برخی از انسانها وقتی که از خواب بیدار میشوند احساس میکنند که هیچ هدفی در زندگی خود ندارند و نمیدانند برای چه به حیات خود ادامه میدهند. این افراد گمان میکنند که بسیاری از اهداف تعیین شده در زندگیشان کاذب و غیرضروری است و صرفا آنها را سرگرم میکند. تجربه حس ملال روز به روز بیشتر از گذشته میشود. برخی میگویند که چنین حسی از عارضههای زندگی در دنیای مدرن و دور شدن از تعلقات سنتی است. با این حال به صورت کمابیش چنین حسی در همه ما وجوددارد و ما سعی میکنیم کمتر با آن درگیر شویم و تا جای ممکن به سراغش نرویم، کتاب صونی تهوع، اثری فلسفی است که به چنین حسی میپردازد.
رمان صوتی تهوع داستان یک نویسنده و مورخ فرانسوی به اسم آنتوان روکانتن است که پس از سالها سفر و جستوجو در شهرها و کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و آفریقایی به شهر کوچک ساحلی بوویل میآید تا مدتی در آنجا مستقر شود. هنگامی که این داستان را میخوانید سه سال از اقامت آنتوان در این شهر گذشته است. او به این دلیل به این شهر آمد تا درباره شخصیت تاریخی قرن هجدمیای به نام مارکی دورولبون اطلاعی کسب کند و درباره این شخصیت کتابی را بنویسد. آنتوان تصمیم میگیرد تا در یک کلبه ساکن و آرام سکونت کند تا بتواند تمرکز بیشتری روی کارش داشته باشد. اما افکار پریشانی، به سوی ذهن او آمدهاند که درگیرش میکنند.
رمان تهوع در واقع تاملات و دفترچه یادداشت آنتوان روکانتن است، او سعی میکند تا شرح حالی از وضعیتش را در این دفتر ثبت کند و بگوید به چه چیزهایی فکر میکند. تنهایی وحشتناک او در ابتدا خواننده را به این مسئله مشکوک میکند که شاید آنتوان به صورت حادی از بیماری افسردگی رنج میبرد، میل او به خودکشی نیز تایید کننده همین ادعاست. اما نمیتوان چنین وضعیتی را یک افسردگی دانست. انزوا و تنهایی خودخواسته روکانتن وضعیت پیچیدهای را برای این مرد سی و چند ساله به وجود میآورد.
در ابتدای این داستان میتوان گفت که به شخصیت اول کتاب نوعی حالت تهوع دست میدهد و او متوجه میشود که ایجاد این حس، متاثر از مواجهه سارتر با انسانها و حتی اشیاء است. روکانتن با در دست گرفتن شنهای دریا دچار چنین حالت پریشانی میشود. به راستی چطور ممکن است که اشیای پیرامون ما باعث حالت تهوعمان شوند؟ در اینجا میتوان گفت که فلسفه به کمک میآید تا جواب این سوال را بدهد.
کتاب صوتی تهوع را میتوان یک رمان فلسفی دانست، جایی که اندیشه فلسفی در قالب یک داستان و با توصیف یک تجریبه عینی به وقوع میپیوندد. هیج کسی با حس تنهایی بیگانه نیست و کتاب تهوع نیز از همین زاویه بحث را آغاز میکند. دلیل احساس تهوع قهرمان داستان به اشیا و آدمهای اطرافش را میتوان در دو وجهی دانستن وجود انسان در دیگاه سارتر بررسی کرد. انسانها دارای یک وجود جسمی و وجودی ذهنی هستند. وجود ذهنی آنها بر وجود جسمیشان برتری دارد و تفاوت میان این دو وجود باعث میشود تا آنتوان حال نامساعدی پیدا کند.
به باور نویسنده بسیاری از کارهای دیگران، پنهان شدنها و ابراز احساسات آنها صرفا اعمالی هستند تا افراد برای توجیه بودنشان به کار میبرند. این مسئله واقعیت تلخی که آنها در حقیقت تنها هستند، برطرف نمیکند. علاوه بر این صرفا توجیه غیر قایبل قبولی برای ادامه دادن زندگی آنهاست. این تاریخدان پا را فرار میگذارد و با کارهایی نظیر دانشاندوزی، عاشق شدن، کسب تجربه و انساندوستی نیز مخالفت میکند. به نظرش این کارها باعث بدتر شدن تهوعش میداند. اما آیا هیچ راه رهاییای وجود دارد تا ما پس از پی بردن به وجود ذهنی بتوانیم کمتر احساس تهوع از این دنیا را داشته باشیم؟ هر چند در ابتدا فضای کتاب سیاه است و به نظر نمیآید که راهی برای رهایی وجود داشته باشد. اما روکانتن متوجه میشود که در چیزهایی چنین حالتی نیست. او پی میبرد که هنر و ادبیات میتوانند زندگی در چنین دنیایی را برایش قابل تحمل کنند. پس این مورخ به کاری انقلابی دست میزند، کارش را کنار میگذارد و تلاش میکند با پناه بردن به دنیایی جدید، مسیرش را تغییر دهد. این دفترچه یادداشت که ما تحت عنوان رمان تهوع میخوانیم، در واقع تلاشی از جانب قهرمان داستان است تا وجودش را توجیه کند و برای آن دلیلی قابل قبول داشته باشد.
