مردی با صد نام، قلمی با یک حقیقت
در دل قرن نوزدهم فرانسه، مردی میزیست که بیش از آنکه در سایهی نام خود بدرخشد، در روشنای کلماتش جاودانه شد. «ماری آنری بیل»، که جهان ادبیات او را با نام هنری «استاندال» میشناسد، یکی از پیشگامان سبک واقعگرایانه بود؛ نویسندهای که بیپرده از تپشهای درونی انسان، بازی قدرت، و تناقضات روحی سخن گفت. استاندال در 23 ژانویه 1783 در شهر گرنوبل فرانسه به دنیا آمد. از همان جوانی، شور سفر، علاقه به هنر، و وسوسهی نوشتن، او را از مسیرهای معمول زندگی جدا کرد. او مردی بود با بیش از صد نام مستعار؛ از «لوییس الکساندر بومبت» گرفته تا «آناستازیوس سر پیر»؛ اما همهی این نامها در خدمت حقیقتی واحد بودند: نوشتن از انسان، بینقاب. جهان او را امروز بیشتر با شاهکارهایی چون «سرخ و سیاه» و «صومعهی پارما» میشناسد؛ آثاری که عشق، جاهطلبی، و فریبکاری طبقات اجتماعی را بیپرده به تصویر میکشند. فیلم «صومعه پارما» در سال 1948 به کارگردانی کریستین ژاک و بازی ژرار فیلیپ و ماریا کاسارس از روی این کتاب ساخته شده است. کتاب «صومعه پارما» همچنین اساس اقتباس دو سریال تلویزیونی بوده است. رمانهایی چون «فدر یا شوهر متمول» و «راهبهی دیر کاسترو» نیز از دیگر گنجینههای استاندال هستند که سادگی روایت را با عمق روانشناسانه در هم میآمیزند. استاندال در 23 مارس 1842 در شهر پاریس، بر اثر سکتهی مغزی درگذشت. او در سن 59 سالگی چشم از جهان فروبست؛ بیآنکه بداند پس از مرگ، کلماتش قرنها دوام خواهند آورد و خوانندگانش را به مرز بین واقعیت و رویا خواهند برد.
روایت عشق، قدرت و خیانت در دنیای دروغ و حقیقت
کتاب «صومعه پارما» اثر استاندال، یکی از آثار برجسته ادبیات کلاسیک فرانسه، داستان پیچیدهای از عشق، خیانت و قدرت را در دل جامعهای با چالشهای اجتماعی و اخلاقی روایت میکند. این رمان در اواسط قرن نوزدهم میلادی میگذرد و شخصیتهای اصلی آن درگیر نبردهای درونی و بیرونی خود هستند. داستان حول محور فابریزیو دل دورو، مردی جوان و پرشور، میچرخد که در تلاش برای دستیابی به عشق حقیقی و رهایی از محدودیتهای اجتماعی، خود را در گرداب عشق و سیاست مییابد. در این رمان، استاندال به کاوش در احساسات انسانها، تناقضات اخلاقی و جدالهای درونی آنها میپردازد و فضای پیچیدهای از زندگی در یک صومعه و کشمکشهای روحی و فکری خلق میکند.
بخشی از کتاب «صومعه پارما»
«در قرون وسطی، لومباردهای جمهوریخواه جسارتی همسنگ فرانسویان نشان دادند و امپراتوران آلمان به تلافی سرتاسر شهر آنان را با خاک یکسان کردند. از آن پس، آنها به رعایای وفادار تبدیل شدند و نهایت کارشان این بود که وقتی دختری جوان، از خانوادهای با اصل و نسب یا ثروتمند، به خانهی بخت میرفت، روی دستمالجیبیهای صورتی پشمی ترانه چاپ کنند. دختر جوان، دو یا سه سال از پس این اتفاق مهم زندگیاش، یک «بهادر رقیب» را به خدمت میگرفت؛ رقیب را خانوادهی شوهر انتخاب میکرد و گاهی نامش جایگاه شامخی در عقدنامه داشت. بین اینگونه رسوم منحط و احساسات ژرفی که ورود غافلگیرانه ارتش فرانسه در مردم ایجاد کرد زمین تا آسمان فرق بود. دیری نگذشت که آداب تازه و پرشوری باب شد. پانزدهم مه 1796، یکبهیک مردمان آن سرزمین متوجه شدند که هر آنچه تا آن زمان پایبندش بودهاند تا چه حد مسخره و چهبسا نفرتآور است. تداوم استبدادِ تنگنظرانه شارلکن و فیلیپ دوم آن سرزمین را در شبی پر ژرفا فرو برده بود؛ مردم مجسمه خودکامگان را واژگون کردند و یکباره در روشنی غوطهور شدند.»
کتاب صوتی «صومعه پارما»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات ققنوس» کتاب صوتی «صومعه پارما» اثر «استاندال» را با ترجمهی «محمد نجابتی» و اجرای «مهبد قناعتپیشه» تهیه و تولید کرده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 1.۳۷ مگابایت |
مدت زمان | ۱۶:۰۳:۰۳ |
نویسنده | استاندال |
مترجم | محمد نجابتی |
راوی | مهبد قناعتپیشه |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۲/۲۲ |
قیمت ارزی | 14 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |