کتاب رگتایم نشر انتشارات خوارزمی

نقد و بررسی کتاب رگتایم

رگتایم، اثر ای. ال. دکتروف، رمانی حماسی و تحسین‌شده است که خواننده را به سفری در تاریخ آمریکا، از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم، می‌برد. این رمان، با روایتی چندگانه و شخصیت‌هایی متنوع، تصویری پرنقش‌ونگار از جامعه‌ی آمریکا در دوران تحولات عظیم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ارائه می‌دهد. رگتایم، با ظرافتی مثال‌زدنی، وقایع تاریخی و شخصیت‌های واقعی را با داستان‌های خیالی درهم می‌آمیزد. دکتروف با به‌کارگیری این تکنیک، خواننده را در دل رویدادهایی چون ترور رئیس‌جمهور مک‌کینلی، ظهور موسیقی رگتایم و مهاجرت گسترده به آمریکا، غرق می‌کند. در این میان، شخصیت‌هایی مانند هری هودینی، فلوید بنسون، و خانواده‌ی ترور، با سرنوشت‌هایی گره‌خورده، داستان زندگی خود را در بستری از تاریخ پر فراز و نشیب آمریکا روایت می‌کنند. رگتایم، به‌مثابه‌ی یک آینه‌ی تمام‌نما، تصویری دقیق از تناقضات و تضادهای جامعه‌ی آمریکا در آن دوران ارائه می‌دهد. از یک سو، شاهد ثروت افسانه‌ای سرمایه‌داران و تجملات طبقه‌ی بالا هستیم و از سوی دیگر، فقر، تبعیض نژادی و نابرابری‌های اجتماعی، رنج عمیقی را بر توده‌های مردم تحمیل کرده است. دکتروف با ظرافتی مثال‌زدنی، این تضادها را به تصویر می‌کشد و خواننده را به تأمل درباره‌ی عدالت اجتماعی و ساختار جامعه‌ی آمریکا وا می‌دارد. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی علاقه دارید حتما به دسته‌بندی داستان و رمان خارجی فیدیبو سر بزنید.

ای. ال. دکتروف، خالق رگتایم و نگارنده تاریخ آمریکا

ادگار لارنس دکتروف (۱۹۳۱-۲۰۱۵)، که بیشتر با نامِ ای. ال. دکتروف شناخته می‌شود، نویسنده‌ی برجسته‌ی آمریکایی بود که به‌واسطه‌ی نگارش رمان‌های حماسی و تحسین‌شده‌اش، به‌ویژه رگتایم، شهرت جهانی یافت. این رمان، که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد، دکتروف را به شهرت جهانی رساند. دکتروف علاوه بر این کتاب، آثار برجسته‌ی دیگری نیز خلق کرد که از آن جمله می‌توان به هاردتایمز خوش آمدید، پیش روی، مغز اندرو و حالا حالاها وقت هست را نام برد. دکتروف موفق به دریافت جایزه‌ی پولیتزر برای رمان رگتایم گردید. ای. ال. دکتروف در سال ۲۰۱۵ در سن ۸۴ سالگی درگذشت، اما آثار او همچنان به‌عنوان میراثی ارزشمند باقی مانده است.

جهت مشاهده سایر آثار ای. ال. دکتروف کلیک کنید.

