فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۲۷ مگابایت |
تعداد صفحات | 408 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۳۶:۰۰ |
نویسنده | خالد حسینی |
مترجم | حمیدرضا بلوچ |
ناشر | مجید |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | A Thousand Splendid Suns |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۱۲/۲۶ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 325,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
«هزار خورشید تابان» بیشتر از اینکه یک داستان تراژیک باشه، یک بررسی فلسفی از مفاهیم پیچیدهای مثل جبر، آزادی و اراده انسانی است. خالد حسینی با استفاده از شرایط سیاسی و اجتماعی افغانستان، این سوالات رو مطرح میکنه که انسان در مواجهه با دنیای بیثبات و ظالمانه چطور میتواند معنا پیدا کند؟ آیا انسان میتواند در شرایطی که آزادیاش محدود است، به انتخابهای واقعی دست یابد؟ یا اینکه جبر شرایط آنقدر سنگین است که هیچچیز از اختیار او باقی نمیگذارد؟ در قلب این داستان، مریم و لیلا به مثابه دو نمونهی متفاوت از انسانهای تحت فشار و سرکوب قرار گرفتهاند. در ابتدا، مریم به شدت در جبر زندگیاش محصور است. او به دلیل موقعیت اجتماعیاش و محدودیتهای فرهنگی به هیچوجه آزادی عمل ندارد. در عوض، لیلا که در شرایط مشابه با مریم قرار دارد، در گذر زمان نشان میدهد که شاید آزادی تنها یک وضعیت ذهنی باشد. این دو شخصیت نمایندگان دو نوع مختلف از واکنش انسانها به جبر هستند: یکی میپذیرد و دیگری به دنبال مسیرهای جدیدی میگردد، حتی اگر این مسیرها در ظاهر محدود و بیامید به نظر برسند. نکتهای که حسینی با دقت زیادی در داستان به آن پرداخته، این است که شرایط اجتماعی و سیاسی اغلب بهگونهای است که آزادی واقعی برای شخصیتها وجود ندارد، ولی انتخابهای کوچک و ظریف هنوز میتواند اثرات عمیقی بر زندگی فردی آنها داشته باشد. در واقع، حسینی نشان میدهد که حتی در دنیای سرکوبگر، انسانها میتوانند با انتخابهای خود دنیای شخصی خود را بسازند. شاید این آزادی نباشد، اما نوعی از قدرت اراده است که حتی در مواجهه با جبر میتواند معنا پیدا کند. در نهایت، این کتاب سوالات عمیقتری را مطرح میکند: اگر انسان در مواجهه با شرایطی که بر او تحمیل میشود، به نوعی از آزادی درونی برسد، آیا هنوز میتواند معنای واقعی زندگی را پیدا کند؟ یا اینکه زندگی در چنین شرایطی اصولاً از پیش تعیینشده است و هیچچیز جز بقا و تسلیم باقی نمیماند؟ «هزار خورشید تابان» بیشتر از یک رمان، یک بازتاب فلسفی از ظرفیت انسانی است برای مواجهه با سرنوشت. حسینی نشان میدهد که حتی در شدیدترین محدودیتها، انسان هنوز میتواند به نوعی معنا، امید و انتخاب دست یابد — اگرچه این انتخابها اغلب در دل بیعدالتی و رنج شکل میگیرند.😊
کتاب بسیار زیباییه من اولین باز هست که از ادبیات افعانستان کتاب میخونم .اینم مثل بادبادک باز عالی ...فقط یه سوال فاز مردای افغان از اینهمه تجاوز به دختران و زنان بی پناه چیه..با همین نگرش به ایران اومدید که اینهمه زنان بدبخت ایرانی رو مورد تجاوز قرار دادید.من با همه بچگیم از کارایی که با زنان ایرانی میکردید میشنیدم. هنوزم که هنوزه هر جا یه افغانی میبینم ازشون فرار میکنم هنوزم خاطره زن بدبختی که سه نفری بهش تجاوز کردنو و بعد کشتنش انداختنش تو بیابون برام زنده است مرسی از خالد حسینی که با کتاباش بهم فهموند که مردای افعان صد البته نه همه شون ولی تجاوز بین خیلیهاشون به زنان هموطن خودشون یه امر عادیه .چه برسه به زنان بی پناه ایرانی.البته افغانی با شرافت و اصیل و انسان هم کم نیست .سپاس از انسانهای شریف همه جای دنیا که به همه زنان مثل ناموس خودشون نگاه میکنن.