در این کتاب درباره ماهیت آزادی، هدف زندگی، چیستی وجود و تقدم وجود بر ماهیت بحث میشود. برخی از قسمتهای رمان تهوع پیچیدهاند و لازم است چندین بار آنها را گوش دهیم.
ژان پل سارتر، فیلسوف، فعال سیاسی و نویسنده توانمند فرانسوی در قرن بیستم است. این نویسنده به نوشتن نمایشنامه نیز علاقه بسیار زیادی داشت و موضعگیریهای سیاسی تو همواره جنجال آفرین بودند. سارتر با وجود انتخاب شدن برای دریافت جایزه نوبل ادبیات، از پذیرش آن جایزه بنابر دلایل سیاسی اجتناب کرد. او را یکی از پرشورترین پیروان فلسفه اگزیستانسیالیتی یا وجودگرایانه در قرن بیستم میدانند که سبب آشنایی بسیاری از افراد با این مکتب فکری و فلسفی شد. سارتر نهایتا در 15 آوریل سال 1980 در شهر پاریس و در سن 75 سالگی درگذشت.
کتاب تهوع به علت اهمیت بالایش چندین بار به زبان فارسی ترجمه شده است. از ترجمههای مشهور این کتاب میتوان به ترجمه امیر جلالالدین اعلم و ترجمه حسین سلیمانی نژاد اشاره کرد که توسط نشرهای نیلوفر و چشمه منتشر شدهاند.
کتابی که در پیش رو دارید توسط محمدرضا پارسایار و به همت نشر کتاب پارسه ترجمه شده است. نسخه صوتی آن نیز با گوینده رضا عمرانی و به وسیله انتشارات ماه آوا در فیدیبو در دسترس است. کتاب صوتی تهوع را میتوانید در 9 ساعت گوش دهید.
اگر از این رمان فلسفی خوشتان آمد و به مکتب اگزیستانسیالیسم علاقهمند هستید، میتوانید پس از اتمام این کتاب، رمان بیگانه اثر آلبر کامو را مطالعه کنید. این رمان نیز ماهیتی فلسفی دارد و به مسئله وجود و اراده انسان میپردازد. علاوه بر آن نسبت به کتاب تهوع، کمتر پیچیده است.
چند لحظه پیش, موقع پایین رفتن از پلکان هتل صدای لوسی را شنیدم که درحال برق انداختن پله ها سفره ی دلش را برای بارصدم پیش مدیر هتل باز می کرد. خانم مدیر زورکی و بریده بریده حرف می زد چون هنوز دندان های مصنوعی اش را نگذاشته بود. با ُربدوشامبر صورتی و دمپایی تقریبا برهنه بود. لوسی طبق معمول کثیف بود گه گاه از سابیدن دست برمی داشت و تنه اش را روی زانو راست می کرد تا به خانم مدیر نگاه کند. با حالتی حق به جانب یک بند حرف می زد. می گفت «همان بهتر که برود پی عیاشی اش. تا وقتی برایش ضرری نداشته باشد. من هم کاری به کارش ندارم.»
از شوهرش حرف می زد: این زن سیاه سوخته در چهل سالگی با پس اندازهایش جوان دلربایی پیدا کرده که در کارخانه ی لوکوانت کار می کند. در زندگی زناشویی سیاه بخت شده. شوهرش نه او را کتک می زند. نه خیانت می کند: فقط هر شب می نوشد و سیاه مست به خانه برمی گردد. سرووضع خوبی ندارد. خودم دیدم که رنگش ظرف سه ماه زرد شد و گوشتش آب رفت. لوسی فکر می کند کار مشروب است. ولی من معتقدم که سل گرفته است.
لوسی می گفت«باید از پسش بربیایم.»
مطمئنم اين قضیه می خوردش ولی با آرامش و حوصله: او می خواهد ازپسش بربياید. نه می تواند خودش را آرام کند. نه درد و غصه را کنار بگذارد. کمی به موضوع فکرمی کند. خیلی کم. هرازگاه ناخنکی می زند. مخصوصاً وقتی با مردم است. چون آن ها دلداری اش می دهند؛ درعین حال وقتی از این موضوع با لحنی موقر حرف می زند. طوری که انگار دارد نصیحت می کند. کمی سبک می شود. وقتی توی اتاق ها تنهاست. می شنوم چیزهایی با خودش زمزمه می کند تا فکر و خیال به سرش نزند. ولی سرتاسر روز بد خلق است. زود کلافه می شود و اخم می کند.
