سریال صوتی «آخرین دکه تا تهران» اولین سریال صوتی اختصاصی فیدیبو کاری از مهام میقانی است که در شش قسمت و به صورت هفتگی منتشر میشود. این سریال صوتی در بستر فیدیپلاس منتشر میشود و برای شنیدن آن لازم است یکی از طرحهای اشتراک فیدیپلاس را داشته باشید.
آخرین دکه تا تهران، داستان موازی دو قتل در دو نقطه از تهران را روایت میکند، که به طور اتفاقی با هم تلاقی پیدا میکنند و کارآگاه نقیبی - کارآگاه نام آشنای آثار مهام میقانی - وارد این پرونده پیچیده میشود و البته ماجرا کمکم رنگ و بوی عاشقانه نیز میگیرد.
آیا کارآگاه نقیبی در رمزگشایی از این جنایتها موفق خواهد بود یا نه؟
***
تمام اسامی، مکانها و حوادث این داستان خیالی است و هرگونه تشابه با موارد واقعی اتفاقی است.
قرار ما هر سهشنبه کنار آخرین دکه تا تهران!
***
قسمت اول سریال صوتی آخرین دکه تا تهران
قسمت دوم سریال صوتی آخرین دکه تا تهران
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 149.۷۱ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۴۶:۲۷ |
نویسنده | مهام میقانی |
راوی | مهام میقانی |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۲/۲۲ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این قسمت من رو بُهت زده کرد. گستردگی و زیبایی روایت باعث میشه این سوال مطرح بشه؛ چرا فقط شش قسمت؟ یعنی فقط یک قسمت دیگه قرار این جملات بی نقص رو بشنویم؟. نگاهِ عمیقِ نویسنده به جامعه، و اشراف کاملش به شهر و مردم( از هر طبقه) و استفاده از علت و معلول های درستِ روانی برای خلقِ شخصیت ها، باعث شده واقعن حسرت بخوریم که فقط یک قسمت باقی مانده تا پایان! من هنوز دوست دارم نقیبی 27 ساله و 30 ساله و حتا کودک رو بشنوم! هنوز دوست دارم از گذشته ی جلیل بشنویم! مصائب تک تک این آدمها( چه منفی و چه مثبت) رو انگار خودم زندگی کردم! دستمریزاد! واقعن باید گفت دستمریزاد! این حجم از توانایی در خلقِ شخصیت و قصه رو دست کم در ایران و در این حوزه ( رمان جرم) من تا حالا ندیدم و نشنیدم! رفتن به گذشته شخصیت ها و بازگشت به اکنونشون و کنارِ هم گذاشتنِ این ها انقدر درست و روان و باور پذیر اتفاق میوفته که من فکر می کنم لحظه ای از روایت تخیل نیست! و واقعیته! گرچه که میدونم بخش های زیادی از داستان از تخیل نویسنده آمده، ولی نویسنده چنان با چیره دستی زیست خودش رو آمیخته با تخیل که باز هم باید تاکید کنم؛ شش قسمت برای این گستردگی کمه! من سالها میتونم به این قصه گوش بدم. قسمت شش رو اصلن نمیشه پیشبینی کرد! گرچه کم کن پرده از راز ماجرا کنار رفته اما مطمنم اگر وقت بود و قسمت های بیشتری رو قرار بود بشنویم، نویسنده حالا حالا ها می تونست در سفرِ قهرمانش مارو همراه کنه…. دم تمام اونهایی که باعث شدن این اثر خلق بشه و خاصه نویسنده ش گرم….
