کتاب بعد زلزله اثر مشهور هاروکی موراکامی، مجموعهای از شش داستان کوتاه است که هر کدام در مکانی متفاوت و با شخصیتهایی مجزا روایت میشوند. اما زلزله کوبه، به عنوان نقطه عطفی در زندگی این شخصیتها، آنها را به هم پیوند میدهد. در سال 1995 زلزله ای سهمگین شهر کوبه در ژاپن را لرزاند و فاجعهای انسانی رقم زد. هاروکی موراکامی، نویسنده شهیر ژاپنی، اگرچه اهل کوبه نبود و در آن زمان افراد زیادی را در آنجا نمیشناخت، اما در دوران نوجوانی مدتی را در این شهر زندگی کرده بود. این تجربه، او را به این شهر پیوند میداد . گویی زلزله در اعماق وجود او نیز رخنه کرده بود و زمزمههای ویرانی را در ذهن و قلمش جاری ساخت. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان علاقه دارید به دسته بندی داستان و رمان خارجی فیدیبو سر بزنید.
موراکامی در این کتاب، مانند دیگر آثارش، از سبک رئالیسم جادویی استفاده میکند. در این سبک، عناصر واقعگرایانه با عناصری شگفتانگیز و وهمآور در هم میآمیزد و فضایی خاص و منحصر به فرد را خلق میکند.
هاروکی موراکامی؛ نویسندهای منحصر به فرد
هاروکی موراکامی، متولد 12 ژانویه 1949، کیوتو، ژاپن است. هاروکی موراکامی به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر جهان شناخته میشود. آثار او به دلیل پرداختن به مضامین عمیق و انسانی، نثر شاعرانه و لحنی مسحورکننده، تأثیر عمیقی بر خوانندگان در سراسر دنیا گذاشته است. او خواننده را به اعماق داستانهای خود میبرد و با ظرافت و دقت، جزئیات را به تصویر میکشد. سبک نوشتاری او رئالیسم جادویی، داستان کوتاه و رمان است. او در طول دوران نویسندگیاش موفق به دریافت جایزه جهانی فانتزی، جایزه بینالمللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزه اورشلیم و جایزه فرانتس کافکا گردیده است. آثار موراکامی به زبانهای بسیاری ترجمه شده و در سراسر دنیا خوانده میشوند.
از دیگر آثار او که منتشر شدهاست میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
جهت مشاهده سایر آثار هاروکی موراکامی کلیک کنید.
چرا کتاب بعد زلزله را بخوانیم
کتاب بعد زلزله یکی از آثار برجسته هاروکی موراکامی است که مطالب مهمی به خواننده ارائه میدهد. در زیر چند دلیل را برای خواندن این کتاب بیان میکنیم:
مضامین عمیق و انسانی: این کتاب به بررسی مضامین عمیق و انسانی مانند تنهایی، انزوا، جستجوی هویت، مرگ و زندگی میپردازد. زلزله کوبه به عنوان نمادی از آشفتگی و دگرگونی، شخصیتها را با چالشهای زندگی روبرو میکند و آنها را به تأمل در فلسفه وجود و معنای زندگی وا میدارد.
شخصیتهای پیچیده: شخصیتهای موراکامی غالباً با چالشهای زندگی روبرو هستند. شخصیتهای این کتاب هم ، هر کدام در جستجوی یافتن معنا در زندگی آشفته خود هستند. زلزله، آنها را از روزمرگی و عادتهای همیشگی رها میکند و به سفری در دنیای درون خود رهنمون میشود. سفری که گاه با ترس و اضطراب همراه است و گاه به کشف و شهود و رستگاری میانجامد.
مناسب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه: این کتاب به دلیل ساختار داستانی خود، برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه جذاب خواهد بود.
مناسب برای علاقهمندان به ادبیات ژاپن: کتاب بعد زلزله اثر یکی از برجستهترین نویسندگان ژاپن است و برای علاقهمندان به ادبیات ژاپن جذاب خواهد بود.
در نهایت، اگر به دنبال کتابی هستید که شما را به چالش فکری وادار کند، احساسات عمیق انسانی را در شما برانگیزد، شما را با دنیای جدیدی آشنا کند، کتاب بعد زلزله آن تجربهی لذتبخش از خواندن را به شما هدیه میدهد. همراه باکتاب، در اعماق وجود انسان سفر کنید و دریابید که پس از زلزله، چه چیزی در ویرانههای زندگی باقی میماند.