به گلویش دست می کشد و می گوید:«این بغض دست بردار نیست.»
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 554.۱۱ مگابایت |
مدت زمان | ۰۹:۵۶:۴۶ |
نویسنده | ژان پل سارتر |
مترجم | محمدرضا پارسایار |
راوی | رضا عمرانی |
ناشر | ماه آوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۶/۳۱ |
قیمت ارزی | 7 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب تهوع روز نوشت های فردی به اسم آنتوان روکانتین است که با توصیفات ماهوی اطراف خود و کاوش در ذهن خويش می خواهد به وجود خالص دست پیدا کند و در این میان درد هستی در او حالتی شبیه تهوع ایجاد میکند. در کل کتابی است بسیار ملال آور و خسته کننده ، بخصوص نیمه اول آن که پر است از توصیف کافه ها و آدمها و شهر بوویل . از نیمه دوم که با دیالوگهای بین فرد خود آموخته و آنتوان در کافه شروع می شود ، نیمه جانی می گیرد اما کلا با پوزش از طرفداران اگزیستانسیالیسم باید بگویم کتابی است که دوران آن گذشته است و خواندن آن صبر ایوب می خواهد . اگر می خواهید از ادبیات هم دوره سارتر که هنوز هم زنده و خواندنی است تجربه داشته باشید ، توصیه من خواندن سفر به انتهای شب اثر لویی فردینان سلین است
عجیب بود که تا به حال این کتاب صوتی نشده بود. هنوزم عجیبه که لابه لای این همه کتاب، کلیدی ترین آثار، مثل ایلیاد و ادیسه، یا افسانه تبای، صوتی نشده. دست کم برای حفظ شان و کلاس آرشیو کتابخانه ی صوتی، باید این آثار فاخر هم صوتی بشه، وگرنه خیلی ها ممکنه احساس کنن کل این جریان، خودشو با عامیانه ترین سلیقه ها منطبق کرده. از آقای عمرانی بابت خوانش این کتاب ممنونم.
آنچه که واسه اهل تفکر و عمل گرا بودن لازمه این دوره اتاریخ تقویمی هست خیلی به موقع و مهمتر از همه سفیر افکاری که به هر دلیل توانایی بیان را نداشته اند در این شاهکار ادبی به صراحت و جانبداری از حاکمیت چند گانه ای که انسانها را به دلایل شخصی و استکباری قشر حاکم به جان هم انداخته به شیوه خیلی تخصصی ارائه داده شده است!!! !
متاسفانه اگه همون قسمت نمونه رو با بهترین ترجمه کتاب که مترجمش مرحوم امیر جلال الدین اعلم هست (انتشارات نیلوفر) مقایسه کنید متوجه سانسورش میشید.کاش همونو تبدیل به کتاب صوتی میکردن.حیفه دست بردن تو اصل متن چون ابن دیگه سارتر نیست سلیقه مترجمه!
قبل از خوندن این کتاب حتما باید با افکار نویسندگانی مثل سارتر و کامو و همچنین فلسفه اگزیستانسیالیستی آشنایی داشته باشید و الا خواندن این کتاب یا شنیدنش قطعا شما رو از نظر روحی دلزده میکنه بیان و خوانش جناب عمرانی هم که مثل همیشه استادانه و زیبا👌
چه کتابی با چه صدایی ، صوتی شده. واقعا یک ترکیب شاهکاره ، ممنون. مدتها بود کتاب های سطحی و مضخرف به شکل صوتی منتشر می شد. حالا بارم می شه امیدوار بود.
این کتاب رو قبلا خونده بودم اما این بار یه طور دیگه بود. جناب آقای عمرانی بسیار عالی کتاب رو خوندن بی نهایت ازشون متشکرم که در درک بهتر این کتاب کمک بزرگی برام بودن. متاسفانه قسمت های زیادی از کتاب سانسور شده بود. شاید هم خلاصه.
باسلام،این کتاب پر از تشبیه هست،انکار نویسنده پرش افکار یا به قول معروف،ازاین شاخه به اون شاخه حرف میزنه،بجز قسمتای پایانیش، مطالب منسجم به هم نیستن،بنظرم درخرید این کتاب اشتباه کردم
من اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم! بعضی از جملاتش تامل برانگیز بودن ولی در کل برای من کتاب مفیدی نبود. اگر کسی به کامو علاقه داره احتمالا دوست داشته باشه این کتاب رو.
پس در این چند هفته، تغییری به وجودآمده. اما کجا؟ تغییری انتزاعی که هیچ مقری ندارد. این منم که تغییر کردهام؟ اگر من نیستم، پس این اتاق، شهر یا طبیعت تغییر کردهاند. باید یکی را انتخاب کنم.