کتاب صوتی یک آموزش هیجانی نشر نوین کتاب

این روزها، توجه به آموزش‌های فنی و حرفه‌ای بیش از هر زمان دیگری است. اما نکته‌ مهم این است که ما در دنیای امروز تنها نیاز به آموزش‌های فنی داریم؟ خیر، بیش از هر چیزی نیاز به آموزش‌های عاطفی و روانی داریم. ما آن‌قدر که به پول در آوردن و فرصت‌های مختلف شغلی فکر می‌کنیم به توانمندی‌مان در روابط عاطفی اهمیت نمی‌دهیم، گویی یاد گرفته‌ایم که سواد عاطفی و هوش هیجانی از اهمیتی در زندگی‌مان برخوردار نیستند. انگار ما به دنیا آمده‌ایم که تنها پول درآوریم و کار کنیم. اما باید در جهان امروز به این درک برسیم که حتی ابراز عشق نیز یک مهارت است و باید برای یادگیری آن تا جایی که می‌توانیم زمان صرف کنیم و آن را بهبود ببخشیم. ما به وسیله‌ هنر و فرهنگ و با تقویت مهارت‌هایی کلیدی که در کتاب صوتی «یک‌ هوش ‌هیجانی» می‌شنویم، می‌توانیم تغییراتی مهم در زندگی‌مان به وجود آوریم. نقش مذهب و ادیان در تاریخچه‌ی هوش هیجانی ما چه بوده است؟ چقدر فرهنگ‌ها و تغییر و تحولات اجتماعی روی نگاه‌ ما نسبت به اهمیت مهارت‌های نرم تاثیر گذاشته‌اند؟ چقدر در کودکی صفحه پاک روحمان به خودی خود روی هوش هیجانی‌مان آگاه بوده است؟ حالا که بزرگ‌شده‌ایم، چقدر می‌توانیم خودمان به‌تنهایی در بالا رفتن آگاهی هیجانی‌مان تاثیرگذار باشیم؟ به‌غیراز ما چه عوامل دیگری در رسیدن به این بخش از بلوغ سهیم‌اند؟ در کتاب «یک آموزش هیجانی» قرار است به این سؤالات پاسخ دهیم، بشنویم و یاد بگیریم. اما کتاب چطور می‌خواهد ما را روانه دنیای هوش هیجانی کند و چگونه به آن می‌پردازد؟ پس بیایید تا برایتان بگویم. ما در کلاس‌های درسمان از شکل ساختاری افعال تا انواع مختلف حرفه‌ها را یاد می‌گیریم، اما روزبه‌روز از پرداختن به مسائل عاطفی و روحی دور می‌شویم. مهارت‌های نرم جایی در کلاس‌های درس ندارند. تصورمان بر این است که یا ضرورتی ندارد روی هوش هیجانی و عاطفی‌مان کار کنیم یا این‌ها مفاهیمی آموزش‌پذیر نیستند و جزو ویژگی‌های تغییرناپذیر ما هستند. اصلاً شاید مشکل از ساختار کلام باشد! شاید ما هوش را یک مفهوم کلی در نظر می‌گیریم و به همین خاطر آدم‌ها را در دسته‌بندی‌هایی کلی‌ مثل بی‌هوش و باهوش تقسیم می‌کنیم. به همین خاطر است که پذیرش تفکیکی از هوش هیجانی، هوش آشپزی، هوش ریاضی، هوش ادبیات و هوش ارتباطی و... برایمان سخت است. کسی نمی‌داند. اما قرار است با بررسی فرهنگی که ارزشی برای هوش هیجانی قائل نیست بفهمیم چه رویکردی پشت این فرهنگ قرار دارد و فارغ از اینکه سرچشمه‌اش کجاست چه چیز‌هایی جنبه‌های مختلف آن را تقویت می‌کند. حتی اگر در سیستم‌های آموزشی تنها چشم‌اندازی که برای ما تصور می‌شد، یک کارمند موفق و کارامد شدن بود، بازهم باید