یکی از نویسندگانی که به خوبی میتواند وقایع خاص اجتماعی را در داستان کوتاه طوری بگنجاند که خواننده به درک ملموس و دقیق از برخورد شخصیتها با این وقایع برسد، «بزرگ علوی» است. علوی در کتاب «میرزا» نویسنده جدال بین عقل و قلب را از زوایای مختلف به ما نشان میدهد. میتوان گفت تاثیر زندگی طولانی بزرگ علوی خارج از وطن در بیشتر داستانهای او مشهود است. بیشتر شخصیتهای قصههای او در غربت و دور از وطن با سرافکندگی زندگی میکنند. او با خلق شخصیتهایی که برخلاف منطق و عقل رفتار میکنند و در پایان به صدای دلشان گوش میکنند، داستانی تلخ و در عین حال تاثیرگذار مینویسد.
«میرزا» مجموعهای از شش داستان کوتاه از بزرگ علوی است. داستانهای این کتاب با عناوین «آب»، «میرزا»، «احسن القصص»، «دربدر»، «یکه» و «تنها» و «وبا» هستند. بزرگ علوی کتاب میرزا را در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ زمان مهاجرت و پانزده سال اقامت خود در آلمان نوشت.
داستانهای این کتاب به زبانی ساده و لحنی شیرین نوشته شدهاند. «انتشارات جاویدان» اولینبار کتاب میرزا را در سال 1357 منتشر کرد اما سالها بعد انتشارات نگاه کتاب میرزا را صفحه منتشر کرده است. اگر جزو افرادی هستید که وقت کافی برای خواندن رمانهای بلند را ندارید و به دنبال خواندن یک مجموعه داستان کوتاه لذت بخش هستید، کتاب میرزا انتخاب خوبی است.
کتاب صوتی میرزا و نسخه الکترونیک کتاب میرزا در سایت فیدیبو قابل خرید و دانلود است.
هر کدام از داستانهای کتاب میرزا موضوعی متفاوت دارند و در قصه و شخصیتها به هم مربوط نیستند. اما سبک علوی در داستاننویسی و جهانبینی خاص او در هر قصه مشابه و نزدیک به هم است.
داستان اول کتاب که «آب» نام دارد روایت مردی است به نام جعفر که تلاش میکند برای غریبهای که کنار جاده در حال جان کندن است آب بیاورد.
«میرزا» داستانی است که نام کتاب از روی آن انتخاب شده است. این داستان دربارهی مردي به نام میرزا است كه در خارج از کشور به پناهندگان سياسي کمک میکند تا خانوادهایشان را پیدا کنند. داستان میرزا شرایط زندگی مهاجرانی است که در ظاهر به خواست خود ترک وطن کردهاند، اما میتوان سایهای از تبعید و اجبار را در انتخاب آنها حس کرد. میرزا در این داستان شباهتهای زیادی به خود بزرگ علوی دارد. بزرگ علوی هم بعد از کودتای 28 مرداد در سال 1342 مجبور به ترک ایران شد و به آلمان مهاجرت کرد.
«احسنالقصص» سومین داستان کوتاه این مجموعه است که دربارهی برادران حضرت یوسف(ع) است که از ظلمی که به برادر خود کردند پشیمان شدهاند.
«دربدر» روایت دختری به نام نرگس است که با مرد ثروتمندی ازدواج میکند اما بعد متوجه میشود که باید خودش کار کند و مستقل باشد.
«یکه و تنها» داستانی از مجموعه میرزاست که روایتگر مردی است که محکوم به 15 سال زندان سیاسی است و با دخترش نامهنگاری میکند.
«وبا» آخرین داستان مجموعه؛ دربارهی مردی است نان به نرخ روز خور و بیرحم که با توجه به منافع خود به هر رنگی خودش را نشان میدهد.
