داستان صوتی «پیرهن زرشکی» به قلم صادق چوبک، ماجرای یک روز کاری دو زن مردهشوی را روایت میکند. آنها از شرایطشان راضی نیستند و میخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند و این تغییر از مسیر مردگان میگذرد و آنقدر غرق در مسائلشان با هم میشوند که از مرده روی تخت غافل میشوند. داستان «پیرهن زرشکی» شما را درگیر کشمکشهای درونی بسیاری میکند و صادق چوبک شما را به دنیایی نزدیک میکند که شاید هیچگاه تجربهاش نکرده باشید. این فضاسازی در کنار صدا و گویش شهین نجفزاده تاثیر داستان را به مراتب بیشتر کرده و روایت را در ذهن مخاطب مینشاند.
داستان با زاویهدید دانای کل به روایت برشی از زندگی دو زن مرده شوی میپردازد، که در نهایت فقر به سر میبرند. توصیف داستان از این دو زن بهخوبی میتواند شنونده را به دنبال خود بکشاند. کشمکشهای بسیار هنرمندانه و ظریف بین دو زن در درونشان بهخوبی نمایش داده شده و از بین آنها دو شخصیت اصلی داستان به خواننده معرفی میشوند. شخصیتهایی از طبقه پایین جامعه که با مشکلاتشان دست و پنجه نرم میکنند. هر دو زن شخصیت اصلیاند، ولی کلثوم شخصیتی پویاتر دارد. حتی با وقت در نامهایی که این دو زن دارند میتوانید به لایههای زیرین مقصور نویسنده برای کنایه به حکومت سلطنتی آن موقع پی ببرید. (نام سلطنت، همچون نظام سلطنتی مستبد و فریبکار و کلثوم، مشخصه افراد فریبخورده و پایین جامعه.) لحن هر دو شخصیت بهخوبی در داستان و از متن گفتوگوها مشخص میشود؛ گفتوگوهایی که در این داستان شکل میگیرد، علاوهبر پیشبرد داستان، بهخوبی بیانگر لحن و موقعیت دو زن مردهشوی در جامعه است، که بهخوبی نشان داده شده. درباره درونمایه این داستان میتوان از فقر اقتصادی و فرهنگی گفت که کاملاً در داستان مشهود است. داستان صوتی «پیرهن زرشکی» پیرنگ منسجم و قویای دارد و علت و معلولهای کاملاً منطقی پشت سر هم روایت میشود و کشش لازم را برای خواندن داستان ایجاد میکند. این داستان از زمره داستانهایی است که با شنیدنش، تا همیشه در ذهنتان میماند و میتوانید بهخوبی با آن ارتباط برقرار کنید، خصوصاً که آن را با صدای شهین نجفزاده میشنوید.
در جایی از داستان صوتی «پیرهن زرشکی» میشنوید:
«همینکه سلطنت و کلثوم سر و پای مرده را گرفتند و روی سنگ خواباندند، سلطنت هولکی روپوش آن را پس زد و با دستهای نمناک و پیر شدهاش تندتند لباسهای او را وارسی کرد و با نظر خریداری جنس پارچه لباس او را میان انگشتان کوتاه و کلفت خود میمالید و خنده پرمکری تو صورت پر از آبله و چروکیدهاش پهن شده بود. کلثوم، با لب شکری، پهلوی او ایستاده و دستهایش را به کمرش زده بود. او هم با قیافه حریص لباسهای تن مرده را ورانداز میکرد. بوی کافور آمیخته با دمه بخار آب و بوی دود سیگار مانده و سدر، فضای مردهشورخانه را گرفته بود. چراغ برق کمنوری با روشنایی سرخ، وسط سقف سوسو میزد و تور آن به زحمت از میان بخار پرپشت آب میگذشت و هر قدر دورتر میرفت ضعیفتر و محوتر میشد. سلطنت همچنان که پارچه رخت مرده را میان انگشتانش میمالید پیش خودش فکر میکرد...»
زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
داستان «پیرهن زرشکی» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند. دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 43.۴۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۴۵:۳۶ |
نویسنده | صادق چوبک |
راوی | شهین نجف زاده |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۱/۰۴ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |