جنگ جهانی دوم یکی از سیاهترین و عجیبترین وقایعی است که در تاریخ معاصر بشر اتفاق افتاده است. میلیونها نفر، خواسته یا ناخواسته در طی جنگ جهانی دوم درگیر جنگ شدند و آسیب دیدند؛ میتوان گفت که در طول زمان هیچ اتفاقی اندازهی جنگ جهانی دوم ملتهای جهان را آشفته و حیران نکرده است. یکی از معدود نکاتی خوبی که دربارهی جنگ جهانی دوم دارد روایتهای واقعی و شنیدنی دل مردم است. مردمی که یا خود در جنگ حضورداشتهاند یا یکی از عزیزانشان در جنگ بوده است یا بهنوعی درگیر این واقعهی بزرگشدهاند.
کتاب امپراتوری خورشید هم یکی از همین روایتهای شنیدنی است؛ روایت پسری اشرافزاده که در طول جنگ خانوادهاش را گم میکند و اسیر اردوگاههای اسرای ژاپن میشود.
ساختن فیلم از روی یک کتاب مشهور، یکی از فرمولهای طلایی فیلمسازی است. در این درگیری بین کتاب و فیلم، گاهی فیلم مشهورتر از کتاب میشود و گاهی کتاب شهیرتر از فیلم میشود. کتاب امپراتوری خورشید اما از این قاعده پیروی نمیکند باوجود اینکه کارگردان و فیلمساز مشهور استیون اسپیلبرگ این کتاب را به فیلم تبدیل کرده است اما همچنان کتاب این اثر بهاندازهی فیلمش مشهور است.
استیون اسپیلبرگ فیلم امپراتوری خورشید را در سال 1987 ساخت. ستارگان مشهوری مانند کریستین بیل و جان مالکوویچ در این فیلم ایفای نقش میکردند. اگرچه این فیلم نظر منتقدین را به خود جلب کرد اما در گیشهی فروش با استقبال زیادی روبهرو نشد. این فیلم هم مانند فیلمهای دیگر استیون اسپیلبرگ بسیار هنرمندانه ساختهشده است و اسپیلبرگ هنگام نوشتن متن فیلمنامه به متن اصلی کتاب امپراتوری خورشید اثر جِی. جی. بالارد بسیار متعهد بوده است.
کتاب امپراتوری خورشید را جی جی بالارد در سال 1984 نوشت و در همان سال هم این اثر ارزشمند ادبی را منتشر کرد. کتاب امپراتوری خورشید نامزد دریافت جایزهی من بوکر بوده است و این کتاب موفق به دریافت جایزهی یادبود جیمز تیت بلک (James Tait Black Memorial Prize) شد.
بالارد نویسنده از امپراتوری خورشید چنین یاد میکند: «امپراتوری خورشید روایت تجربههای من از زندگی در شانگهای و اردوگاه غیرنظامیان لونگ هوا زمان جنگ جهانی دوم است. من از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ در لونگ هوا زندانی بودهام. این رمان عمدتاً روایت رویدادهایی است که خودم زمان اشغال شانگهای به دست ژاپنیها و نیز در اردوگاه لونگ هوا شاهد عینی آن بودهام.»
در ادبیات انگلیسی ضربالمثلی وجود دارد که میگوید «هرگز یک کتاب را بر اساس جلدش قضاوت نکن!» باوجود این ضربالمثل اما همهی ما میدانیم که نام یک کتاب در خریدن یا نخریدن آن کتاب تأثیرگذار است. نویسندگان هم به این موضوع آگاهی دارند و سعی میکنند نامی مرتبط با داستان برای کتابهایشان انتخاب کنند. جی.جی. بالارد نام امپراتوری خورشید را برای این کتاب انتخاب کرده است تا نشانی از ژاپن در اسم کتاب نمایان باشد. مردم ژاپن به کشور خود نیهون میگویند، نیهون در ترجمهی تحتاللفظی به معنای آغاز خورشید است و از آنجایی که ژاپن در شرقیترین نقطهی جهان قرار دارد نام کشور به معنای سرزمین آفتاب تابان یا همان امپراتوری خورشید است.
داستان کتاب امپراتوری خورشید دربارهی پسرکی انگلیسی به نام جیمی گراهام است. جیمی در شهر شانگهای، چین زندگی میکند. زمانی که شهر شانگهایی بعد از حملهی پرل هاربر (Pearl Harbor) اشغال میشود، جیمی از خانوادهاش جدا میشود و درنهایت تصمیم میگیرد به ارتش ژاپن بپیوندد. روایت سختی کشیدنهای این شخصیت داستان رمان را روایت میکند.
مادر و پدر جیم، یکی در نقش پیرو و دیگری در نقش دزد دریایی خاموش روی صندلی اتومبیل نشستند و عازم هونگ جائو شدند؛ این هونگ جائو ناحیهای روستایی در غرب شانگهای بود که تا خود شهر، هشت کیلومتری فاصله داشت. مادر معمولاً به یانگ هشدار میداد تا مواظب باشد و به گدای پیری که در انتهای مسیر اتومبیل روی جلوی در خانه مینشست نزند. اما وقتی یانگ اتومبیل سنگین را با جهشی از در خانه گذراند و بیآنکه مکث کند وارد خیابان امهرست شد و پر گاز راند، جیم دید که چرخ جلوی اتومبیل پای پیرمرد را له کرد. این گدا دو ماه پیش به این محل آمده بود، و چیزی نبود جز بقچهای از شندره های زنده که تنها دارایی او یک زیرانداز کهنهی مقوایی بود و یک قوطی حلبی سیگار کریوِن اِی که بهطرف عابران تکان میداد. هیچوقت از روی زیرانداز تکان نمیخورد، اما از قلمروی خود جلوی در خانهی این ارباب خارجی سبعانه دفاع میکرد. حتی پادو و سرظرفشوی خانه هم نتوانسته بودند او را از جایش بلند کنند.