اگر این تموم بشه یعنی چی میشه یعنی نقیبی دیگه ادامه نداره؟ یعنی جلیل و نقیبی کلا شیش قسمته؟؟! یعنی سیزن به سیزن نیست و داستانای دیگری با همین افراد حتی با جلیلی که مثل موریارتی و شرلوک هلمز طوری که موریارتی دستگیر نمیشد و پا به پای شرلوک هلمز میومد چون باهوش و جذاب بود نمیدونم چجوری توی قسمت میشه تموم شه چون نقیبی میتونه سروناز و دکتر و هم دستگیر کنه اما جلیل بمونه مثل موریارتی میشه یجورایی برنامه ریزی کرد که با اتمام قسمت اخر نقیبی ساده لوح و کم هوش به نظر نرسه و جلیل دستگیر نشه و مثل موریارتی چند سیزن ادامه پیدا کنه که بتونیم همزمان هم بیشتر جلیلو ببینیم هم نقیبی رو ، یا حتی یجا باهم شاید همدست شن ؟ چون نقیبی پلیس واقعی نیست و اینطوری داستان انقدر ادامه پیدا میکنه که حتی بیشتر از دو سیزن بشه . یا مثلا بعد دو سیزن یهویی جلیل دوباره پیدا بشه یعنی ما چند سیزن بدون جلیل داشته باشیم و یهو یه سیزن با جلیل خیلی جذاب میشه به نظرم در درجه اول خواهش میکنم این داستان فقط شیش قسمت نباشه و تموم نشه یا جلیلو نگیرن اخرش لاقل لطفا سیزن بعد برای نقیبی یک دستیار زن انتخاب بشه تا اگر ایشالا جلیل زنده موند قصه حتی جذاب ترم بشه
من از خیلی قدیم شمارو دنبال می کردم اقای میقانی وقتی بعد از سه کتاب اولتون متوجه شدم سراغ ادبیات جنایی رفتین خیلی مأیوس شدم کتاب در سید خندان کسی را نمی کشند را که خوندم یکم امیدوار شدم قتل های زنجیره ای عباس اباد یکم کناب خوبی بود به نسبت ادبیات ایران اما این رمان صوتی چیز دیگریست با این حال هنوز فکر میکنم بهترین کتاب شما افتاب از امیر اعلم طلوع میکند باشه یعنی در واقع نمیدونم بین این رمان صوتی و کتاب امیر اعلم کدومو انتخاب کنم .ولی میخوام ازتون خواهش کنم دلسرد نشین و این کاراگاه ابراهیم نقیبی رو ادامه بدین من با نکاتی در این رمان صوتی مواجه شدم که مطمنم از درک فعلی خواننده و شنونده ایرانی بالاتره این اثر بدون شک در سطح جهانیه اما بعید میدونم درست درک بشه شاید با ادامه دادن این رمان صوتی در قصه های جدید تر کمی قدرش دونسته بشه حیف که یک قسمت دیگه از این داستان بیشتر نمونده خرده پیرنگ های این داستان اونقدری بود که بشه حداقل تا ده قسمت جلو رفت امیدوارم قسمت ششم هم عمیق بمونه هم هیجان کافی رو داشته باشه
چه شروع حیرتانگیزی داشت این قسمت، یکی از بهترین شروعهایی بود که در آثار فارسی دیدم. روش مهام در نوشتن این سریال خیلی میتونه آموزنده باشه، اون پازلوار تکهتکههایی رو انگار از گوشهها و کنارهها شروع کرده و هی چند وقت یکبار به مرکز پازل برگشته و تو این قسمت لایههای زیرین پازلش رو به نمایش میگذاره. برگشتن به گذشته این آدمها و شرح آنچه بر آنها گذشته تا آدم امروزی بشن تکه بسیار مهمی از این معمای پیچیده بود که در این قسمت اتفاق میافته. تنها نکتهای که به ذهنم میرسه اینه که کاش این برگشتن به گذشته یکباره و فقط در این قسمت نبود، یکم خردتر میشد در بین روایتها و گهگاهی میشنیدمش، اینطوری این حس رو ایجاد میکنه که نویسنده دیگه به اینجای داستان که نزدیک به آخرش هم هست که رسیده فکر کرده همه روایتهای گذشته رو یکجا بگم که خواننده موضوع رو بفهمه. این یک مقدار توی چشم میزد. اما از اجرا و صداگذاری خوب اثر هم نمیشه گذشت که نشون دهنده مهارت مهام میقانی در شناخت موسیقی، صدای پسزمینه و خلاقیتش در استفاده از این ابزارهاست.