سبک نگارش و درونمایهی داستانهای علوی با نگاهی بر واقعیتهای سیاسی و اجتماعی روز است که در آنها عناصر لطیف و عاشقانه هم وجود دارد. توانمندیهای ادبی بزرگ علوی در بیان ویژگی های ظاهری و پنهانی شخصیتها به خوبی در داستانهایش ملموس است. اما گاهی تمرکز زیاد در طراحی یک شخصیت باعث میشود دیگر شخصیت ها به اندازه کافی دیده نشوند.
دورهی مهاجرت علوی به آلمان و ترک کشور باعث شد تا او از تغییرات سیاسی و اجتماعی روز، داستانهایی مثل میرزا خلق کند، داستانی که در آن بیشتر زندگی و سرنوشت فراریان سیاسی و تنهایی آنها نشان داده میشود. خیلی از آنها قهرمانانی هستند از جنس خود نویسنده، افرادی که شاید در گذشته مبارز و مقاوم بودند اما حالا دچار دگرگونی و سرخوردگی شدند و در برابر رخدادهای جامعه خاموش و ناتون شدند.
بزرگ علوی علاوه بر تاثیری که بر سبک داستان نویسی معاصر در ادبیات فارسی داشت نشان داد که به ادبیات عرب و مسائل مذهبی احاطهی کامل دارد. این ویژگیهای مذهبی و پایبندی به ارزشهای دینی در شخصیتهای پیر و سالخوردهی داستانهایش بیشتر محسوس است. اما شخصیتهای اصلی در داستان بزرگ علوی رفتار و ارزشهای متفاوتی نسبت به سالخوردگان دارند. شاید این تضادهایی که به نوعی در داستانهای او وجود دارد را بتوان تحت تاثیر شرایط خانوادگی بزرگ علوی دانست. چرا که او خود در خانوادهای مذهبی به دنیا امد اما سالهای زیادی از عمرش را در اروپا به ویژه در آلمان زندگی کرد.
سید مجتبی آقا بزرگ علوی در سال 1282 در خانوادهای تاجر و اصیل به دنیا آمد. او در هجده سالگی به آلمان مهاجرت کرد و دورهی تحصیلات دبیرستان و دانشگاهیاش را در آنجا به پایان رساند. بزرگ علوی از نویسندگان تاثیرگزاری است که فعال سیاسی هم بود و بعد از بازگشت از آلمان در سال 1315 تا سال 1320 به عنوان زندانی سیاسی در زندان بود. علوی از سال 1323 فعالیت ادبی خود را به شکل جدی شروع کرد. او در همین سال سردبیر مجلهی ادبی پیام نو شد. بزرگ علوی در طول سالهای زندگیاش فعالیتهای ادبی مختلفی در زمینهی روزنامهنگاری، رماننویسی و داستان کوتاه داشت. علوی به دلیل فعالیتهای سیاسی مدتی را در زندان گذراند. از سال 1332 به مدت بیست سال کتابهای او اجازه انتشار نداشتند. در این دوره بزرگ علوی در اروپا زندگی میکرد و بیشتر عمر خود را در مهاجرت گذراند. او بیشتر در آلمان زندگی کرد و در برلین استاد دانشگاه بود.
بزرگ علوی و صادق هدایت را میتوان در دگرگونی داستاننویسی فارسی تاثیرگذار دانست. صادق هدایت و بزرگ علوی باهم آشنایی داشتند. میتوان گفت نثر هر دو از نظر سبک واقعگرایانه به هم نزدیک است اما شخصیتهای قصههای علوی در مقایسه با شخصیتهای هدایت از لحاظ اجتماعی فعالتر و پویاتر هستند.
بزرگ علوی زمانی که در آلمان اقامت داشت با نویسندگان اروپایی زیادی آشنا شد و از خیلی از آنها تاثیر گرفت. این تاثیر به شکلی بود که وقتی علوی به ایران برگشت، با هدف شناساندن بعضی از نویسندگان آلمانی آثاری از جمله «دوشیزه ی اورلئان» اثر «شیلر» و «کسب و کار خانم وارن» اثر «جرج برنارد شاو» را به فارسی ترجمه کرد.
