- اثری از خالق چشمهایش، گیلهمرد و چند اثر ارزشمند دیگر:
«سیدمجتبی آقابزرگ علوی» معروف به «بزرگ علوی» در سال ۱۲۸۳ خورشیدی، در خانوادهای از هواخواهان جنبش مشروطه، در تهران متولد شد. در نوزده سالگی همراه پدر تاجرش به آلمان رفت و در رشتههای علوم تربیتی و روانشناسی به تحصیل پرداخت تا پس از بازگشت به ایران به آموزگاری مشغول شود. علوی در سال ۱۳۰۷ به ایران بازگشت و ابتدا در شیراز و سپس در تهران مشغول تدریس شد. داستان «سرباز سربی» که از نخستین داستانهای برجستهی اوست، در همین سالها نوشته شده است. بزرگ علوی به همراه «صادق هدایت» و «صادق چوبک» از پیشگامان داستاننویسی نوین در ایران هستند و این سه را پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. علوی در کنار تدریس و داستاننویسی به سیاست نیز روی آورد و در انتشار مجلهی «دنیا» همکاری داشت. او به مدت چهار سال از ۱۳۱۶، یعنی سالهای پایانی حکومت رضاشاه، زندانی بود. علوی هنگام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران نبود و پس از آن نیز به آلمان رفت و در دانشگاه مشغول تدریس شد و علاوه بر داستاننویسی، پژوهشهایی دربارهی ایرانشناسی و زبان فارسی نیز انجام داد. او پس از انقلاب ۱۳۵۷، برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت، اما سپس به آلمان برگشت و در سال ۱۳۷۵ دیده از جهان فروبست. از آثار برجستهی او میتوان به «چشمهایش»، «گیلهمرد»، «ورقپارههای زندان»، «پنجاهوسه نفر»، «میرزا»، «سالاریها» و «موریانه» اشاره کرد.
- سرگذشت یک مأمور ردهبالای ساواک:
علوی «موریانه» را چند سال پس از انقلاب ۱۳۵۷ نوشت. اما داستان آن از دههی سی شمسی آغاز میشود و تا چند روز پس از انقلاب اسلامی ایران ادامه مییابد. راوی کتاب یک مقام ساواکی است که نویسنده کوشیده از زبان او موریانههایی که پایههای تخت پادشاهی را جویدند و حاکمیت شاهنشاه را فرو ریختند، به تصویر بکشد. در این خلال، خون جوانان مبارزی که جان خود را هم در راه مبارزه از دست دادند، رنگی ویژه مییابد. البته همانطور که از محدوهی زمانی روایت پیداست، علوی موریانهها را در سالهای پایانی حکومت پهلوی که به سقوطش انجامید، نشان نمیدهد. او از چگونگی ایجاد ساختار و نظام حکومتی آغاز میکند و نشان میدهد که معمار چگونه همان خشتهای نخستین را کج گذاشته و باعث شده دیوار نظام همواره متزلزل باشد. علوی توانسته با هنرمندی، خط سیر داستان موریانه را در کنار تصاویری که از یک نظرگاه بدیع، ترسیم میشوند، پیش ببرد و همزمان با بیان قصهای با ساختار درست، محتوایی روشن از نقدهای سیاسی، اجتماعی و تاریخی خود را هم ارائه کند. در این بین، نقش زبان و نثر این نویسندهی شهیر هم انکارناشدنی است. همانطور که نثر آثاری چون چشمهایش و گیلهمرد، مخاطب را به خود جذب میکند، در موریانه هم روانی و جذابیت متن از چاشنیهایی هستند که میتوانند این رمان را به تجربهای لذتبخش بدل کنند.
- خطوط آغازین موریانه:
من یک ساواکی هستم. از اینکه چنین شغلی اختیار کرده بودم، نه شرمندهام، نه مغرور. این هم کاری است مانند کارهای دیگر. مگر کارمندان وزارت دارائی همه دزدند و یا کسانی که در دادگاهها دستهدسته مردم را باگناه یا بیگناه به زندان میفرستند یا به پای دار، همهشان آدمکشند؟ تنها در یک ادارهی دولتی کار کردن جرم نیست. مگر میشود در کشوری بینگهبانی زندگی کرد؟ مگر در کشور آزاد آمریکا، سیآیای وجود ندارد؟ در انگلستان اینتلیجنت سرویس نیست؟ در فرانسه رکن دوم و در روسیه کاگب؟ همهجا هست؛ باید هم باشد. امروز هم اگر پایش بیفتد، حاضرم برای هرکس که باشد، کار کنم. خوبی یا بدی شغلی، بسته به وابستگیهای آن است. آری، من رشوه گرفتهام. مگر در شهربانی و دادگستری، رشوهگیری رواج ندارد؟ در دادگستری و ارتش هم هست. چرا در سازمان امنیت و اطلاعات کشور نباشد؟ اما من کسی را شکنجه نکردهام. احدی را نکشتهام. سببش این است که عرضه نداشتهام. اما دیدهام که خرابکاران را زجر دادهاند. بماند... من خیلی چیزها دیدهام. خیلی چیزها میدانم. تا دیروز نمیتوانستم بگویم و بنویسم. نمیتوانستم به دیگران آنچه فکر کردهام و احساس، بروز دهم. اما حالا مثلاً آزادم. دهانبندان نیست. در کشوری که من دارم جان میکنم، اقلاً این اختیار را دارم که آنچه سالها در دل نگاه داشتهام، روی کاغذ بیاورم. هیچ شرمی ندارم. کارهای بدی هم که کردهام میگویم. قصدم این است که آنچه دربارهی دیگران مینویسم، قابل قبول باشد. حالا که من دارم خودم را خراب میکنم، چرا آبروی دیگران را نریزم؟
- آثار بزرگ علوی در آوانامه:
کتاب صوتی «موریانه» هشتمین کتاب از میان آثار «بزرگ علوی» است که آوانامه با همکاری «مؤسسهی انتشارات نگاه» و این بار با صدای «مهیار ستاری» تهیه و تولید کرده است. پیش از این کتابهای «چشمهایش»، «گیلهمرد»، «میرزا»، «سالاریها»، و «ورقپارههای زندان» با صدای «آرمان سلطانزاده»، «چمدان» با اجرای «علی دنیوی ساروی» و «۵۳ نفر» با خوانش «تایماز رضوانی» منتشر شدهاند.