهایی بود که در «همپشایر» شرکت کرده بود که بازتابی از این مراسمها را در آثار آستین میتوان دید. او در این نامهها از دیدارش از شهرهای «لندن، باث و سـاوت هـمپتون» و حضورش در نمایشهای مختلف سخن گفته است.
جین آستین jane austen با قلمی اجتماعی که گاه با طنز همراه میشود و با پرهیز از ارائهی جزییات میکوشد بخشی از زندگی روزمرهی اهالی یک روستای کوچک در انگلستان را نمایش دهد. یکی از مواردی که در آن روزگار نقش پر رنگی در زندگی زنان داشته، مسئلهی ازدواج است. دورهای که ازدواج خوب یک موفقیت بزرگ محسوب میشد. داستان با معرفی اما به عنوان یک دختر جوان و سادهانگار که تصور میکند میتواند آدمها را قضاوت کند و برایشان تصمیم بگیرد شروع میشود، اما با پیشروی داستان شخصیت اما دچار تحول میشود و به خودشناسی میرسد. درواقع آستین در این کتاب نشان میدهد که نوشتههایش عمق بیشتری از تخیلات رمانتیک دارند. دو قرن از زمان نگارش رمان اما میگذرد و همچنان خواننده دارد، اقتباسهای سینمایی از آن ساخته میشود و منتقدین درباره ابعاد مختلف آن نکاتی تازه مییابند.
یکی از این نکات، توجه به پیشرو بودن جین آستین است که باعث شده به او لقب فمنیست دهند؛ چرا که او در آثار خود به تفسیر، انتقاد و اظهار نظر دربارهی مردسالاری و نقش زن در جامعهی قرن هجدهمی انگلیس پرداخته است. آستین در کتابهایش فراتر از ماجراهای عاشقانهی شخصیتهای معمولیاش میرود و به طور غیرمستقیم به آشفتگیهای سیاسی و ناسازگاریهای اجتماعی زمانهاش میپردازد؛ قوانین مالکیت وارث که زنان را وابسته به اقوام مذکرشان میکرد، وابستگی اقتصادی بریتانیا به بردهداری و مستعمراتش و توجه به محیط نظامی شده با کنترل اظهارات سیاسی از جمله مضامینی هستند که در آثار آستین مطرح شدهاند. شناخت آستین از زندگی زنان و مهارتش در گوشه و کنایهها، او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کرد.
اِما وودهاس: دختری زیبا، باهوش و خیالباف که مادر خود را در کودکی از دست داده است و از زمانی که خواهر بزرگتر او ازدواج کرده است، خانم خانه شده است.
جورج نایتلی: مردی سی و شش ساله، دوست نزدیک و تنها یاور اما و تنها کسی است که از او خرده میگیرد.
جین فیرفاکس: دختر یتیمی، زیبا و باهوش است که در نواختن پیانو و آواز چیره دست است. او تنها کسی است که اما به او رشک می برد.
هریت اسمیت: دختر جوان و دوست اما که او را تنها راهنما، یاور و غمخوار خود میداند. اما نیز از او بسیار پشتیبانی می کند و می کوشد تا همسر خوبی برای هریت پیدا کند.
خانم آنه وستون یا خانم تیلور که سرپرستی اما را به مدت ۱۶ سال بر دوش داشت تا این که با آقای وستون ازدواج کرد. ازدواج خانم تیلور باعث شد تا اما به رساندن دلباختگان به یکدیگر علاقهمند شود..
هنری وودهاوس: پدر خودبیمارانگار و گوشهگیر دوشیزه اما است که مرتب غرغر میکند.
ایزابلا نایتلی: خواهر بزرگتر اما است.
در طول این دو قرن، آثار جین آستن همیشه مورد توجه نویسندگان مختلف قرار گرفته است. کتاب اما هم از این قاعده مستثنا نیست. «جی. کی. رولینگ» نویسندهی سری کتابهای «هری پاتر» از طرفداران اما است و دربارهی آن گفته است: « جین آستن نویسنده محبوب همه زمانها است. من بارها و بارها کتابهای آستن را ورق زدهام. اما emma را حداقل بیست بار خواندهام و کتاب محبوب من است.»
«سر والتر اسکات»، رماننویس، شاعر و مورخ اسكاتلندی و پدر رمان تاریخی جهان دربارهی اما گفته است: « اما نسبت به رمانهای قبلی آستین داستانی با طرحی ساده دارد. دانش نویسنده از جهان همراه با طنزی محسورکننده که در شرح شخصیتها ارائه میدهد و باعث میشود خواننده طوری شخصیتها را بشناسد که گویی کسی آنها را برایشان نقاشی کرده باشد.»
