فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 435.۷۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 60 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۰۰:۰۰ |
نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
مترجم | مرتضی ثاقب فر |
ناشر | انتشارات عطائی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Monsieur Ibrahim and the Flowers of the Koran |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۱۱/۱۹ |
قیمت ارزی | 2.۵ دلار |
قیمت چاپی | 10,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب تاثیر گذاری بود! البته بیشتر آثار اشمیت را دوست دارم. "مهمانسرای دو دنیا" رو هم توصیه میکنم؛) موسیو ابراهیم لائیک می باشد(نه به معنای بی دین بلکه دین خودش را دارد! مسلمان نیست مسیحی هم نیست.شاید دین ها را به عنوان برچسبی برای شناسنامه اش نمیخواهد!) دنبال آرامش است، با حرف مردم کاری ندارد و زندگی خودش را دارد. آرامشش بصورت لختی در کردار است! در هیاهوی جامعه گرفتار نشده. روی چهارپایه اش می نشیند و کاسبی اش را میکند. دزدی های کوچک پسربچه را میبیند ولی به روی خودش نمی آورد.(پس آدم زبلی به نظر نمیرسد) یکشنبه ها مثل دیگران به کلیسا نمیرود(پس غیرمسیحی بنظر میرسد) ... از آن دست آدمهایی است که آنچه هست بهتر از آن چیزی است که بنظر می رسد. پ.ن: جدیدا فکر میکنم از آدمهایی که همان اول جذب آنها می شوم باید فاصله بیشتری گرفت! غالبا رفتارشان فقط نمایش جذابی ست!
کتاب قشنگیه، کوتاه گاه همراه با جملات اموزنده. نکاتی که من دوست داشتم: -موسیو: چرا لبخند نمیزنی؟ مومو: چون لبخند مال ادمای خوشبخته موسیو: نه این خنده است که آدمو خوشبخت میکنه -وقتی در کاری بهش نه میگفتند ادامه میداد و میگفت: کلمه نه را همیشه در جیبمان داریم باید بله را بدست بیاوریم -در جواب سوالش سکوت کرد. جواب ندادن خودش یک ج واب است -در مسجد بوی پا میاید، عبادتگاهی که بوی انسان میده برای انسان ساخته شده -و فاکتور شناسایی کشور ثروتمند و فقیر از روی زباله و زباله دان. هرچه نسبت زباله به زباله دان بیشتر فقیرتر
یک رمان، کوتاه، صمیمی و دوست داشتنی که مثل بیشتر کارهای امانوئل اشمیت سرشار از مفهوم است. یکی از ویژگیهای این رمان این است که در تمام لحظات خود را در کنار شخصیتهای داستان حس میکنید، نگران میشوید، خوشحال و منتظر اتفاق بعدی. هر چند که داستان سیری ملایم دارد و اصولاً قرار نیست اتفاق شاخصی بیافتد، اما آنچه که حادث میشود؛ کشف و شهود مسیر سیر داستان است. و اینکه انسانها را دین و نژاد از هم جدا نمیکند، بلکه انتخاب منش است که انسانها را از هم متمایز کرده و دور یا نزدیک میسازد. نکته عجیب کتابها فیدیبو این است که، فایلهای کتب آن علیرغم فرمت epub ، اما حجمی بیشتر نسبت به همان کتاب در سایر برنامههای کتابخوان دارد. امیدوارم از نظر فنی پاسخ مناسبی داشته باشد و بررسی شود.
