در شبی از فصل شکار، که پاییزی غمگین و بارانی بود. برگهای سرخ به جای خرد شدن زیر پا، در میان بارش سنگین باران در حال پوسیدن بودند. شکارچیان و زنان جوان در سالن پذیرایی دور هم جمع شده بودند و بازی میکردند و برای یکدیگر قصه میگفتند، تا اینکه زنی جوان از عمه پیرش سوالی پرسید و این سوال شروعی شد برای شنیدن داستان عشقی سوزان و آتشین که همه مهمانان را مبهوت خود کرد. داستان «پیردختر» روایتگر چنین شبی است. این روایت جذاب را در مجموعه «روایت آواهای سوپرانو» میشنوید.
در بخشی از داستان «پیردختر» که با صدای فیروزه لطفی میشنوید از این قرار است:
«و پیردختر با چهرهای ناامید به دستان لرزان خود کش و قوسی داد. بعد درحالیکه چند نفس عمیق کشید، اشکهایش را پاک کرد و ادامه داد: «من هم بیهیچ دلیل موجهی ازدواجم را بهم زدم و برای همیشه بیوهی این پسر سیزده ساله ماندم.» سرش را پایین انداخت و گریست.
مهمانها برای خواب به طرف اتاقهای خود راه افتادند. مردی قوی هیکل که حرفهای زن، آشفتهاش کرده بود در گوش نفر کناری خود گفت: «واقعا مایه تاسف است که کسی اینقدر احساساتی باشد.»»
در داستان صوتی «پیردختر» قصهای سراسر تصویر و جزئیات را میشنویم که ما را با داستانی از عشق و جنون همراه میکند، عشقی که در رگهای پسری جوان است و ارثی دیرینه را با خود میکشاند و جنونی که نهتنها زندگی پسرک داستان را تلخ میکند، بلکه بختی سیاه برای معشوق میآفریند. شنیدن این داستان صوتی را به تمامی علاقمندان داستان کوتاه عاشقانه و دوستداران ادبیات فرانسه پیشنهاد میکنیم.
گی دو موپاسان، نویسنده داستان کوتاه «پیردختر» از بزرگترین داستاننویسان قرن نوزدهم ادبیات فرانسه است. داستانهای کوتاه او به لحاظ ویژگیهای نگارشی از گنجینههای ادبیِ جهان به شمار میروند. او حیاتی پر از اندوه و دشواری داشت و زندگیِ غمانگیزی را گذراند اما بر خلاف بسیاری از نویسندگانِ پرآوازه، در طول حیاتش این فرصت را داشت تا دیده شدن آثارش و استقبال عموم مردم از آنها را ببیند. دورانِ پربار نویسندگیِ او مصادف بود با اوج رئالیسم و ناتورالیسم و به همین دلیل است که ردپای این دو سبک را میتوان در اغلب آثار او از جمله داستانهای کوتاهش مشاهده کرد.
زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
داستان «پیردختر» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند. دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 19.۵۰ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۹:۵۱ |
نویسنده | گی دو موپاسان |
مترجم | حسین مسعودی آشتیانی |
راوی | فیروزه لطفی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۱/۱۸ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان خيلي معمولى و كوتاهى بود. گره خاصى نداشت. اجراى گوينده خيلي خوب بود. در كل چيز خاصى نبود كه بخوام توصيه ش بكنم.