کتاب ملاقات نوشته جیمز بالدوین از زخمهای نژاد پرستانه صحبت میکند. این مجموعه شامل ۸ داستان با مفاهیم هویت، خانه و تعلق بوده و معنای سیاه و آمریکایی بودن را در جامعه بررسی میکند. نثر بالدوین شکلی منظم اما پیچیده دارد. او تجربه سیاهپوستان را از طریق شخصیتهای مختلف - از زنان سیاهپوست گرفته تا مردان و کودکان سفیدپوست - به روشی بسیار هوشمندانه بیان میکند. اگر به مطالعه داستانهای خارجی علاقهمند هستید، به دسته کتابهای داستان و رمان درام خارجی فیدیبو سر بزنید.
کتاب ملاقات دارای هشت داستان کوتاه است که به درک "هیچ راهی برای رنج نکشیدن وجود ندارد اما شما انواع راهها را امتحان میکنید تا در آن غرق نشوید." کمک میکند. موضوع داستانهای این کتاب بیشتر بر روی رفتار نژادپرستانه علیه سیاهپوستان تمرکز داشته و به مشکلات زندگی آنها میپردازد. عناوین هشت داستان این کتاب عبارتند از : سنگپشته، گشتوگذار، مرد کودک مانده، سابقه، موسیقی بلوز سانی، همین امروز صبح، همین امروز عصر، بههمین زودی، بیرون بیا از برهوت، ملاقات.
کتاب ملاقات اثری جذاب از جیمز بالدوین است که مطالعه آن برای علاقهمندان به ادبیات جذاب خواهد بود. این مجموعه با 8 داستان کوتاه آغازگر عالی برای سبک نوشتن او و مضامینی است که در بیشتر آثارش نفوذ کردهاند مانند نژاد، هویت، جنسیت، زندگی در هارلم، تأثیر هنر، مذهب و خانواده بر زندگی. این کتاب اثری بزرگ و درخشان است که نفرت و تعصب نژادی را به تصویر میکشد.
کتاب ملاقات توسط جیمز آرتور بالدوین، نویسنده آمریکایی رمان، شعر، داستان کوتاه، نمایشنامه و مقاله نوشته شده است. درست قبل از تولد جیمز بالدوین، مادر او، پدر بیولوژیکیاش را به دلیل مصرف مواد مخدر ترک کرده و به محله هارلم نیویورک نقل مکان میکند. در آنجا با کشیش دیوید بالدوین ازدواج کرد. جیمز بالدوین زمان زیادی را صرف مراقبت از خواهر و برادر کوچکتر خود کرد. او در سن 10 سالگی توسط دو افسر پلیس نیویورک مورد آزار و اذیت قرار گرفت که نمونهای از آزار و اذیت نژادپرستانه توسط پلیس نیویورک بود که او دوباره در نوجوانی آن را تجربه کرد.
دیوید بالدوین در تابستان 1943، زمانی که جیمز در آستانه 19 سالگی بود، بر اثر بیماری سل درگذشت. در سال 1948، او وارد یک رستوران مخصوص سفیدپوستان شد: وقتی پیشخدمت به او گفت که این رستوران به سیاهپوستان خدمات نمیدهد، بالدوین یک لیوان آب به سمت او پرتاب کرده و آینه پشت سر او شکست.
بالدوین که از تبعیض علیه سیاهپوستان و همجنسبازان در ایالات متحده ناامید و غمگین بود، در سن 24 سالگی کشور را ترک و در فرانسه اقامت گزید. او میخواست از تبعیض آمریکایی دور شده و هویت و نوشته خود را خارج از چارچوب آفریقایی-آمریکایی بسازد. در واقع او نمیخواست به عنوان "فقط یک سیاهپوست" خوانده شود.
او بیشتر عمر خود را در فرانسه زندگی کرد و گاهی اوقات به سوئیس و ترکیه سر میزد. بالدوین چه در زمان حیاتش و چه پس از مرگش، به دلیل تجارب فراوانش در خارج از ایالات متحده و تأثیر آثارش بر زندگی سایر افراد، نه تنها به عنوان یک نویسنده آفریقایی-آمریکایی، بلکه به عنوان یک نویسنده تبعیدی مورد توجه قرار گرفت. از جمله آثار دیگر این نویسنده میتوان به 2 کتاب زیر اشاره کرد:
الیزابت گفت: «نه، این کار رو نمیکنی. با کمربند هم به جون این پسر نمیافتی، امروز نه. اینکه رُی امروز اینطور اینجا افتاده تقصیر هیچ احدی نیست جز خود تو ـ واسه اینکه انقدر لوسش کردی که فکر میکنه میتونه هرکاری بکنه و قسر دربره. دارم بهت میگم که اینطوری نمیشه بچه بزرگ کرد. اگه از خدا نخوای بهت کمک کنه که بهتر از اینا تربیتش کنی، یه روز میرسه که زار زار گریه کنی که چرا خدا همین امروز اون رو ازت نگرفت.» داشت میلرزید. بیهوشوحواس به سمت جان رفت و دلایلا را از دست او گرفت. برگشت و به گابریل نگاه کرد که بلند شده بود، کنار کاناپه ایستاده بود و به الیزابت خیره مانده بود.
الیزابت در چهرهی او فقط خشم ندید، که جای تعجب هم نداشت؛ نفرتی چنان عمیق دید که به دلیل شخصینبودنش غیرقابل تحمل بود. چشمهایش جان گرفته بودند، بیحرکت، کور از بدخواهی ـ الیزابت اشتیاق گابریل را برای اینکه شاهد نابودی او باشد مثل نیروی جاذبهی زمین زیر پاهایش احساس میکرد. دوباره، گویی بتواند کفارهاش باشد، بچه را در آغوشش تکان داد. اینجا بود که حالت چشمهای گابریل تغییر کرد، به الیزابت نگاه کرد، به مادر بچههایش، جفتی که خدا به او داده بود. اینجا چشمهای الیزابت غصهدار شد. راه افتاد تا از اتاق برود؛ پایش درق به ظرف غذایی که روی زمین بود خورد.
اگر از مطالعه کتاب ملاقات لذت بردید، 3 کتاب زیر را به شما پیشنهاد میدهیم:
· کتاب دفتر بزرگ نوشته آگوتا کریستوف
· کتاب خوشه های خشم نوشته جان اشتاین بک
· کتاب هر دو در نهایت می میرند نوشته آدام سیلورا
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۷۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 264 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۴۸:۰۰ |
نویسنده | جیمز بالدوین |
مترجم |