محتوای کتاب با وجود حجم کم، بسیار قابل توجهه و تا جایی که با زبان اصلی مقایسه کردم تقریبا حذفیاتی نداره. منتها ترجمه در بعضی جاها ضعف داره و علائم نگارشی مثل نقطه در پایان جملات بعضی جاها آورده نشده که باعث گیج شدن میشه اما با کمی تأمل میشه خوانش درست رو متوجه شد. در رابطه با محتوای کتاب هم، ایده اصلی کتاب تاکید به ایمان قلبیه و اینکه اگر آدم قلبا به وحدت هستی ایمان داشته باشه، جایی برای خشم باقی نمیمونه و انسان به آرامش میرسه. و به نحو زیبایی به این ایده پرداخته. مثال از ایراد ترجمه: (❌️❌️ممکنه داستانو کمی لو بده!!) the car had ran into a wall ترجمه شده بود که ماشین در کنار دیوار پارک شده بود! در کل پیشنهاد میشه و برای من خوندنش تجربه لذتبخشی بود.
خب با نخوندن این کتاب چیزی رو از دست نمیدید چند تا اشکال بزرگ داشت ادامه ممکنه داستان رو لو بده اول اینکه دو شخصیت داستان خیلی پیشینه مشخصی ندارند و در طی داستان هم رویداد خاصی اتفاق نمی افته بیشتر مکالمه است، دوم تصوف رو ربط داده به اسلام که این هم از ریشه غلطه ، سوم با فرض مسلمان بودن اون فرد ، قرآن رو فقط برای امور معنوی قبول داره نه زندگی مادی و اجتماعی و اون رو محدود به زمان گذشت ه میبینه چهارم پرش زیادی داره خیلی راجب وقایع توضیحی نمیده
با وجودیکه کارهای اشمیت رو دوست دارم ولی کتاب ضعیفی بود با محتوایی ضعیفتر درباره رابطه مسلمانی صوفی مسلک و نوجوان یهودی که هم مسلمانش مسلمان نبود و هم یهودیانش اعتقادی به خدا نداشتند! به طور زیرکانه ای میخاست بگه که چیزی از دین در دنیای جدید باقی نمونده و هر جور راحتی زندگی کن! مثل قرانی کع بجای اینکه نکات درونش مهم باشد فقط چند شاخه گل خشک لای آن اهمیت دارد .
از طنز پردازی و تعابیر زیباش واقعا لذت بردم ولی محتواش جالب نبود مخصوصا درباره مسلمانان خیلی یاوه گویی کرد و درمورد آفرینش انسان مزخرف بود ولی خب نویسنده ماهریه و بلده چجوری ادم و بنشونه پای نوشته هاش و خیلی جذاب انسان و به بی پروا بودن از دین دعوت میکنه و در کلام اخر اینکه با اون بیت شعر منظور رو رسود که یک مسلمان ایرانی بوده موسیو ابراهیم.
اولین اثری بود که از امانول اشمیت خوندم...همین کافیه که بگم بلافاصله می خوام اثر بعدی رو از اشمیت انتخاب کنم و شروع به خوندن یا شنیدن... اینهمه تاثیرگذاری تو ۵۰ صفحه؟ جدا از گیرا و جذاب بودن و اثر گذاریش و هرازگاه جملات عمیق و تکان دهنده و تفگربرانگیز ، میشه گفت خیلی متفاوت بود با هرآنچه که قبلا خونده بودم... منحصربفرد بود حداقل برای من.
من این نویسنده را بسیار دوست دارم .مسیو ابراهیم نصیحت نمیکرد،قضاوت نمیکرد و به هر ترتیبی بود به پسر بچه داستان با چنین زمینه خانوادگی دشواری کمک کرد تا خود را نجات دهد .شاید اگر مطابق میل بعضی با نهی از فحشا جنبه اخلاقی به کتاب می داد ! بهتر بود.اما در اینصورت مسیو ابراهیم نمیشد.احتمالا میشد اخلاق در خانواده.
من از این کتاب خیلی خوشم اومد خیلی تاثیرگذار بود. وقتی میخوندم فکر کردم کاش این فیلم میشد. بعد جستجو کردم دیدم در سال ۲۰۰۳ فیلم شده با بازی عمر شریف در نقش موسیو ابراهیم. تیزرهای فیلم رو توی یوتیوب دیدم بنظرم فیلم با احساسی اومد. خیلی دلم خواست فیلمش رو هم پیدا کنم و ببینم.