داستان سریال صوتی لالهزار-پولونیا در ایرانِ روزهای جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. رضا شاه از کشور اخراج شده و متفقین فرزند جوان او را به تخت پادشاهی نشاندهاند اما ایران هنوز از خود اختیاری ندارد و روسها با توافقی که با بریتانیاییها انجام میدهند، تصمیم میگیرند از لهستانیهای سابقاً زندانی در سیبری به عنوان سربازان جدید علیه هیتلر استفاده کنند و همسران، فرزندان، مادران و خواهران آنان را به جایی امنتر با آب و هوایی بهتر بفرستند. نزدیکترین مکان که این ویژگیها را یک جا داشته باشد، با وجود تمام کاستیها ایران بود. یک سال پس از اشغال ایران است که فکری به سر مرد سیوپنج سالهای به نام «منوچهر ریاحی» که سابقاً در آلمان تحصیل میکرده میرسد: او تصمیم میگیرد با بهره گیری از تخصص و خدمهی لهستانی رستورانی در پاساژ چلچله در خیابان لالهزار تهران افتتاح کند تا هم نظر اغنیای غربگرای تهرانی را جلب کند و هم افسران خارجی ِ مقیم پایتخت را خشنود نگه دارد. اما منوچهر قرار نیست به سادگی طرح خود را به ثمر برساند. با اینکه او از کمک زنی سیو نه ساله به نام «نادیا» بهرهمند میشود اما داستانهای نامترقبه و پر فراز و نشیبی در انتظار رستوران اوست که آینده را خلاف تصورات او رقم میزند. پاساژ چلچله با طبقه زیر همکف آن که رستوران پولونیا را در خود جا داده بود هنوز هم در گوشهای از خیابان لالهزار وجود دارد. حتی ساختمان رستوران با گذشت بیش از هشتاد سال هنوز در همان ابعاد باقی مانده است. گرچه شاید دیگر چیزی برای دیدن نمانده باشد، اما صداهای پولونیا هنوز در لالهزار میچرخند. پس برای سفر به دنیای سریال صوتی لالهزار-پولونیا چشمهایمان را میبندیم و گوشهایمان را تیز میکنیم و داستان آمیخته با خیالی از آدمهای واقعیِ پولونیا را میشنویم. آدمهایی که بارها پلههای آن طبقه زیر همکف پاساژ چلچله را بالاو پایین رفتند و حالا سالهاست که هر کدام گوشهای از دنیا چشم در نقاب خاک بستهاند.
داستان سریال صوتی لالهزار-پولونیا از پردهی آخر ماجرای رستوران پولونیا آغاز میشود، زمانی که «نادیا پیلسودسکی» زن لهستانیِ مقیم ایران و آشپز رستوران آماده خداحافظی از رئیس سابق خود «منوچهر ریاحی» میشود. اما این خداحافظی پرالتهاب ما را به آغاز ماجرا میبرد؛ به اولین روزی که قرار میشود بر صدر دههی بیست ِسدهی خورشیدیِ گذشته یک رستوران لهستانی در تهران افتتاح شود. رستورانی که مکانی میشود برای پیوندها و جداییها، پناهگاهی برای زنان جنگزدهای که حالا میتوانند نانی را بخورند که از زحمت خودشان و نه مردانشان به ثمر رسیده. اما قرار نیست چرخ این رستوران به سادگی چرخِ گردانِ طبیعت بچرخد.
هنرپیشگان سریال به ترتیب ورود:
سعید چنگیزیان، بهار کاتوزی، امیرحسین طاهری، رضا بهبودی، فریال سنگری، سیما بنیادی، سجاد حمیدیان، مهسا حجازی، مهتاب ثروتی، میلاد شجره، فرنوش نیکاندیش
کارگردان:
میلاد شجره
نویسنده و طراح صدا:
مهام میقانی
مدیر پروژه و تدوینگر:
حسین سبحانی
صدابردار و دستیار تدوین:
یاسمن شوقی
تهیه کننده:
فیدیبو
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 85.۸۴ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۱۲:۱۹ |
نویسنده | مهام میقانی |
راوی | جمعی از گویندگان |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۱۱/۰۳ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من داستان های مربوط به جنگ جهانی رو بسیار دوست دارم / فوق العاده جذاب هستن و منو یاد فیلم خاتون در فصل دو انداخت دقیقا زمانی که دایی جهانگیر (مهران مدیری ) عاشق هلنا می شه / چقدر این سریال زیبا بود / ولی مشکلی که داشتم این بود که اول باید شمه ای از داستان رو می خوندم تا متوجه می شدم چرا از این پرده به اون پرده می پره / به دوستان پیشنهاد می کنم ابتدا ( درباره لاله زار-پولونیا رو بخونن و بعد شروع به شنیدن این داستان زیبا کنن/ فعلا این داستان برام سرگرم کننده است / و نظر دیگری ندارم تا زمانی که به اتمام برسه. شنیدن تاریخ چشم ما رو به آینده روشن خواهد کرد .