در بخشی از کتاب بعد زلزله میخوانیم
وقتی چند دقیقهای قبل نیمه شب تلفن زنگ زد، جونکو داشت تلویزیون تماشا میکرد. کایسوکی گوشه اتاق هدفون به گوش نشسته بود، چشمانش نیمبسته، و هم هنگام با حرکت انگشتان بلندش برسیمهای گیتار برقی، سرش را عقب جلو تاب میداد. داشت قطعهای با ریتم تند تمرین میکرد و اصلا نفهمید تلفن دارد زنگ میزند. جونکو گوشی را برداشت. میاکی با آن صدای خفه و لهجه اوزاکایی آشنایش پرسید: بیدارت کردم؟
جونکو گفت: نه، بیداریم هنوز.
من دم ساحلم باید ببینی این همه کنده شناورو ! میتونیم یه آتیش حسابی راه بندازیم این دفعه. میآی؟ جونکو گفت :حتماً. بذار لباس عوض کنم؛ ده دقیقه دیگه اون جام.
جوراب شلواری یی پوشید، رویش هم شلوار جینش را، بالاتنه پولیوری یقه اسکی و بستهای سیگار هم چپاند توی جیب کت پشمیاش. کیف، کبریت، دسته کلید.
با پا زد به پشت کایسوکی، کایسوکی هدفون را از روی گوشاش برداشت.
جونکو گفت: من دارم میرم دم ساحل آتیشبازی.
کایسوکی با اخم پرسید: باز هم میاکی؟ شوخیت گرفته؟ میدونی که، فوریه ست. ساعت هم
دوازده شبه. الان میخواین برین آتیش درست کنین؟
کاتاگیری بعدازظهرِ هفدهم فوریه تیر خورد. کارِ روزانهاش را تمام کرد و داشت در راه برگشتن از تراست بانک توی یکی از خیابانهای محلهی شینجوکو راه میرفت که مرد جوانِ کت چرمیپوشی پرید جلوش. مرد چهرهای بیحالت داشت و اسلحهی کوچکِ سیاهرنگی توی یکی از دستهایش گرفته بود. اسلحه آنقدر کوچک و آنقدر سیاه بود که سخت میشد باور کرد واقعی است. کاتاگیری خیره شد به چیزی که توی دستِ مرد بود، بیآنکه در چهرهاش بروزی باشد از اینکه اسلحه به سمتش نشانه رفته؛ و مرد ماشه را چکاند. همهچیز خیلی سریع اتفاق افتاد. به نظر کاتاگیری منطقی نمیآمد؛ اسلحه اما واقعاً شلیک شده بود.
پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب بعد زلزله
اگر شما هم به خواندن رمان و داستانهای خارجی علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتما کتابهای زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 168 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۳۶:۰۰ |
نویسنده | هاروکی موراکامی |
مترجم | بهرنگ رجبی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۶/۲۳ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 50,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
موراکامی خوندن برای من مثل مدیتیشن میمونه یهو از دنیای خودم پرت میشم توی یه دنیای دیگه که توش یه جور غم عجیب داره! انگار گرگی که وسط برف زمستون بچه هاشو از دست داده باشه و حالا نمیدونه واسه کی این سرما رو دووم بیاره! داستان هایی که توش خفگی رو تجربه میکنی اما نه خفگی ای که سریع بمیری! موراکامی میذاره از یه گوشه هوا بیاد تا این خفگی مدت ها طول بکشه و وقتی داری عذاب میکشی یهو یه نقل قول از کنراد میاره که:(( ترس واقعی ترسیه که آدم توی ذهنش حس میکنه)) و بعد تورو با ترس عمیقت رها میکنه! موراکامی میتونه حتی کوچکترین نورها و کمترین صداهارو برات تعریف کنه! من هنوز میتونم سالن اجرای پیانوی متروک بالای کوه رو ببینم هنوز ایستگاه راه آهن توکیو جلوی چشمامه و زلزله ی کوبه هنوزم داره زندگیمو زیر و رو میکنه موراکامی یک عنوان برای هر داستان کوتاهش میذاره و بعد آروم آروم بهت میگه هر کلمه از اون عنوان برای خودش داستانی داره که باید تا عمق جونت بره! همه ی بچه های خدا حق دارند برقصند و او تک و تنها شروع کرد به رقصیدن... از بین همه ی مجموعه داستان های کوتاه موراکامی که خوندم شاید<بعد زلزله > بهترینشون باشه که 6 داستان کوتاه داره و هرکدومشون منو بهت زده کرد!
