فرمت محتوا | pdf |
حجم | 735.۱۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 94 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۰۸:۰۰ |
نویسنده | هرمان هسه |
مترجم | سروش حبیبی |
ناشر | انتشارات علمی و فرهنگی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Die Morgenlandfahrt: Eine Erzählung |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۱۲/۱۹ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 15,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
| میخواهم نظرم دربارهی این کتاب را به دو پاره تقسیم کنم؛ پارهی اول دربارهی سیر داستان و پارهی دوم دربارهی درونمایهی آن، که این قسم بهناچار ما را بهسمت بررسی احوالات نویسنده میکشاند! | ۱- داستان با این اعتراف آغاز میشود که خود نویسنده از آنچه که قصد نوشتنش را دارد نه مطمئن است و نه آسودهخاطر و میگوید: «برآن شدم که خیرهسرانه و به اختصار در شرح این سفر ناشنوده بکوشم.» پس با این جسارت داستان شروع میشود. فصلهای ابتدایی کتاب چندان از جذابیت خاصی برخوردار نیستند و چهبسا اسامی و مکانهایی که از آنها نام برده میشود برای مخاطب گنگ و ناآشنا باشند؛ که در واقع نام اشخاص کتابهای دیگر او هستند. هرچه بیشتر در داستان جلوتر میرویم بر کشش و جاذبه آن افزوده میشود و این روند از اوسط داستان تا پایان آن با روندی صعودی ادامه دارد، و تا آخرین سطر مخاطب را رها نمیکند. | ٢- اگر بخواهیم دربارهی درونمایه کتاب دست به تحلیل ببریم در اولین قدم باید تمام نگاهمان را به افکار و احساسات بهجا مانده از نویسنده در دیگر آثار او معطوف کنیم. پس برای کسیکه با خط فکری هرمان هسه در دیگر آثارش آشنا نیست محتوای این کتاب نیز برایش قابل حصول نخواهد بود. هرمان هسه در این کتاب با زبانی نمادین از چند اصطلاح نظیر «اهل حلقه»، «شیخ، پیر...»، «مخزن اسرار» استفاده کرده که ریشه آنها به مسیحیت و عرفان شرقی میرسد. در داستان شخصیت ه.ه (که اختصار نام خود نویسنده است) پس از مدت کوتاهی که در سلک رهروان سفر شرق همسفر آنهاست و بدلیل چند اتفاق غیرمنتظره بهنظر میرسد یاران حلقه از هم گسیل شدهاند، حال خود را تنها و بیکس احساس میکند. و راه رهایی از این پوچی بازگشت به روزگار گذشته است ولی اینبار با نوشتن...
کتاب جالبی نبود. اصلا سر در نیاوردم داستان به کجا میره