روحالقدس که نام کامل آن «روحالقدس فی مناصحه النفس» است، یکی از مهمترین آثار ابنعربی است که آنرا خطاب بهنفسِ خود، امّا بهدوست صمیمی و برادر دینیاش، ابیمحمّد، عبدالعزیزبن ابیبکر قریشی مهدوی مینویسد که در تونس میزیست و بهراستی بخت یارم بوده که خداوند متعال توفیقِ برگرداندنِ آن از متن عربی را بهاین کمترین بندهی خویش ارزانی داشته است، درست مانند ابیمحمّد، عبدالعزیز که خطاب بهاو میگوید: «بدان که نگارش این رساله بهتو از بزرگترین منّتهایی است که خدا برتو نهاده است» و عمق و وسعتِ چنین منّتی را بهراستی طیّ ترجمهی این اثر با تمام وجود خویش احساس کردم، چرا که این کتاب در واقع بازتاب چکیدهای از خِردِ ژرف و تجربهی شهودیِ والا و مقدّس اوست و در این جُستار مهمترین فرازهای آن از نظر میگذرد :
یکم، ابنعربی میکوشد، با شناختِ نفس خویش جایگاهی را که هم در مقام سنجش به«انسان کامل» دارد، بهاو بنمایاند و بهاو یادآور شود که در مقایسه با مردانِ برتر و وارسته در کجا ایستاده است، موانع و حجابهایی که او را از رسیدن بهبالاترینها بازداشتهاند، چیستند و البته مقام و جایگاه فرشتگان و پیامبران را از آن روی بهاو یادآور میشود که استثنای آنان را از انبوهِ اولیای وارسته بهمخاطب خویش یادآور شود و از زبانِ نفسِ خویش بارها بهاین حقیقت اقرار کرده که حتّی توان ایستادن در کنار شاهدانی که شهود خویش را از حضور پیامبر اکرم (ص) نیز یافتهاند، ندارد. این قضیه بسیار مهمّ است، زیرا شناختِ بدون درک جایگاه، چه بسا سنگ لغزش باشد و بهاین موضوع خواهیم پرداخت.