اما این موقعیت ممتاز منفعت چندانی برای پیرمرد نداشت. زمستان آن سال به شانگهای سخت میگذشت و پس از سرمایی سخت که یک هفته تمام طول کشید، پیرمرد چنان ازپادرآمده بود که دیگر توان بالا بردن قوطی حلبی را هم نداشت. جیم نگران گدای پیر بود و مادر به او گفت که سرظرفشوی خانه برای پیرمرد کاسهای برنج برده است. اوایل دسامبر یک شب برف سنگینی بارید و صبح برف مثل لحاف کهنهای روی پیرمرد نشسته بود و صورت او مثل صورت کودک خفتهای بود که از زیر لحاف بیرون افتاده باشد. جیم پیش خود گفت علت تکان نخوردن گدای پیر این است که زیر برف جایش گرم است.
جیمز گراهام بالارد رماننویس، نویسنده و جستارنویس انگلیسی است. شهرت او برای داستانها و روایتهای آخرالزمانی است. بهاحتمال زیاد حساسیت شدید جی.جی. بالارد به خشونت و نیز مضمونهای قهری انزوا و اغتشاش اجتماعی که در بیشتر آثار بالارد مشاهده میکنیم ريشه در کودکی وی در چین زمان جنگ دارد. بالارد در سال ۱٩۳۰ در شانگهای از پدر و مادر انگلیسی به دنیا آمد. پدرش مدیر اجرایی یک شرکت تجاری بود. سالهای نخست کودکی بالارد در محیط آرام حومهی خارجی نشین شانگهای گذشت، گوشهی دنج آرامی که خانههای بزرگ اعیانی با استخر شنا و خدمتکارهای فراوان داشت. با آغاز جنگ ژاپن و چین در سال ۱۹۳۷ و دگردیسی بعدی آن به جنگ جهانی و حملهی ژاپن به پرل هاربر ژاپنیها خانوادهی بالارد را نیز مثل بقیهی انگلیسیها و آمریکاییها به اردوگاه اسرای غیرنظامی فرستادند، و بهشت استعماری آنها دگرگونشده، به میدان آدم کشی بدل گشت.
بر اساس همین تجربههاست که بالارد به سال ۱۹۸۴ امپراتوری خورشید را نوشت و استیون اسپیلبرگ به سال 1۹۸۷ از روی آن فیلم ساخت. بالارد از آن سالها چنین یاد میکند: «گمان نمیکنم کسی بتواند سختیهای جنگ را تجربه کند و برداشت او از جهان برای هميشه دگرگون نشود. صحنهی تئاتریِ اطمینان بخشی که از واقعیت روزمرهی زندگی حومهنشینی غربی برای ما به نمایش میگذارند به ناگاه تکهپاره و دگرگون میشود؛ داربست ناموزونی میبینید، و بعد واقعیت فراسوی آن را مشاهده میکنید، که تجربهی هراسناکی است. جنگ آمد، سه سال در اردوگاه بودم و بزرگسالان را زبر فشار عصبی میدیدم، بعضیها به فشارهای عصبی تسلیم میشدند، بعضیها بهبودی مییافتند و شجاعت تزلزلناپذیری از خود نشان میدادند. آموزش بزرگی بود؛ دیدن حقیقت وجود آدمی بسیار سودمند و آموزنده است، اما بسیار هم چالشبرانگیز است و آن درسها همهی عمر با من ماندهاند.»
داستان پرکشش و نثر جذاب بالارد یکی از دلایلی است که آثارش به دهها زبان دنیا ازجمله فارسی ترجمهشده است. علیاصغر بهرامی مترجم تخصصی آثار جی جی بالارد است، او تاکنون پنج اثر از این نویسندهی مشهور به فارسی برگردانده است. این آثار عبارتاند از کابوس چهاربعدی، امپراتوری خورشید، برج، دنیای بلور و خشکسالی. شما میتوانید نسخهی الکترونیکی، پی دی اف pdf و کتاب صوتی این آثار را از سایت فیدیبو دانلود کنید.
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که از خواندن داستانها و ماجراهای واقعی لذت میبرند. روایت این داستان برداشتی آزاد از زندگی خود نویسنده است و خواندنش بسیار لذتبخش خواهد بود.
آنچه در بالا خواندید نقد و بررسی کتاب امپراتوری خورشید اثر جی. جی. بالارد با ترجمهی علیاصغر بهرامی بود. خرید و دانلود کتاب الکترونیکی این اثر از همین صفحهی فیدیبو امکانپذیر است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۶۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 434 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۴:۲۸:۰۰ |
نویسنده | جی جی بالارد |
مترجم | علی اصغر بهرامی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۴/۱۲ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 82,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
فقط عکس کریستین بِیل کوچک???♥️♥️
خيلي بد ترجمه شده و بنظر مياد كه اديت هم نشده نوشته گنگ و پر از غلط هاي املايي هست انگار از گوگل براي ترجمه استفاده شده بدون ظرافت در جمله بندي
من هم عاشق این رمان و هم فیلم اسپیلبرگم اثری فوق العاده ای از بالارد که مثل ناتور دشت بهترین نوشته نویسنده اش است
کتاب تقریبا زندگی خود بالارد هستش. خیلی روند داستان جذاب و قشنگ هستش
#کتاب_بعدی_من برج رو ازش خوندم مدتهاست میخوام بخونم
نه واقعا چرا فیسبوک قطع شده؟
#_کتاب_بعدی_من برام هیجان انگیزه
داستانش قشنگه ، اما ترجمه سنگینه
کتاب متوسطی است از نظر محتوا