چوب بهدستهای ورزیل که نخستین بار در دههی چهل چاپ شد، نگاه نویسنده است به حضور مستشاران خارجی که به ظاهر برای بهبود اوضاع میآیند اما کم کم مقیم شده و همه چیز را میبلعند.حمله گرازها در دهی که محصول را غارت میکنند، روستائیان را به اندیشهی استخدام شکارچیانی می اندازد اما شکارچیان رحل اقامت می افکنند و وضیعتی بدتر از گرازها پدید میآورند، روستائیان چارهای جز قیام ندارند اما آیا قیام میکنند. ….
غُلامحُسین ساعِدی معروف به گوهرمراد متولد شنبه ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایرانی است. از داستان گاو او (در مجموعه عزاداران بیل)، فیلمی به همین نام ساخته شدهاست که موفقیتی جهانی یافت.
ساعدی تحصیلات خود را با درجه دکترای پزشکی، گرایش روانپزشکی در تهران به پایان رساند. نویسندگی را از سن ۱۶ سالگی آغاز کرد و سالهای زیادی را به نمایشنامهنویسی و داستاننویسی فارسی گذراند. وی در روز شنبه ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپردهشد.
او که خود ترک آذری بود و به زبان مادری خویش نیز بسیار علاقمند بود، درباره ی زبان فارسی و جایگاهش در ایجاد همبستگی و نقشِ آن در وحدت ملی ایرانیان، طی مصاحبهای با رادیو بیبیسی چنین گفت: «زبان فارسی، ستونِ فقرات یک ملت عظیم است. من میخواهم بارش بیاورم. هرچه که از بین برود، این زبان باید بماند.»
اولین کتاب و نمایشنامه ای بود
که از آقای ساعدی خوندم.
.
در این نمایشنامه شون، چقدررر خوب
اثرات کمک گرفتن از بیگانه در امور داخلی
یک سرزمین رو تو قالب روستای ورزیل
به ما نشون دادند...
همچنین، با تعلیق ها و موقعیتهای
هیجانی که در داستان (به ویژه پایانش)
ایجاد کرده بودند؛
فضا، شرایط و اتفاقات داستان رو
به شکلی دلچسب و اثرگذارتر
برای ما به نمایش درآورده بودند
جوری که داستان، نه خیلی وحشتناک شده بود
و نه ریتم کندی داشت.
.
در کل، نمایشنامه زیبا و مفهومی بود
و خوندنش رو توصیه میکنم👍
5
این نمایشنامه واقعا بامزه بود. اغلب نمایشنامه هایی که خوندم برخلاف این یکی تراژدی بودن واسه همین ازین نمایش نامه خوشم اومد. جدای ازینکه بار سیاسی داشت