صادق چوبک داستاننویس معاصر ایرانی در 14 تیرماه 1295 در بوشهر به دنیا آمد. از آثار او مجموعه داستان «انتری که لوطیاش مرده بود» و رمانهای «سنگ صبور» و «تنگسیر» شهرت و محبوبیت بیشتری دارند. چوبک از اولین کوتاه نویسان داستان فارسی است و بعد از محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت، میتوان از او بهعنوان یکی از پیشروان قصهنویسی جدید ایران نام برد.n>
صادق چوبک در خانوادهای به دنیا آمد که از نظر مالی در وضعیت مناسب و خوبی بودند. پدرش تاجر بود اما چوبک به کسبوکار پدر علاقه نداشت. او کتابخوان بود و کتاب برای او همهچیز بود. زمانی که چوبک کودک بود به دلیل ابتلا به بیماری مالاریا همراه خانواده از بوشهر به شیراز نقلمکان کردند.
چوبک در 15 سالگی اولین مقالهی خود را در روزنامه محلی «بیان حقیقت» منتشر کرد. در سال 1314 تحصیل خود را در کالج آمریکایی تهران ادامه داد و دو سال بعد در وزارت فرهنگ استخدام شد. صادق چوبک بعد از مدتی به خدمت سربازی رفت و به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی به عنوان مترجم، خدمتش در ستاد ارتش تقلیل پیدا کرد. چوبک در جوانی فعالی بود، در سال 1319 در وزارت دارایی به عنوان تحویلدار استخدام شد و با ورود مستشاران آمریکایی، در آن مرکز بهعنوان مترجم آغاز به کارکرد.
«خیمهشببازی» اولین مجموعه داستان چوبک بود که در سال 1324 منتشر شد. چهار سال بعد چوبک با انتشار «چرا دریا طوفانی شد» به توصیف مناظر پرداخت. در این دو کتاب قلم چوبک برای مخاطب بهتدریج در حال جا افتادن شد. او در ترسیم شخصیتهای داستان روابط و روحیات آنها با مهارت وارد عمل شد. در سال ۱۳۲۸ اثر دیگرش هم که سه داستان و یک نمایشنامه بود، تحت عنوان «انتری که لوطیاش مرده بود» به چاپ رسید. چوبک با این داستان خودش را بهعنوان یک نویسندهی تمامعیار در ادبیات معاصر ایران ثابت کرد؛ اما شهرت او با رمانهای «تنگسیر» (۱۳۴۲) و «سنگ صبور» (1345) به اوج رسید. تنگسیر در آن دوره رمان معروفی بود به طوری که در سال ۱۳۵۲ بر اساس آن فیلمی به کارگردانی امیرنادری به همین نام ساخته شد. بهروز وثوقی بازیگر نقش محمد زاید در این فیلم بود. کتاب تنگسیر به ۱۸ زبان ترجمه شده و هنوز با گذشت چندین سال در ایران تجدید چاپ میشود. «سنگ صبور» هم که بعد از تنگسیر منتشر شد با نظرات مختلفی مواجه شد. این داستان از زبان چند نفر روایت میشود و شیوه روایی چوبک در آن دوره قصهنویسی ایران کاملا تازگی داشت. چوبک بعد از رمان «سنگ صبور» تا پایان عمرش دیگر رمان و داستانی منتشر نکرد. به نوعی میتوان گفت خلاقیت و نوآوری چوبک در این رمان به اوج خود رسید.
چوبک به زبان انگلیسی مسلط بود و دستی نیز در ترجمه داشت البته این حرفه برای او به شکل کار جدی و اصلی نبود. او قبل از انتشار اولین مجموعه داستانش، نمایشنامه کوتاهی از یوجین اونیل با عنوان «پیش از ناشتایی» ترجمه کرد. چوبک اولین فردی بود که در ایران از زبان محاوره و شکسته نویسی که قبلتر رایج نبود در این نمایشنامه استفاده کرد. او همچنین قصه معروف «پینوکیو» را با نام «آدمک چوبی» به فارسی برگرداند. شعر «غُراب» اثر «ادگار آلن پو» نیز به همت او ترجمه شد. آخرین اثر ترجمهاش هم حکایت هندی عاشقانهای به نام «مهپاره» بود که در زمستان ۱۳۷۰ منتشر شد.
صادق چوبک داستاننویسی رئالیست بود که واقعیتهای جامعهی خود را بی کموکاست در قصههای خود منعکس میکرد. بیشتر داستانهای چوبک شرح تیره روزی مردمی است که به خرافات و نادانی اسیر شدند و به دام تقلید کورکورانه از جامه و سنتهای دیرین شدهاند. شخصیتهای داستانهای او هرکدام به نوعی نمایانگر گروه یا قشری از جامعه بودند که در بیشتر مواقع درگیر خشونتهای جامعه شدند. چوبک به خوبی از پس روایتهای تیره و تاریک بر میآمد. او زندگی طبقات فرودست جامعه را با زبانی ساده با همان چهرهی کریه و ناخوشایندی که زندگی این افراد به خشونت گرفتارشده بود به تصویر میکشید. جزئی بینی و درونبینیهای چوبک باعث شد تا او در خلق شخصیتهایش موفق عمل کند. او در توصیفات خود هم همینقدر دقیق بود و هر شخصیت را متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی ویژهاش در بستر داستان خلق میکرد. این دقت نظر او گاهی باعث میشد تا چوبک را ناتورالیست بخوانند.
صادق چوبک در امریکا و در سن 82 سالگی در روز جمعه، 12 ژوئیهی 1988 (۱۳ تیرماه ۱۳۷۷) از دنیا رفت. جسد چوبک به درخواست خودش سوزانده شد.
داستان
خیمهشببازی (۱۳۲۴) شامل داستانهای: شامل داستانهای نفتی، گلهای گوشتی، عدل، زیر چراغقرمز، آخر شب، مردی در قفس، پیراهن زرشکی، مسیو الیاس، اسائه ادب (تقدیم به صادق هدایت)، بعدازظهر آخر پاییز (تقدیم به مسعود فرزاد)، یحیی.
چرا دریا طوفانی شد (۱۳۲۸) شامل داستانهای: شامل داستانهای گورکن، چشمشیشهای، دستهگل، یکچیز خاکستری، پاچه خیزک، روز اول قبر، همراه، عروسک فروشی، یک شب بیخوابی، همراه (به شیوهای دیگر)، هفخط (نمایش)
انتری که لوطیاش مرده بود (۱۳۲۸) شامل داستانهای: چراغ آخر، دزد قالپاق، کفترباز، بچهگربهای که چشمانش باز نشده بود، اسب چوبی، آتما، سگ من، توپ لاستیکی، دوست. پریزاد و پریماه.
روز اول قبر (۱۳۴۴)
چراغ آخر (۱۳۴۴)
عمرکشون
قفس
رمان
تنگسیر (۱۳۴۲)
سنگ صبور (۱۳۴۵