سلام داستانهای یکدستی در این مجموعه گنجانده شده اند که همگی از دور و بافاصله تاثیر زلزله کوبه ژاپن بر زندگی افراد را بررسی میکنند، شاید برای همین است که موراکامی راوی برون رویداد (سوم شخص) را برای تمامی داستانها انتخاب کرده است. به قول بارت ما دو نوع متن داریم: متن خواندنی، که مشارکت زیادی را از خواننده نمیطلبد و مت ن نوشتنی که مشارکت فعالانه خواننده را طلب میکند. داستانهای این مجموعه از نوع دوم هستند. از میان داستانها، ابرقورباغه توکیو را نجات میدهد را در حد یک شاهکار پسندیدم. در پایان، ترجمه مجموعه یکدست، روان و قابل قبول بود. به مترجم عزیز خسته نباشید میگویم.
پس از زلزله وحشتناکی که در سال ۱۹۹۵ در شهر کوبه ژاپن رخ داد، هاروکی موراکام ی شش داستان درباره شش شخصیت مختلف نوشت که هر کدام در نقاط مختلف جهان زندگی میکردند و به ظاهر هیچ ارتباطی با شهر کوبه و زلزلهای که در این شهر رخ داد، نداشتند. اما زندگی هر یک از آنها تحت تاثیر این زلزله به کلی تغییر میکند.
برای من که عاشق قلم هاروکی ماروکی هستم این کتاب واقعا زیبا و گیرا بود ولی این نویسنده سبک متفاوتی داره که امکان داره بعضیا دوسش نداشته باشن یا براشون کسل کننده باشه ولی از نظر من همه داستان های هاروکی ماروکی یک درس مهم زندگی در عین سادگی بیان شده. بخونید حتما این کتاب رو
این مجموعه یه جور تمرینه برای این که موراکامی بتونه شبیه به نویسندهای که بهش بسیار ارادت داشت، جروم دیوید سلینجر، بنویسه. کاش از بینشو ن داستانهای بهتری رو در می اورد. اما داستان های موراکامی بیقواره نشده. حتی بدقواره نشده ولی این که تقلیدی هستن معلومه.
این اولین کتاب موراکامی است که خواندم. محشر بود. تکتک داستانهایش مرا ساعتها به فکر فرو برد و لذتی بیمانند را تجربه کردم. ترکیبی متنوع از داستانهای رئال و سورئال که همگی فلسفه زندگی را به شکلی عمیق در برابر چشم خواننده واکاوی میکنند.
خیلی فضای آرامشبخشی دارن داستانها و خوندنشون باعث آرامش میشه. در عین حال بسیار گیرا هم هستن، یک اتفاق ساده با شخص یتهای معمولی جوری روایت میشه که آدم میخکوب میشه از همون اول. داستان «شیرینی عسلی» رو به شخصه از همه بیشتر پسندیدم.
موضوع کتاب عالی خوب اما ترجمه صفر. گوگل ترانسلیتور بهتر از این آقای رجبی ترجمه میکنه. واقعا ترجمه بدی بود و نشان میده که مترجم سواد فارسی نداره. پیشنهاد میکنم اگر میخواهید این کتاب زیبا را بخوانید با این ترجمه نخوانید.
این کتاب عالیه. فضاش دارکه ولی رهیافت های خوبی برای درک فضای روحی و فرهنگی جامعه خودش میده. پیشنهاد میکنم اسم شخصیت های هر داستان رو به خاطر داشته باشید یا جایی یادداشت کنید، برای خوندن داستان های بعدی به درد میخور ه.
کتاب کافکا در کرانه رو از این نویسنده خوندم و نسبتا کتاب خوبی بود ، و با همون تصور این کتاب رو هم خوندم و به نظرمم یا من درک نکردم یا اینکه فقط داستانهای بی سر وته رو دیدم . خوندنش رو توصیه نمی کنم