0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
بینایی

معرفی، خرید و دانلود کتاب بینایی

درباره بینایی
«اگر دستور برگزاری مجدد انتخابات صادر گردد، چه اتفاقی می‌افتد؟» این پرسش غالباً به آرامی و به صورت زمزمه مطرح می‌شد، به این دلیل که همه وحشت داشتند نکند غول خفته بیدار گردد. کسی قصد نداشت با دم شیر بازی کند.بنابراین افراد معدودی می‌خواستند همه چیز را ندیده بگیرند و به حال خود رها کنند. آنها می‌خواستند قبول کنند که به دولت و شورای شهر وفادار مانده‌اند و هیچ گاه اتفاقی برخلاف نظر مسئولین رخ نداده است. عدّۀ دیگری خلاف گروه اول، معتقد بودند که آنچه اتفاق افتاده، مقدر و طبق رأی مردم و به تبعیت از قانون بوده است. آنها می‌گفتند اگر چیزی به صورت قانون درآمده باشد، قبول کردن آن در هر شرایطی جزء وظایف مسئولین و مردم است و حتی اگر قانون آشکار می‌کند که مثلاً انتخاباتی با چنین پایانی باید هشت روز دیگر تکرار گردد، یعنی روز دوشنبه آینده در این صورت همگی باید تابع قانون باشند و در روز تعیین شده به پای صندوق‌های اخذ رأی بروند و سپس آنچه که خداوند صلاح بداند اتفاق می‌افتد و بی‌تردید هر چه روی دهد به نفع مردم خواهد بود. باید دقت کرد که احزاب، برای ابراز عقاید و دیدگاه‌هایشان هیچ گاه ریسک نمی‌کردند، بلکه گاهی از یک طرف و گاهی از طرف دیگر،تعریف وتأیید نمایند. به طور مثال طرفداران حزب راست‌گرا می‌گویند: «بله،سران احزاب می‌توانند دولت و شهرداری و شورای شهر خوب به وجود آورند.» با چنین اظهاراتی، با سیاستی ویژه، از راه‌های امن و آرام تبعیت می‌ کنند و دولت را قاضی عادلی می‌دانند که ملزم به اجرای قانون می‌باشد.حزب میانه‌رو نیز تظاهر می‌کند که قانون رعایت خواهد شد ولی با این وجود انتظاراتی از دولت دارد که خود هم به خوبی از غیر ممکن بودن آنها مطلع است. آنچه طرفداران این حزب می‌خواهند، در اختیار داشتن ابزار پر قدرتی است که بتوان با استفاده از آن، درستی انتخابات و عادی بودن اوضاع را ثابت کرد. با این وجود همۀ احزاب، پس از حاضر شدن در جلسه‌های گوناگون و گفتگوهای طولانی بیانیه‌ای مشترک منتشر کردند که در بر گیرندۀ انتظارات آنها از اجرای قوانین انتخاباتی بود تا بشود به پیشرفت‌هایی در زمینۀ سیاست دست یافت. مقصود آنها پیروزی در انتخابات و شورای شهر نبود، بلکه به اهدافی بالاتر از این می‌اندیشیدند. سرانجام نخست وزیر در یک برنامۀ تلویزیونی شرکت کرد و اعلام کرد که روز دوشنبه انتخابات تکرار خواهد شد و بنابراین از ساعت ۲۴ همان شب، دور جدید مبارزات انتخاباتی به مدت ۴ روز تا ساعت ۲۴ پنج شنبه شروع می‌شود. ضمناً از شهروندان مقیم پایتخت تقاضا کرد با اتحادی قوی پای صندوق‌های رأی بروند و با مسئولیت پذیری، لیاقت و وطن پرستی خود را مانند قبل به اثبات برسانند: «مردم عزیر! دوشنبه روز زیبایی خواهد بود! تا آن روز همه را به پروردگار می‌سپارم!.......» حقیقتاً دوشبه روز قشنگی بود.