نمایشنامهی «عشق لرزه» بانام اصلی La Tectonique des sentiments نوشتهی «اریک امانوئل اشمیت»، نویسندهی اهل فرانسه در سال 2008 منتشر شد که دربارهی دو جوان به نامهای «ریشارد» و «دیان» است که عاشقانه همدیگر را دوست دارند. در میانه داستان «دیان» که یک وکیل و سیاستمدار است از خواستگاری «ریشارد» سرباز میزند و هنگام کار بر پروژهی زنان روسپی با زنی خیابانی به نام «ردیکا» آشنا میشود. این داستان روایت تغییر ناگهانی عشق به تنفر است، روایت زلزلهای است که عشق بر جان و روان آدمی میاندازد و ممکن است هر ناممکنی را ممکن سازد.
«امانوئل اشمیت»، نویسندهی این اثر در میان دلبستگی شخصیتها و دگرگونی ناگهانی احساسات آنها، روابط انسانها را تحلیل کرده است. او با نگاهی فلسفی لایههای عمیق انسانی را به هنگام تصمیمات احساسی و عاطفی کنکاش کرده و بازتابی از آنها را در کتاب «عشق لرزه» به نمایش گذاشته است.
«اریک امانوئل اشمیت» Éric-Emmanuel Schmitt نویسنده و فیلسوف فرانسوی-بلژیکی در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۶۰ در لیون فرانسه به دنیا آمد. خانوادهی او اهل ورزش بودند و او از نوجوانی به نوشتن و تئاتر علاقهمند شد. او تحصیلاتش را در رشتهی فلسفه تا مقطع دکترا به سرانجام رساند و از دههی نود میلادی بهعنوان نمایشنامهنویس قدم در دنیای ادبیات گذاشت. او داستانهای سورئال زیبایی میآفریند که مملو از دیالوگهای ماندگار هستند. نمایشنامههای او پس از انتشار به بیش از پنجاه زبان دنیا ترجمه شدهاند و در خیلی از کشورهای دنیا بر روی صحنهی نیز به اجرا درآمدهاند.
«ابراهیم آقا و گلهای قرآن» یکی از نمایشنامههای معروف «امانوئل اشمیت» است که در سال 2001 در فرانسه و آلمان روی صحنه و بیش از پنج هزار نسخه از آن در این دو کشور به فروش رفت. یکی از آثار معروف دیگر این نویسنده رمان «زمانی که یک اثر هنری بودم» است که در سال 2002 منتشر شد و توانایی این نویسنده در داستان هم به همگان نشان داد. «اشمیت» نمایشنامهنویسی متبحر است که تا امروز موفق به دریافت بیش از دهها جایزه شده است، او از سوی آکادمی سلطنتی بلژیک در سال 2012 جایزهی هوبرت نیس را دریافت کرد و بیشازپیش در جهان شناخته شد. همچنین از دیگر جوایز و افتخارات او میتوان به جایزهی آکادمی بالزاک، جایزهی گنکور و تعدادی جایزهی دانشگاهی در کشورهای اوکراین، کانادا و لهستان اشاره کرد که نشان از توانایی بالای این نویسنده در نوشتن آثار ادبی است. «گلهای معرفت»، «انجیلهای من»، «سوموکاری که نمیتوانست تنومند شود»، «زن در آینه» و «ده فرزند نداشتهی بانومینگ» ازجمله آثار «امانوئل اشمیت» هستند که به فارسی ترجمه شدهاند و نسخهی الکترونیک و صوتی آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
کتاب «عشق لرزه» نوشتهی «اریک امانوئل اشمیت» را انتشارات قطره با ترجمهی «شهلا حائری» در سال 1387 منتشر کرده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «شهلا حائری» مترجم و نویسنده ایرانی متولد سال 1337 در تهران است که تحصیلاتش را در رشتهی علوم و ارتباطات و ادبیات فرانسه به سرانجام رسانده است. او بر زبان فرانسه تسلط کافی دارد و به تدریس این زبان در دانشگاه مشغول است. او ترجمهی آثار دیگر «اریک امانوئل اشمیت» ازجمله «یک روز قشنگ بارانی»، «فردریک یا تئاتر بولوار»، «اسباب خوشبختی» و «مهمانسرای دو دنیا» را هم برعهده داشته است که نسخهی الکترونیک و صوتی آنها هم در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
دیان: الو؟ ریشارد تویی؟... همه چی روبراهه؟ عالیه. نه، اصرار نکن. می دونم ریشارد، می دونم که تو و الینا دلتون میخواست امروز من با شما باشم اما، بهت که گفتم، نمیتونم با آدمهایی که فکر میکنن دلم میخواست جای الینا بودم روبه رو شم... چرا... نخند. خیلیها اینطوری فکر میکنن. خب آره تو میدونی که این طور نیست برای اینکه هميشه تقاضای ازدواجت رو رد کردم... دوست ندارم مردم اینطوری نگام کنن، با ترحم یا ریشخند، به هر حال مهم نیست. عروسیتون مبارک. براتون از صمیم قلب آرزوی خوشبختی میکنم. الینا رو از طرف من ببوس. از طرف من یعنی روی گونه ش، متوجهی که! تا بعد.