اقبال بینندگان از تماشای آثار جین آستین باعث توجه فیلمسازان به آنها شده است. فیلم اما در سال 1996 بر اساس همین رمان به کارگردانی «دیارمود لارنس» ساخته شد. در سال 2009 نیز مینی سریالی بر اساس این رمان توسط شبکهی BBC ساخته شد که حال و هوای رمان اما را به خوبی منعکس میکند.
کتاب اما پیشتر توسط مترجمهای مختلفی از جمله «الهام مرادپور» منتشر شده است. اما خیلی چیزها دست به دست هم میدهند تا یک ترجمه را از ترجمههای دیگر متمایز کنند. کار مترجم، نحوه ارائهاش، لحنی که برای داستان انتخاب میکند، نام ناشر، شکل حروفچینی و نحوه صفحهآرایی انتشارات و جلدسازیاش همه اینها در موفقیت یک کتاب و مترجم تاثیر دارد. هرگاه هر مترجمی مجموعهی این نکات را رعایت و آنها را در متن پیادهسازی میکند، به عنوان مترجم خوب در میان کتابخوانها شناخته میشود. رضایی با ترجمهی آثار کلاسیک ادبی به ویژه ترجمهی شش رمان آستین با همکاری نشر نی به این شهرت رسید. نشر نی سلیقه به خرج داده و کتابها را در شش جلد رقعی با رنگهای جذاب برای خرید منتشر کرده است.
به نظر رضا رضایی (1335)، کسی که اهل ادبیات است پس از چند سال مطالعه و عمیق شدن در آثار بزرگان ادبی تغییری در زندگیاش ایجاد میشود. زندگیاش، رفتارش، گفتارش نسبت به قبل بهتر میشود. رمان خوب چنین تأثیری میگذارد. خواننده با مطالعهی آثار جین آستین انسانتر میشود، مهربانتر میشود و زندگی چندین شخصیت را در مدت کوتاهی تجربه میکند. رمان اما شاید درس مستقیم ندهد ولی ذهنیت خواننده را تغییر میدهد.
دانلود کتاب اما با ترجمهی رضا رضایی از نشر نی در قالب pdf در فیدیبو ممکن است.
در بخشی از رمان اما میخوانیم
اما چه موقعی که سوال میکرد و چه موقعی که گوش میداد، میلرزید ولی هیجان خود را بهتر از هریت مهار میکرد. صدایش نمیلرزید ولی ذهنش از اینجور شکل گرفتن احساسات، از این خطری که ناگهان علم شده بود، از این سردرگمی ناگهانی و حیرت و سراسیمگی، به تلاطم افتاده بود... به حرفهای هریت که گوش میکرد، در باطن رنج میکشید ولی حفظ ظاهر میکرد... اما اگر قسمتهای نامفهوم و تکراری حرفهای هریت را کنار میگذاشت به اصل مطلب میرسید و غم وجودش را فرا میگرفت. بهخصوص که یادش میافتاد خودش در تقویت حسن نظر آقای نایتلی به هریت نقش کوچکی نداشته است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۴۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 560 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۸:۴۰:۰۰ |
نویسنده | جین آستین |
مترجم | رضا رضایی |
ناشر | نشر نی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Emma: complete, authoritative text with biographical, historical |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۰۲/۰۲ |
قیمت ارزی | 7 دلار |
قیمت چاپی | 170,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
جالب بود. این چهارمین کتاب از جین آستین بود که خوندم. اولی غرور و تعصب بود، دومی مسنفیلد پارک، سومی هم عقل و احساس. داستان گاهی اوقات کسالت بار میشه ولی فضای صمیمی و شخصیتپردازی خوب و البته خط داستان ک ه یه جورایی سهل و ممتنعه باعث میشه آدم به خوندن ترغیب بشه. اکثراً بهترین کتاب جین آستین رو غرور و تعصب میدونن ولی راستش من این کتاب رو بیشتر دوست داشتم. چون شخصیت اِما و شوخطبعیش برای جالبتر از شخصیت الیزابت توی غرور و تعصب بود. اگر رمان کلاسیک دوست دارید و از فضای خاله زنکی طور انگلستان قرن نوزدهم لذت میبرید حتما سراغ این کتاب برید.
احساس میکردم دو بخش اول کتاب یه مقدار بورینگ بود برام اما بخش آخر واقعا جذاب بود،به حدی که پشت سرهم خوندمش بدون اینکه ذره ای خسته بشم.رمان درباره ی زندگی دختری به اسم Emma ست که در اواسط قرن نوزده میلادی در لندن زندگی میکنه.ماجراهایی که برای این دختر و اطرافیانش پیش میاد به شدت جذابه و خواننده رو مشتاق میکنه برای خوندن بخش بعد.قلم آستن و همینطور ترجمه ی روان آقای رضایی هم به ارتباط برقرار کردن با سیر داستان و شخصیت هاش به طرز غیرقابل انکاری کمک میکنه.