از سحرگاه، لحظاتی که آسمان با تمام درخشش و بزرگی انسانها را سرزنده می‌کند و انوار طلایی خورشید همه جا را در آغوش گرفته بود، صدای یکی از خبرنگاران تلویزیون شنیده می‌شد که مردم را به شرکت در انتخابات تشویق و ترغیب می‌کرد. رأی دهندگان به تدریج از منازل بیرون می‌آمدند و به طرف حوزه‌های اخذ رأی می‌رفتند. عده‌ای از مردم که انگار همگی نابینا بودند، درست همانگونه که هفته گذشته پس از ساعت چهار بعد از ظهر اتفاق افتاد، هر کس در مسیر خود بود و در عین حال، چنان جدی و با اشتیاق بودند که بی‌سابقه بود. درهای حوزه‌ها هنوز بسته بود، وی صف طولانی شهروندان صاق و پاک نیت، در انتظار گشوده شدن درها در همه جا به چشم می‌خورد. هیچ صفی به صورت یک ردیفی نبود بلکه همه در چند ردیف ایستاده بودند. جاسوسانی نیز مانند همیشه برای شنیدن و ضبط صحبت‌های مردم، در صف حضور داشتند و مثل پزشکان متخصص مشاوره روانی، سعی می‌کردند، حاضرین را به حرف زدن تحریک و تشویق کنند. اکثر جاسوسان حرفه‌ای بودند، و در ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی گوناگون فعالیت می‌کردند. ولی عدّه‌ای نیز به طور داوطلب به یاری دولت آمده بودند. آنها اینگونه تصور و القا می‌کردند که وطن پرستانی وجود دارند که هدفی غیر از خدمت به وطن ندارند و برای دستیابی به این هدف والا، حتی حکم و پاداش نیز دریافت نمی‌کنند. در سوگند نامه‌ا ی که مهر کرده‌اند، به این دو مورد اشاره شده است. در میان آنها، عدّه‌ای تنها به خاطر بهره‌ای که از کنجکاوی و کشف می‌بردند به شنیدن حرفهای مردم توجه می‌کردند.من اینگونه اشخاص را از لحاظ مادرزادی دارای چنین خصوصیاتی می‌دانم و تلاش می‌کنم خود را قانع کنم که آنها را افرادی عادی و معمولی بدانم. با قیافه‌هایی مختلف، جدیدترین وسایل جاسوسی از جمله میکروفون و ضبط صوت را به همراه داشتند و از قدرت تشویق مردم به تخلیه اطلاعات برخوردار بودند. با این وجود، انگار حاضرین در صف‌ها به هیچ کس اعتماد نداشتند. چون آنچه در دستگاههای آنها ضبط شد، غیر از جمله‌هایی بی‌محتوا و پوچ نبود. همگی عموماً راجع به زیبایی صبح، صبحانه‌ای که عجولانه خورده بودند، چگونگی مراقبت از کودکان هنگامی که مادران پای صندوق می‌رفتند احتمال ماندن پدران در خانه تا زمان بازگشت مادر و سپس حاضر شدن آنها در حوزه‌ها و این قبیل اراجیف حرف می‌زدند: - بهترین راه همین است یک نفر از ما می‌رود و دیگری کنار بچه می‌ماند و سپس جاها عوض می‌شود. ما که هیچ گاه قادر نیستیم با هم بیاییم و رأی بدهیم! - پسر کوچکم با دختر بزرگترم که هنوز به سن رأی دادن نرسیده، در خانه مانده است......... - بله او همسر من است........ - ازر دیدار با شما شادمان شدم........ - من نیز همین طور......... - آقا عجب صبح زیبا و خنکی!.......... - انگار از دیروز عصر آغاز شده......... - بله این طور به نظر می‌رسد که سرنوشت چنین بوده.........
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۷۵ مگابایت
تعداد صفحات
318 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۰:۳۶:۰۰
نویسندهژوزه ساراماگو
مترجمترمه شادان
ناشرنشر هنر پارینه
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Ensaio obre a lucidez.
تاریخ انتشار
۱۳۹۸/۰۵/۱۹
قیمت ارزی
2.۵ دلار
قیمت چاپی
14,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۷۵ مگابایت
۳۱۸ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
0
(بدون نظر)
7,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
بینایی
بینایی
ژوزه ساراماگو
نشر هنر پارینه
0
(بدون نظر)
7,000
تومان