شاید تعداد کتابهایی که بزرگ علوی نوشته است به نسبت دیگر نویسندگان همدورهاش کمتر باشد اما همین تعداد باعث شد تا او به شهرت چشمگیری در ادبیات فارسی معاصر دست پیدا کند و سرآغاز جریانی نوین در داستاننویسی معاصر باشد.
از آثار داستانی بزرگ علوی«ورق پارههای زندان»، «پنجاه و سه نفر»، «میرزا»، «گیلهمرد»، «سالاریها»، «چمدان»، «روایت» و معروف ترین کتاب او «چشمهایش» هستند. به عقیدهی منتقدان ادبی و خوانندگان آثار علوی رمان «چشمهایش» بهترین اثر بزرگ علوی است که به زبان آلمانی هم ترجمه و منتشر شده است.
بزرگ علوی در سال 1375 در آلمان از دنیا رفت و در شهر برلین به خاک سپرده شد.
سالی نیست که من سفری به خارج نکنم. کجای دنیاست که زیر پا نگذاشته باشم، مثلا روزنامهنویس هستم. با این کارت تمام درها به روی آدم باز است. هربار که سری به مرکز اروپا میزنم از دوستم دیدن میکنم. ما در قطارمونیخ - زالسبورگ با هم آشنا شدیم. در دستش«لطائف الطوائف» بود. فهمیدم که ایرانیست. سر صحبت را با او باز کردم. حالا پانزده سال و بلکه بیشتر از آن تاریخ میگذرد. نه او پرسید که من کیستم و چه کارهام و نه من از او.
از همین اخلاقش خوشم آمد که کنجکاو نبود و بی خودی نمی خواست ته و توی کار کسی را درآورد. اول اسم آدم را میپرسند، بعد میخواهند بدانند که مثلا بنده ثروت خودم را از کجا آوردهام. امان از وقتی که بفهمند آدم تصدیق ششم ابتدایی را هم زورکی گرفته است. وقتی میخواستم در زالسبورگ پیاده شوم از او خداحافظی کردم و گفتم: «از ملاقاتتان خیلی مسرور شدم. اگرکاری در ایران داشته باشید با کمال میل انجام خواهم داد. نشانی موقتی من فلان جاست.» او در جواب گفت: «اگر شما به فلان شهر آمدید، در پانسیون Dorient سراغ میرزا را بگیرید، مرا پیدا خواهید کرد.» من او را به اسم میرزا میشناسم. خدا خواست که یک ماه بعد به شهری که محل اقامت او بود آمدم. به پانسیونش تلفن کردم. همدیگر را دیدیم و دوستی ما از آنجا شروع شد. هربار که به اروپا سر می کشم، یکی دو روز با او هستم. شبها همدیگر را ملاقات میکنیم و معلوم شد که من خیلی بدرد او میخورم. اما هرگز باور نمیکردم که سرنوشت، زندگی ما دو نفر را به این تنگی به یکدیگر پیوسته باشد.
گفتم که او در شهری در مرکز اروپا زندگی میکند. «زندگی» اصطلاح قلمبهای است و با آنچه که به سر او آمده و میآید و به خدا میداند خواهد آمد، اصلا جور نیست. اول دفعه که حس کردم آواره فراری است وحشتم گرفت.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1,000.۳۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 192 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۲۴:۰۰ |
نویسنده | بزرگ علوی |
ناشر | انتشارات نگاه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۲ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 22,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
غیر از داستان سه داستانش، باقیشو پسندیدم. فقط صرف توجه باقی خریدارای محترم عرض می کنم که داستان به داستانه این کتاب و رمان نیست
خیلی قشنگ بود از چشمهایش بهتر و پر محتواتر بود شکی نیست نویسنده بزرگی بودن و آثار خوبی ازشون ب جا مونده
این کتاب سبک خاص خودشو داره بهتون شازده احتجابو هم پیشنهاد میدم اگر این سبک و دوستداشتید
رد پای کثیف تفکرات چپ در این داستان، اون رو به ابتذال کشونده. اصلا ارزش خوندن نداره.
خوب بود