پسازاینکه گوشی را قطع میکند آهنگ را با صدای بلندتر میگذارد و برای خودش یک لیوان ویسکی میریزد.
صدای همان موسیقی مبارک باد به گوش می رسد اما به سبک جاز ملایمتر و گوشنوازتر. ریشارد بالباس خانه ظاهر میشود. موهایش پریشان است، خوشبخت به نظر می رسد، چشمانش خمار و براق است، بدنش خستگی مطبوعی دارد: خستگی پس از یکشب داغ. ساعت ده صبح است. ریشارد برای الینا یک سینی صبحانه درست میکند و در لیوانی یک شاخه گل میگذارد.
ناگهان صدای زنگ در به صدا درمیآید. از صفحهی دوربین نگاه میکند و میبیند که دیان پشت در است. متعجب کماکان در را باز میکند. در مدتی که طول میکشد تا دیان بالا بیاید ریشارد هم چنان عاشقانه برای همسرش که در تخت است سینی صبحانه میچیند. دیان میرسد.
ریشارد: دیان... من... راستش تعجب کردم...
دیان: مزاحمت شدم؟
ریشارد: (با خنده) خب بالاخره هر چی باشه فردای شب عروسیمه!
دیان: می دونم.
ریشارد دست از تهیهی صبحانه میکشد، برای خودش یک لیوان آب میریزد تا پسازاین سؤال جواب عجیب حالش کمی جا بیاید. پس از اینکه آب میخورد انگار بیدار شده باشد با نگرانی به دیان نگاه میکند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 671.۵۸ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 136 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۳۲:۰۰ |
نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
مترجم | شهلا حائری |
ناشر | نشر قطره |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | La tectonique des sentiments |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۴/۲۴ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 60,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
”در عشق اغلب اشتباه میکنیم، اغلب احساسات ما جریحهدار میشود و احساس بدبختی میکنیم. اما عشق میورزیم، و هنگامی که در آستانهی مرگیم، به عقب برمیگردیم و به خود میگوییم: خیلی رنج کشیدهام، گاهی به بیراهه رفتهام، اما عشق ورزیدهام. پس من زندگی کردهام...“ نمایشنامه قشنگیه و نسبت به سوءظن بیمورد تو روابط، دید جالبی داره...
? بُریده ای از کتاب ? . ? طـبـیـعـت آدمـیـزاد طـوریـه کـه هـمـیـشـه تـقـصـیـر رو بـه گـردن دیـگـران مـیـنـدازه، یـا ایـن کـه بـرای خـودش عـذری مـی تـراشه. ?
اریک امانویل اشمیت شاید نویسنده فوق العاده ای نباشه اما تفکرات فلسفی اش را فوق العاده عالی به درام تبدیل میکند ... بسیار نوشته هایش را دوست دارم از جمله این کتاب
اریک امانوئل اشمیت عالیه جملات خیلی تاثیرگذاری داشت کتابش... غرور آدمُ زمین میزنه و راه برگشتی هم نمیذاره برامون ?♀️
این نامیشنامه فوق العاده است و من اجراش کردم تو نوفل لوشاتو♥
اصولا اشمیت خوب می نویسه و بی نقصه اما به نظرم این اثر به نسبت کارهای دیگه ش معمولی تر بود
اریک امانوئل اشمیت یکی از نویسنده های محبوب منه . این نمایشنامه رو هم دوست داشتم.
خوب بود البته نه به اندازه نمایشنامه های دیگه شون. اما باز هم زیبا بود
نکاتی در کتاب هست که می شود برای یک بار خواندن پیشنهادش داد
نویسنده محبوب من