چرا کتاب رگتایم را بخوانیم

رگتایم، رمانی سترگ و خواندنی است که به‌واسطه‌ی روایتی جذاب، شخصیت‌های به‌یادماندنی و تصویری دقیق از تاریخ آمریکا، در زمره‌ی بهترین آثار ادبی جهان جای گرفته است. این رمان، به‌مثابه‌ی یک سمفونی داستانی، نغمه‌ای از جنس امید، رنج، و تلاش انسان برای بقا و رستگاری را در گوش خواننده زمزمه می‌کند. دکتروف را می‌توان به‌مثابه‌ی یک مورخ اجتماعی ماهر دانست که با ظرافت و دقت، وقایع تاریخی و تحولات اجتماعی را در قالب داستان‌های جذاب و خواندنی به تصویر می‌کشد. او در آثار خود، به مسائلی مانند تبعیض نژادی، نابرابری‌های اجتماعی، و تناقضات موجود در جامعه آمریکا می‌پردازد و خواننده را به تأمل درباره‌ی این موضوعات مهم وا می‌دارد. یکی از مضامین اصلی آثار دکتروف، جستجوی هویت آمریکایی است. او در رمان‌های خود، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چه چیزی هویت یک فرد آمریکایی را تشکیل می‌دهد و این هویت چگونه در طول تاریخ آمریکا شکل گرفته است. دکتروف در این زمینه، به تنوع فرهنگی موجود در جامعه‌ی آمریکا توجه ویژه‌ای دارد و نشان می‌دهد که هویت آمریکایی یک مفهوم واحد و ثابت نیست، بلکه از عناصر مختلفی تشکیل شده است. همان‌طور که از نامِ رمان پیداست، موسیقی رگتایم نقشی کلیدی در آن ایفا می‌کند. این نوع موسیقی، که در آن دوران به اوج محبوبیتِ خود رسیده بود، به‌مثابه‌ی نمادی از روح سرکش جامعه‌ی آمریکا عمل می‌کند. دکتروف با به‌کارگیری ریتم تند و پرشور رگتایم در روایت داستان، به پویایی و هیجان اثر خود می‌افزاید.

در بخشی از کتاب رگتایم می‌خوانیم

سال ۱۹۰۲، در نیوروشل نیویورک، پدر روی تاج سربالایی خیابان برادویو یک خانه ساخت. خانۀ سه‌مرتبه‌ای بود روکار توفال قهوه‌ای و چند دریچۀ توی شیروانی و پنجره‌های شاه‌نشین و یک ایوان توری‌دار. پنجره‌ها سایبان راه‌راه داشت. خانواده در یک روز آفتابی اول تابستان به‌این خانۀ بزرگ وارد شد و تا چند سال بعد از آن بنظرمی‌آمد که ایام عمر همه به‌خوبی و خوشی خواهدگذشت. بیشتر درآمد پدر از ساختن پرچم و پارچۀ شعارنویسی و سایر وسایل میهن‌پرستی، از جمله ترقه و فشفشۀ آتش‌بازی، تأمین می‌شد. در اوایل دهۀ ۱۹۰۰ میهن‌پرستی جزو احساسات پردرآمد محسوب می‌شد. تئودور روزولت رئیس‌جمهوری بود. انبوه مردم به‌رسم روز برای رژه و کنسرتهای عمومی و ماهی سرخ‌کرده و پیک‌نیک سیاسی و گردش دسته‌جمعی به‌بیرون شهر می‌رفتند، یا آنکه برای تماشای نمایشنامه‌های کمدی و اپرا و رقص به‌تالارها می‌ریختند. انگار هیچ تفریحی نبود که انبوه مردم در آن شرکت نکنند. قطار و کشتی بخار و واگون بود که مردم را به‌اینجا و آنجا می‌کشید. رسم این جور بود، و مردم این جور زندگی می‌کردند. زنها چاق‌تر از حالا بودند. با چترهای آفتابی روی عرشۀ کشتیها می‌رفتند. تابستان همه سفید می‌پوشیدند. راکتهای تنیس یقور بود و طبق راکتها بیضی‌شکل بود. غش‌کردن سکسی بسیار رایج بود. سیاه‌پوست وجودنداشت. مهاجر وجودنداشت. یکشنبه بعدازظهر، بعد از ناهار پدر و مادر به‌اتاق خواب می‌رفتند و در اتاق را پشت سرشان می‌بستند. پدربزرگ روی نیمکت اتاق نشیمن خوابش می‌برد. پسر کوچولو که بلوز ملوانی تنش بود توی ایوان توری‌دار می‌نشست و مگس می‌پراند.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب رگتایم

اگر شما هم به خواندن رمان و داستان‌های خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

·     کوری نویسنده ژوزه ساراماگو انتشارات مجید

·     بی نام نویسنده جاشوا فریس انتشارات ماهی

·     خانه خاموش نویسنده اورهان پاموک انتشارات دنیای نو