این کتاب مثل کتاب های دیگه جین استین در توصیف شخصیت ها بسیار قوی هست. طنزی که به کار برده شده این اثر رو به محبوب ترین اثر جین استین برای من تبدیل کرده. شخصیت فرانک چرچیل و جین از شخصیت هایی هست که ما امروزه در اطرفمون زیاد مشاهده میکنیم، سعی در پنهانکاری و عدم صداقت در اون ها مشاهده میشه. حتی شخصیت خود اما وودهاوس که سعی داره همه رو با هم دیگه مچ کنه خوب چندین بار سرش به سنگ میخوره. باید اعتراف کنم مستر نایتلی بین تمام شخصیت های مرد مورد علاقه ی من هست. واقعا این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم.
بد نبود و مثل همیشه پر از نکات اخلاقی و حالت نصیحت وار همونطور که باتوجه به کتاب های دیگر جین آستین توقع داشتم. به نظرم بهتر از غرور و تعصب نبود . عقل و احساس هم به نظرم بهتر بود. نمیدونم فقط برای من اینطور بود یا بقیه هم براشون قابل پیشبینی بود داستان. کل داستا حول احساسات مخفی و مرتبه و مقام میچرخد و همین ناخوشایند کرده بود داستان را. جایی یکی از شخصیت داستان بجای ازدواج تصمیم میگیرد کار کند و خیلی در داستان مورد پسند نبود انگار و گویی تنبیه هست.
کتابای کلاسیک اصولا برای من هیچ جذابیتی ندارن ولی این کتاب برای من بدترینشون بود.جوری که هر خط کتاب واقعا برام کسل کننده و اذیت کننده بود و دعا دعا میکردم زودتر تموم شه. من غرور و تعصبم خوندم ولی حداقل صد صفحه ی اخرش برام جذابیت داشت ولی اما رسما هیچی به هیچی! همه ی اتفاقا قابل حدس بود و هیچ هیجانی نداشت واقعا اشتباه محض بود خوندن این کتاب تنها نکته ی مثبتش این بود که متن روونی داشت...
اصلا این رمان رو نپسندیدم . بنظرم یکی از بدترین آثار جین آستین از نظر محتوا همین رمانه. شخصیت اما ، قهرمان داستان هم فوق العاده لای پر قو بزرگ شده و لوس و اعصاب خورد کنه. رمان نه سرگرم کننده هست و نه جنبه آموزنده داره. از این نویسنده رمان های غرور و تعصب و عقل و احساس به مراتب نسبت به این رمان ارجحیت دارند. توصیه میکنم فیلم غرور و تعصب با بازی کیریا نایتلی رو هم حتما ببینید.
خیلی دوسش داشتممم.انگار تو خود کتاب زندگی کردم عاشق طنز مکالمات بین اِمـــا و آقای نایتلی بودم.فرانک و جین هم خوب بودن و نقشه اشون حرف نداشت . از جین آستین غرور و تعصب ،عقلُ احساس،و همین کتاب رو خوندم که هر سه تاش عالی بودن:)))کاش دوران نوجوانی یکی منو با این کتابها آشنا میکردم میخوندم ولی میدونم الانم هم دیر نیست😍💚🍃
یه داستان حوصلهسربر از چندتا همسایه که صبح تا شب از بیکاری و علافی به ستوه اومدهاند و چارهای براشون باقی نمونده جز این که فرت و فرت مهمونی برن، از کاه کوه بسازند! تنها کسی که در کل کتاب باهاش موافق بودم شوهر خواهر اِما بود. خیلی خوب اجتماعشون رو توصیف کرد. خواندنش رو به هیچکس توصیه نمیکنم. الان کتابهای به مراتب بهتری رو میتونید پیدا کنید.
شاید بدون اغراق بتونم بگم اما جزو جذاب ترین شخصیت های زنیه که تا به حال خوندم! داستان این کتاب از بقیه ی داستان های جین آستین خاله زنک تره ولی طنزش فوق العاده است و شخصیت پردازیش باعث شگفتیه. بسیار متشکر از مترجم عالی.
کاش گروه سنی هم برای کتابها می ذاشتند چون از این کتاب در حد تعریف هایی ک می شد نبود برلی گروه سنی تا۱۶سال جذابه کشش و اتفاق خاص و مهیجی هم در داستان نیست فقط حاشیه و خیال پردازی دختر نوجوان از عشق و ازدواج همینه :/