پائولو کوئلیو در ۲۴ اوت ۱۹۴۷ درشهر ریودوژانیرو، کشور برزیل به دنیا آمد. در نوجوانی یک بار از آرزویش برای نویسنده شدن گفت و مادر او که زنی خانه دار بود پسرش را نصیحت میکند و توضیح میدهد که نویسندگی اصلا شغل نیست و آیندهای ندارد. پدر پائولو مهندس بود و به قول مادرش، انسانی منطق گرا با دیدی کاملا مشخص از زندگی. با این همه، پائولو به نصایح والدین خود گوش نکرد و سرپیچی و سرکشیاش موجب شد تا سر از مرکزی روانی درآورد. هر چند از آنجا هم گریخت. او بعدها درمورد رفتار پدر و مادرش معتقد بود آنان نمیخواستند او را آزار دهند، اما برای کمک و نجات فرزندشان راه چاره دیگری به ذهنشان نمیرسید. پائولو برای تحقق آرزوهای والدین خود مدتی رویای نویسنده شدن را رها و در مدرسه حقوق ثبت نام کرد، اما نتوانست ادامه دهد، چندی به گروهی نمایشی پیوست، در شرکت تولید موسیقی کار کرد، به روزنامه نگاری پرداخت، به سفر رفت و به قول خودش طبیعی زندگی کرد، اما رویایش را فراموش نکرد. امروزه پائولو کوئلیو یکی از محبوبترین و تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر است. افکار او نوعی عرفان نوظهور عنوان میشود و به قولی با قدرت کلام خود پیوندی میان فرهنگهای مختلف برقرار کرده. آثارش جذابیتهای دلنشینی دارد و ازعرفان مسیحیت، عرفان ساحری و نگرشهای متنوع شرق و غرب الهام گرفته است. با این همه به اعتقاد بسیاری پائولو کوئلیو را نمیتوان اندیشمند و متفکر دانست. از جمله معروف ترین آثار او میتوان از خاطرات یک مغ، کیمیاگر، بریدا، کوه پنجم و پدران، فرزندان و نوهها نام برد. او هنوزهم مطالبی هفتگی در بعضی از روزنامهها مینویسد و از مصاحبه دریغ ندارد، از سال ۲۰۰۷ سفیر صلح سازمان ملل در موضوع فقر و گفتگوی فرهنگی است و آثارش به دهها زبان ترجمه و خوانده میشود. هر چند عقاید او گاهی غیر معول به نظر میرسد، برخی او را کیمیاگر واژهها میخوانند یا بر عکس پدیده ای عامه پسند، اما به هر حال طرفدارن زیادی دارد و یکی از مشهورترین نویسندگان قرن حاضر شمرده میشود.
در این مجموعه گزینه ای از یادداشتهای روزانه پراکنده و کوتاه و بلند پائولو کوئلیو در سالهای اخیر گردآوری شده اند که مطالعه آن خالی از لطف نیست.