داستان صوتی «مترجم دردها» را با صدای نورا هاشمی از مجموعه صوتی «تنهاییهای بلند» میشنوید. «مترجم دردها» نوشته جامپا لاهیری، نویسنده مشهور هندی-امریکایی، به بررسی پیچیدگیهای روابط انسانی و چالشهای هویتی میپردازد. این داستان در فضایی از سفر و گردشگری در هند روایت میشود و به زندگی یک مترجم به نام آقای کاپاسی میپردازد که در مطب یک پزشک کار میکند و وظیفهاش ترجمه دردها و مشکلات بیماران به دکتر است.
داستان با سفر یک خانواده هندی-امریکایی به نام داس آغاز میشود که به همراه فرزندانشان به دیدن معبد خورشید در کُوناراک میروند. در این سفر، آقای کاپاسی به عنوان راننده و راهنمای گردشگران، با خانواده داس آشنا میشود. این آشنایی به تدریج به گفتوگوهایی عمیقتر و کشف رازهای پنهان زندگی شخصیتها منجر میشود.
آقای کاپاسی، که خود با چالشهای هویتی و دردهای گذشتهاش دست و پنجه نرم میکند، در حین گفتوگو با خانم داس متوجه میشود که او نیز در زندگیاش با مشکلاتی مشابه مواجه است. خانم داس در خلال سفر به آقای کاپاسی اعتراف میکند که در زندگی زناشوییاش با راج، همسرش، احساس خوشبختی نمیکند و رازهایی را درباره روابطش فاش میکند. این اعترافات، آقای کاپاسی را به تفکر درباره مسئولیتهایش به عنوان مترجم و همچنین به عنوان یک انسان و همسر و پدر وادار میکند.
این داستان صوتی به زیبایی به موضوعاتی چون هویت، عشق، خیانت و مسئولیتهای انسانی میپردازد و با توصیفهای دقیق و عمیق از شخصیتها و احساساتشان، خواننده را به دنیای درونی آنها نزدیک میکند. لاهیری با نثر زیبا و توصیفهای دقیق، فضایی را خلق میکند که در آن احساسات و افکار شخصیتها به وضوح نمایان میشود.
«مترجم دردها» نهتنها داستانی درباره سفر و گردشگری است، بلکه به بررسی عمیقتر روابط انسانی و چالشهای زندگی مدرن میپردازد. این داستان به ما یادآوری میکند که هر فردی با دردها و رازهای خود زندگی میکند و درک و همدلی میتواند راهی برای بهبود روابط و زندگی باشد.
نورا هاشمی گوینده داستان «مترجم دردها»، به عنوان تنها فرزند مهدی هاشمی و گلاب آدینه، دو تن از بازیگران سرشناس سینمای ایران، در دنیای هنر و بازیگری به دنیا آمده است. این پیشینه خانوادگی و حضور در یک خانواده هنری، علاقه او به هنر را از کودکی شکل داد و مسیر آیندهاش را به وضوح مشخص کرد. نورا هاشمی فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۸۱ با بازی در فیلم سینمایی «دوشیزه» آغاز کرد. پس از آن، او در سریالهایی مانند «فرستاده»، «ورود ممنوع» و «خواستگاران» به ایفای نقش پرداخت. با این حال، علاقه اصلی او به تئاتر است و بخش قابل توجهی از فعالیتهای هنریاش را به این عرصه اختصاص داده است.
جامپا لاهیری، نویسنده این داستان صوتی، یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر است و آثارش به دلیل عمق احساسات و بررسی هویت فرهنگی، مورد تحسین قرار گرفتهاند. پدر و مادر لاهیری از مهاجران هندی (بنگالی) بودند که از کلکته به لندن مهاجرت کردند. پدرش کتابدار دانشگاه بود و خانوادهاش زمانی که جامپا تنها ۳ سال داشت، به آمریکا مهاجرت کردند. او در رود آیلند بزرگ شد و مادرش تلاش کرد تا فرزندانش با فرهنگ بنگالی آشنا باشند و به همین دلیل، آنها اغلب به کلکته سفر میکردند. جامپا لاهیری تحصیلات خود را در کالج برنارد آغاز کرد و در سال ۱۹۸۹ مدرک لیسانس در رشته ادبیات انگلیسی را دریافت کرد. سپس به دانشگاه بوستون رفت و موفق به کسب سه مدرک فوقلیسانس در رشتههای زبان انگلیسی، نگارش خلاقانه و ادبیات تطبیقی و همچنین مدرک دکترا در رشته مطالعات رنسانس شد.
جامپا لاهیری با نخستین اثرش، مجموعه داستان «مترجم دردها»، برنده جایزه ادبی پولیتزر در سال ۲۰۰۰ شد. این اثر به بررسی تجربیات مهاجران و چالشهای هویتی آنها میپردازد. آثار لاهیری به زبان فارسی نیز ترجمه و منتشر شدهاند. او با نثر زیبا و توصیفهای دقیق، شنوندگان را به دنیای درونی شخصیتهایش نزدیک میکند و به همین دلیل، آثارش در سطح جهانی مورد تحسین قرار گرفتهاند.
در این داستان صوتی با صدای نورا هاشمی میشنوید:
«جلوی چایخانه، آقا و خانم داس بر سر اینکه چه کسی باید تینا را به دستشویی ببرد جر و بحثشان شد اما وقتی آقای داس یادآوری کرد شب گذشته او بوده که دخترک را به حمام برده، خانم داس چارهای جز کوتاه آمدن نداشت. آقای کاپاسی از آینه جلوی ماشین دید خانم داس پاهای سفید و برهنهاش را از صندلی عقب بیرون آورد و بیآنکه دست دخترک را بگیرد به طرف توالت راه افتاد. آنها برای دیدنِ معبد خورشید به سمت کُوناراک میرفتند، شنبهای خشک و آفتابی بود و نسیمی که از سمت اقیانوس میوزید، شدت گرمای ماه جولای را کم میکرد. آب و هوای خوبی برای گشت و گذار بود. معمولا آقای کاپاسی به این زودیها در طول مسیر توقف نمیکرد ولی هنوز پنج دقیقه هم نشده بود که از جلوی هتل سندی ویلا راه افتاده بودند که دخترک گفت دستشویی دارد. وقتی آقا و خانم داس را با بچههایشان زیر طاقی هتل دیده بود، اولین چیزی که توجهش را جلب کرد کم سن و سالی آنها بود، شاید سی سالشان هم نشده بود، آنها جز تینا دو پسر به اسم بابی و رانی هم داشتند که انگار اختلاف سنیشان زیاد نبود. دندانهای هر دو با سیمهای براق، ارتودنسی شده بود. به نظر خانوادهای هندی بودند ولی نوع لباس پوشیدنشان شبیه خارجیها بود، بچهها جین آبی پوشیده بودند و کلاه آفتابگیر طلقی بر سر داشتند. آقای کاپاسی انگلیسی بلد بود و برای همین بیشتر اوقات با توریستها سر و کار داشت.»
مجموعه صوتی «تنهاییهای بلند» قصهگوی شبهای بلند و تاریک تنهاییهای انسانیست که قلم را برای توصیف این تنهاییها کشف کرده است و در هر قسمت به سراغ قلم نویسندهای میرود تا، در قالب قصه، تجربیات تنهاییاش را به بلندای کلمات بر صفحه کاغذ بنشاند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 61.۲۱ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۰۴:۱۵ |
نویسنده | جومپا لاهیری |
مترجم | سوگند پورمولایی |
راوی | نورا هاشمی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۱/۲۷ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |