برادر ناتنی بهنام و نیکا، بعد از مرحوم سردارخان، سرپرست جدید خانواده است! مرد جوان متمول و متشخصی در روابط اجتماعی و متعصب در امور خانوادگی! حالا فرصتی پیش آمده تا تقاص کینهی عمیقی را بگیرد که از شهرزاد به دل دارد! جدال نامدار با دختر ک شَر زاده از ابتدای ورودش به خانه رقم می خورد اما به مرور، به نقش پر رنگ شهرزاد در زندگی بازماندگانِ سردارخان پی میبرد؛ سرپرستی بهنام فقط از عهدهی این گربه ی افسونگر برمی آید! و نامدار هر آن ممکن است در سِحر این ساحره اسیر شود، حیف که عادت ندارد به سیب نیمخوردهی کسی گاز بزند، ولی امان از جادوی شهزاده خانم خدریها… امااان!