داستایفسکی در این داستان تجربهی تلخ خویش را روایت میکند؛ آنگاه، که او در یکی از اقامتهایش در خارج از کشور، به جانب قمار کشیده میشود و میل مفرط به آن دارد. او حتی زندگی و آیندهی خود و محبوب خود ـ پولینا ـ را بر سر قمار میگذارد؛ اما آنگاه که عنان اختیار از کف نمیدهد، و بر خود مسلط میشود و شهامت به خرج میدهد، بر قمار ـ حتی قمار زندگی ـ چیره میشود.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 1.۴۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 215 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۱۰:۰۰ |
نویسنده | فئودور داستایفسکی |
مترجم | سروش حبیبی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۴/۱۹ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 58,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
نقاط ضعف و قوت کتاب از نظر من : نقاط قوت: - ملموس بودن و انتقال درست احساسات کارکتر ها - به هیجان و گاهی به خنده انداختن مخاطب در برخی قسمت های داستان - ترجمه ی خوبی که خالی از اشکال نیست نقاط ضعف - نژاد پرستی در سراسر متن کتاب قابل لمس بود - در برخی قسمت های کتاب توضیحات غیر ضرور که به داستان هم کمک نمیکرد ، وجود داشت - شخصیت پردازی ضعیف (نویسنده به کمیت کارکتر ها توجه بیشتری داشته تا به شخصیت سازی صحیح کارکتر ها) - برخی جمله بندی های مترجم ایراد ساختاری دارند ، مثل این جمله از کتاب : « این حال از سرخودپسندی و میشود گفت یک دندگی طول میکشد » . -- مترجم قسمت های روسی کتاب رو ترجمه کرده و قسمت های فرانسوی کتاب رو عیناً در کتاب آورده و برخی در پاورقی ترجمه شده و برخی بدون ترجمه هستن. - پایان کتاب به قدری من رو از نویسنده ناامید کرد که انتظارش رو نداشتم و من رو از مطالعه این کتاب پشیمون کرد. پایان به شدت ضعیف و کتاب رسما بدون نتیجه رها شد. - فصل ۱۷ ام کتاب به شدت ضعیف و بی جون بود و نویسنده با گفتگوی کسالت بار مستر آستلی و راوی داستان سعی در تمام کردن هرچه سریع تر داستان داشت. - کارکتر مستر آستلی ، یک کارکتر کمکی بود که هرجا نویسنده کم میآورد اطلاعاتی راجع به وقایع داستان و سرنوشت اتفاقات و کارکتر ها را با آن ماستمالی کند. کارکتری که بی دلیل از همه وقایع و نیات افراد آگاه هست. - گفت و گوی مستر آستلی و راوی در فصل ۱۷ جایی برای اظهار نظر های شخصی نویسنده به نظر میامد که مطالب نکته هایی که نتوانست در متن کتاب القا کند را به صورت یک گفتوگوی بیاورد.
حجم زیاد عبارت های ترجمه نشده ی آلمانی و فرانسوی واقعا اعصاب خواننده رو بهم میریزه! نمیدونم چه چیز باعث شده مترجم فکر کنه چون عبارات به زبان روسی نیستند، نباید داخل متن ترجمه بشن! به نظر من این ابتکار(!) واقعا به کار ضربه زده و رجوع پی در پی خواننده به پاورقی برای فهمیدن یه عبارت ساده و روزمره، آزار دهنده هست. میشد اون قسمت ها ایتالیک باشن و بعد تو پاورقی گفته بشه در متن اصلی به چه زبانی بودند. نه اینکه کلا ترجمه نشن داخل متن!
شروعش فوق العاده جذاب و پرکشش بود ولی وقتی در پایان همه ی سوال های اصلی رو بی پاسخ گذاشت و نه در مورد مرد انگلیسی و مرد فرانس وی توضیح کاملی داد و نه علت رفتار های غیر عادی پولینا رو گفت... تا حدی نا امید شدم. در رابطه با ترجمه هم؛ برعکس اکثریت که با متن ترجمه شده در پاورقی مشکل داشتن، برخی کلمات به نظرم عجیب و نامتعارف رسید. با این حال آنقدر خوب بود که لذت ببرم.
یک داستان با حجم کم (البته به نسبت سایر آثار مشهور داستایوفسکی) که به زیبایی حرص و طمع ر و در انسان به تصویر کشیده . بلایی که طمع بر سر پیرزن پولدار و جوان خام و ژنرال خود خوانده میاره چنان حیرت آور هست که شاید کمی اغراق آمیز به نظر بیاد ولی ... ارزش خواندن داره و به شدت پیشنهاد می کنم
من نمیدونم ترجمه جلال آل احمد چجوریه که اینو بهش ترجیح میدن.ولی این کتاب سی درصدش ترجمه نشده.در مورد خود کتابم بگم اولش خیلی حوصله سر میبره اخرش جذاب میشه ولی یه دفعه ای تموم میشه اخر داستان مشخص نیست.
برای من ابتدای کتاب کمی خسته کننده بود اما داستان به مرور جذاب میشه و کتابی بود ارزشمند، ولی متاسفانه قسمتهای ترجمه نشده زیاد بود، ترجیح میدادم کتابی رو بخونم که از اول تا آخر ترجمه شده باشه و مجبور نباشم برای ترجمه برخی جملات به صفحات آخر رجوع کنم.
دیگه اگر کتابی روسی مترجمش سروش حبیبی نباشه نمیخرم، فقط سروش حبیبی!
از داستایوسکی بانوی میزبان و شبهای روشن رو هم خوندم نمیدونم چه رمزی داره من نتونستم هیچوقت با شخصیتهایی که معرفی میکنه ارتباط برقرار کنم شخصیتهاش قابل لمس نیستند درست بر عکس تولستوی که حس میکنی شخصیت باهات زندگی کرده خیلی هم تعریف ازش شنیدم ولی نه
اینکه از متون اصلی فرانسوی در کتاب استفاده شده به نظرم اتفاق جالبی هست ولی مشکل اینه که توی نسخه الکترونیک جملاتی که حروف لاتین دارند به هم ریخته هستند و فهمیدن مقصود جمله را برای خواننده سخت میکنه. لطفا فایل کتاب را ویرایش کنید. ممنون
نسخه چاپی این کتاب رو خوندم، ولی برام جذاب نبود. داستان باید طوری باشه ک مخاطب کتاب ک کنار میزاره ذهن ش درگیر شخصیت های داستان بشه ، و دوباره بخواد کتاب رو ادامه بده. لمار باز چنین نبود.با کمال احترام ب علاقمندان