از هنر یک نویسنده همین بس که شخصیت هارو به نحوی پردازش کنه که منه مخاطب نه در پی اتمام داستان به شکلی که دوسش دارم بلکه در پی کشف حقیقت و راز شخصیت ها باشم. شخصیت ها به شکلی زنده و حقیقی با تمام جزیات طراحی شدن که من به خودم اجازه دخالت در تصمیماتشون و پایان احتمالی این مارو رو نمیدم. اون ها هر پایانی که به برای این پرونده رقم بزنن من پذیرا هستم چون زندگی انسان های واقعی پایان های واقعی داره نه از جنس الزام به رضایت و جلب ببینده ... میگم بیننده چون من این سریال رو میبینم، نمیشنوم. توصیفات به شکلیه که شما هر صحنه رو میتونین تصور و تجسم کنین. منتظر سرانجام سرنوشته دلخواه این شخصیت ها میمونم🌿
.برای من بخش بزرگی از لذت گوش دادن به نمایش رادیویی یا سریال صوتی، مربوط میشه به فعال شدن حداکثری تخیل و خیالم؛ خیلی بیشتر از خواندن رمان و خیلی متفاوتتر از تماشای تئاتر و حتی حضور روبروی پردۀ سینما. از این نظر تجربۀ شنیداری «آخرین دکه تا تهران»، در هر اپیزود سورپرایز تازهای برای من داشته. به نظرم این اثر تونسته تمام امکانات و ظرفیتهای موجود در این قالب رو به بهترین شکل ممکن به خدمت بگیره و تبدیل به شاخص و ترازی برای تولیدات مشابه دیگه بشه. به عنوان یکی از مخاطبان تازۀ فیدیبو به تکتک بچههایی که پشت تولید این اثر بودن تبریک میگم و قدردان تلاششون هستم.
من تو این هفته انقدر درگیر کاراگاه نقیبی بودم که یک کتاب دیگه هم( پرونده کاراگاه عاشق) از ایشون شروع کردم وسط خوندن کتابم اما به نظرم نقیبی شخصیت یونیک و جذابی توی ادبیات معاصر ایران خواهد بود و امیدوارم کتاب ها با سریال های صوتی دیگه ای هم با محوریت کاراگاه نقیبی تولید بشه این قسمت هم مثل قسمتای قبلی عالی بود. جلیل نه به عنوان یک شخصیت منفی بلکه به عنوان یک انسان خاکستری خیلی خوب به تصویر کشیده شده و پیشینه کاراکتر بسیار ق ابل درک بود و اینکه یجورهایی روبرو و مقابل نقیبی قرار میگیره هم خیلی باحاله
اگه بج «دیوانهکننده» بین بجهاتون وجود داشت، قطعا به جای «گیرا»، دیوانهکننده رو واسه این قسمت انتخاب میکردم. بعضی جاهاش انقدر ضربان قلبم بالا میرفت نگهش میداشتم و به خودم یادآوری میکردم که جو گیر نباش و بر خودت مستولی شو:)) داشتم فکر میکردم از نویسندههایی که داستان جنایی خوندم، کمتر توصیفات دقیق عاشقانه شنیدم و از نویسندههایی که عاشقانه خوندم، کمتر چشمههای جنایی دیدم، قلم مهام میقانی قابل تحسینه. دمش گرم باعث شد امیدوار باشم به ادبیات جنایی ایران.
اگر مثل من آخرهای این قسمت حواستون پرت شده، یک لحظه ناب در انتظار تون هست که برق از چشم آدم می پرونه. ده دوازده دیقه آخرش رو با حواس جمع گوش بدین و بعد حتما نیاز دارین برگردین یک بار دیگه گوش بدین. من الان دارم برای بار سوم این قسمت رو گوش می دم. یک جاهایی اش رو اول آدم متوجه نمی شه انقدر که اطلاعات زیاد هست. واقعن حیف هست این کار درست شنیده نشه. من توی هر چی گروه تلگرام می شناختم قرار دادم. خداست، خدا
من حتی هنوز اشتراک فیدیبو نگرفتم و با اعضای خانواده گوش میدادیم ولی اگر کمکی به این داستان و چنین تولیدات ارزشمند و قوی میشه این کار رو می کنم. من دربرابر این قصه فکر می کردم باید توقع پایین باشه. باید به این محدود بشه که کی قاتله و کی نیست. کی گناهکاره و کی نیست. ولی از آخر قسمت چهارم فهمیدم اصلا مواجه من با این داستان نباید این طور باشه. این داستان یک اثر سنگین انسانی و جدی هست.