بر روی مهارت‌های نرممان در زندگی تاکید می‌شد. این مهارت‌ها حتی در فرایند‌های کاری و زندگی کارمندی‌مان نیز مهم است و فقط مدیران نیستند که باید مهارت‌های نرم خوبی داشته باشند. مهرورزی، خودباوری، مهربانی، همدلی، خوب گوش دادن و... از مهارت‌هایی است که تصور می‌کنیم همه‌یمان آن را به‌خوبی بلدیم و می‌توانیم به کارش بگیریم، اما درواقع نه‌تنها آن‌ها را کاملاً بلد نیستیم بلکه شاید خیلی هم با آن‌ها آشنا نباشیم. حتی اگر سیستم‌های آموزشی و فرهنگی‌مان تاکیدی روی مهارت‌های نرممان نداشتند و ما در این ساختارها یادشان نگرفتیم، اما حال که آگاهیم و درسترسی‌مان به کتاب‌های صوتی و چاپی، مقالات، درس‌گفتارها، ویدئوهای آموزشی و... زیاد است، می‌توانیم به خودمان اتکا کنیم و در مسیر یادگیری این مهارت‌ها قرار بگیریم. اگر حتی فکر می‌کنید در مهارت‌های نرمتان موفق هستید، ما به شما این کتاب را پیشنهاد می‌کنیم، چراکه تاکید کتاب فقط بر یاد دادن مهارت‌ها نیست و می‌توانید با تاریخچه‌‌ای آشنا شوید که جوامع امروزی ما را ساخته و ببینید چه فلسفه و سیاستی این شکل از آموزش و نگاه به موفقیت را تقویت کرده است. آلن دوباتن، نویسنده و فیلسوف سوئیسی، است. او به شکل نظام‌مند فلسفه را با مفاهیم روزمره‌ پیوند داده و این کتاب هم یکی از نمونه‌های درخشان آن است. نیاز نیست اهل فلسفه باشید تا بتوانید از اطلاعاتی که او در کتابش می‌دهد لذت ببرید. او زبان بسیار نرمی دارد و از چیزهایی حرف می‌زند که همه‌ ما تجربه کرده‌ایم و برای داشتن یک زندگی بهتر به کارمان می‌آید. در بخشی از کتاب «یک آموزش هیجانی» که آلن دوباتن تلاش کرده از زندگی روزمره ما حرف بزند، می‌شنویم: «ما برای نشناختن خود، بهانه‌های بسیار زیادی داریم. احساسات و نیازهای نیازموده راکد می‌مانند و انرژی خود را به صورت تصادفی در زندگی ما توزیع می‌کنند. هرآنچه در خود نشناسیم، دوباره به شکل دیگری در ما ظاهر می‌شود. بلندپروازی به ترس، حسادت به بدخلقی، عصبانیت به خشم، و غم و اندوه به افسردگی تبدیل می‌شود. احساسات انکارشده سیستم بدن ما را منقبض می‌کنند و تحت‌فشار قرار می‌دهند تا دچار تیک‌های مخرب شویم. انقباض صورت، ناتوانی جنسی، وسواس و اندوه بسیار. می‌توانیم بخش بزرگی از آنچه زندگی ما را نابود می‌کند به احساساتی نسبت دهیم که خودآگاه ما راهی برای درک یا پرداختن به‌موقع به آن پیدا نکرده است.» کتاب «یک‌ آموزش هیجانی» را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنید، مخصوصاً که متین بختی گوینده‌ این کتاب است و صدایش می‌تواند تاثیرگذاری کتاب را برایتان چند برابر کند. او که علاوه بر خوانش رمان و مجموعه داستان‌های متعدد، مهارتی در خوانش درست و تاثیرگذار کتاب‌های روانشناسی دارد.