کتاب بسیار خوب و گیرا با قلمی روان و صحنه سازی های فوق العاده و دیالوگهای قوی بین شخصیت ها که در طول داستان آدم را نه تنها با آدمها بلکه با وضعیت سیاسی اجتماعی کشور آشنا میکند. کتابهای آقای حسینی آدم را به مردم افغانستان نزدیک میکند. افرادی که بسیار به ما نزدیکند. به خصوص این کتاب که به مسائل زنان افغان میپردازد حسابی اشک آ دم را در می آورد و همزمان حس خشم و همدردی در آدم ایجاد میکند. خوشحالم که امروز سایه جنگ مانند گذشته بر سر افغانستان نیست و خانواده های افغان هر روز شاهد از دست دادن عزیزانشان نیستند. جنگ و کشمکش همیشه بد است و همیشه قربانی هایش مردم بی گناه هستند
مقدمه کتاب نوشته بود که این کتاب نظر شما رو نسبت به مردم افغان عوض میکنه . دقیقا همین شد . دیگه هروقت به هر مرد یا زنی اهل افغانستان نگاه میکنم تنها به چشم یه مهاجر نگاهشون نمیکنم بلکه تک تک درد ها و رنج ها و سختی هایی که متحمل شدن که باعث مهاجرت شده رو درک میکنم از خالد حسینی ممنونم که چنین کتاب زیبایی نوشت و امیدوارم که افغانستان ازین به بعد روزای بهتری ببینه و سرنوشت مریم ها دیگه پیش نیاد
به نظرم نو یسنده بدون آنکه خواننده را خسته کند توصیف های خوب و کاملی از مکان و موقعیت افراد ارایه داده است. خواننده در مورد فرهنگ مردم افغانستان هم اطلاعات زیادی کسب می کند. داستان غم انگیز است و دردناک . مردمی زجر کشیده و آسیب دیده . دل انسان به درد می آید. ولی داستان زیباست. و از آنجا که با این مردم کمابیش در ارتباط هستم علت بسیاری از رفتار هایشان را بهتر درک می کنم. من کتاب بادبادک باز خالد حسینی را هم خوانده ام ولی با این کتاب چون قهرمان آن زنان بودند بهتر ارتباط برقرار کردم.
بسیار بسیار کتاب جذابی بود..خیلی با سختی هایی که زنهای افغان میکشن همزادپنداری کردم..برای شخصیت مریم در داستان خیلی گریه کردم بچه ای که بخاطر خطای دیگران اسم نامشروع و حرام زاده روش میذارن و زندگی پر از سختی که میگذرونه..و شاید کل داستان زندگیش در یک جمله خلاصه شد یک پایان مشروع برای یک آغاز نامشروع😞.. توصیفات خوب و دل نشین فارغ از هر گونه گزافه گویی که بخواد حوصله خواننده رو سر ببره ، خواننده رو به عمق داستان میبره و با خودش همراه میکنه
این کتاب عالیه،از وقتی خواندن کتاب رو شروع کردم تا زمانی که تمام شد سه روز طول کشید .داستان هیچ وقت شکل یکنواخت به خودش نگرفت و اینکه شخصیت های داستان که با وجود پستی و بلندی های زیاد تو زندگیشون همواره قوی بودن و امیدشون رو از دست ندادن خیلی خیلی منو به خودش جذب کرد.پیشنهاد میکنم حتما این کتابو بخونید هم سرگرم کننده هست و هم آموزنده.
کتاب زیبایی که اگه بعد از خوندنش برای حقوق زنان در بین طالبان نگران نشید باید روی خودتون کار کنید.هر ثانیه اش نفس گیره و با هر سطر می تونی اشک بریزی برای این حجم از جهل،این حجم از زورگویی از طرف جامعه ای که به اسم اسلام زنذگی ها را خراب می کنند و خیلی راحت،به خودشان فکر می کنند بس.
من کتاب صوتی اش با صدای اقای عمرانی را گوش ردم ، بسیار جداب و عالی بود ، فصای افغانستان در حال جنگ با تمام مصیبت هایش و عشق واژه ای فراموش شده ان دوران و تشابه فضای فرهنگی عقیدتی ایران با افغانستان ، و پرداختن به شخصیت زن و جایگاه اجتماعی اش در جهان سوم ،رمانی پرکشش همراه با تاریخ پر فراز و نشیب افعانستان
با خوندن این کتاب، گوشه ای از غم و دردی که سال هاست مردم افغانستان رو در آغوش گرفته تونستم حس کنم و با عمق وجودم میتونم کمال همدردی رو با این مردم داشته باشم... امیدوارم روزی برسه که دیدگاه بهتری نسبت به این ملت داشته باشیم و برای یک لحظه هم که شده حس تلخ دوری از وطن رو درک کنیم