من دو سریال قبلی مهام میقانی رو واقعا دوست داشتم. هر دوشون گیرا و گوش نواز بودن. با شناختی که از قلم ایشون دارم احتمال زیادی میدم که این سریال هم در لیست مورد علاقه هام جا بگیره. طنز ظریفی که در دیالوگ ها و نحوه ی ادای اون ها بود رو خیلی دوست داشتم . زمان داستان هم متعلق به دوره ای هست که من شنیدن ازش رو خیلی دوست دارم. درسته دوست داشتم با صدای خود مهام میقانی روایت رو بشنوم اما تیم گویندگان هم خیلی عالی کار رو دراوردن . خسته نباشید به همه ❤️
داستان جذاب و گیرایی داره و از همین اول آدم رو معطوف به ماجرا میکنه تخیل نویسنده داستان در مورد موضوعات دراماتیک در این کتاب میتونه مثال زدنی باشه چون مهام میقانی با کتاب صوتی "تهران؛ فصل پیاده روی های طولانی" ثابت کرده میتونه چقدر احساسات و عواطف رو تو یه داستان داستان داشته باشه، چه به شکل و قالب امروزی و حتی به سبک گذشته و در کل برای هر سن و شرایطی!
با هر کلمه ای که خونده میشه و با هر صدایی که میشنوم یک تصویر دلنشین در ذهنم نقش میبنده تصویری کاملا مناسب همون سال ها و به نظرم این بهترین حسن فضاسازی پر جزییات و دیالوگ هاست همه چیز ملموسه. بازی ها وموسیقی ها کنار هم به خوبی جور شدن. همه ی عناصر بهم یاد اور میشن با یه اثر خلاق و جذاب دیگه از این سازنده مواجهم.
کارهای قبلی مهام میقانی ر دوست داشتم مخصوصا تهران فصل پیاده روی های طولانی رو این هم شروع خوبی داشت احتمالا از دوتای قبلی بهتر باشه صدا پیشه ها هم خوب هستن فقط امیدوارم به دام کلیشه هایی مثل بی اختیار نشون دادن ایران در اون زمان و تحریک غرور و ملی این حرفا نیفته
یه مَثَلی هست که میگه اگر دیوارها میتونستند حرف بزنند چه داستانها که داشتند برای تعریف کردن؛ انگار که آدم صد سال بعد، زانو در بغل نشسته باشه بین دیوارهای اون انبارِ رنگ سفیدخوردهی در شُرف رستورانی و تا خود صبح به قصههاشون گوش بده. عالی شده.
این یکی خیلی با قبلی ها فرق داره. اصلا در شکل قبلی ها نیست. یک دنیای متفاوت هست. قابل مقایسه با دو تا کار قبلی نویسنده در اینجا نیست و همینش گرچه اول آدم جا می خوره ولی نشون دهنده شجاعت و تنوع هست. من فکر می کنم بین ایوان و منوچهر ریاحی یک دعوای سخت شکل بگیره.
قسمت اول زود تموم شد. تازه داشتم سر میشدم میرفتم توی فضا. همه قسمتاش تموم شه، تو یک روز میشینم همه رو پشت هم گوش می دم لذت ببرم. این جوری حالم هی گرفته می شه. Rosie از همه نقش دوست داشتنی تری هست خوبه بیشتر شه از قسمت بعدی. فکر هم می کنم بشه.
چقدر شیرین و دل چسب بود. عجب موضوع جذابی. جنگ جهانی دوم، اسرای لهستانی، لاله زار، کافه پولونیا، ترکیب از این زیباتر نداریم. چه ادیت خوبی از صداها داشت. صدا بازیگرها همه بهترین ها و کار درست. خسته نباشید به همگی. مشتاقانه منتظر اپیزود های بعدی میمونم.
چی بهتر از اینکه مهام میقانی گرامی کار جدید منتشر کنه؟ از اونجایی که نویسنده احت مالا در قسمتهای بعدی، یکی یکی پردههای این قسمت اول رو بسط خواهد داد، و البته از اونجایی که اجرای صوتی خیلی عالیه، من سه بار شنیدمش در انتظار قسمت دوم.