کتاب صوتی مرداب روح نوشته جیمز هالیس نشر بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال

کتاب مرداب روح به قلم جیمز هالیس با این جمله آغاز می‌شود:

«رنج‌ها حرف‌های جذابی برای گفتن دارند.»

او رنج‌های زندگی انسان را به مرداب‌هایی تشبیه می‌کند که انسان را در خود فرو می‌برد و این اتفاق اغلب به خواست آنها رخ می‌دهد. هالیس در این اثر به مخاطب می‌آموزد رنج‌ها سرشار از آموخته‌ها و چالشی برای کشف معنی زندگی به شمار می‌آید. برای رسیدن به این هدف باید رفتارهای غیرارادی انسان در مواجه با رنج‌ها نگرشی دوباره داشت. به این ترتیب می‌توان خوشبختی از دریچه‌ای نو تجربه کرد.

درباره‌ی کتاب صوتی مرداب روح

کتاب صوتی «مرداب روح» با عنوان انگلیسی (Swamplands of The Soul) اثری اقتباسی از نسخه‌ی اصلی این کتاب است و بیش از هر چیزی به رنج‌های آدمی می‌پردازد. جیمز هالیس روانکاو برجسته‌ی آمریکایی این اثر را با رویکرد روان‌شناسی یونگ به رشته‌ی تحریر درآورده است و به دفعات از آموزه‌های یونگ استفاده می‌کند.

جیمز هالیس در این اثر بیان می‌کند که زندگی مجموعه‌ای ثابت و همیشگی از مبارزه‌های کوچک و بزرگ، با مشکلات و ناکامی‌های بسیار است. احساس شادی و رضایت از زندگی، حسی زودگذر است و انسانی در دنیایی سراسر غم و رنج گرفتار شده است. او نام مرداب روح را برای تمام احساسات منفی نظیر افسردگی، اضطراب، خشم،اندوه و... انتخاب کرده است. این مرداب‌ها در زندگی اجتناب ناپذیرند اما از دل آنها می‌توان مفاهیم ژرف و معنادار زندگی را بیرون کشید.

جیمز هالیس مرداب‌های زندگی را در فصل‌های مختلف شرح می‌دهد. او موضوعات غم انگیزی هم‌چون جدایی، خیانت، خشم، وسواس و... را بازگو کرده و به جای فرار، انسان را با این رنج‌ها روبه‌رو می‌کند. هالیس معتقد است انسان زمانی ارزش چیزی را درمی‌یابد که رنج از دست دادن را تجربه کرده باشد. همانطور که یونگ معقد است خوشبختی برای زندگی کافی نیست و باید به دنبال معنای زندگی بود.

کتاب مرداب زندگی مفاهیم عمیقی را مطرح می‌کند بنابراین شنیدن آن به دقت و تمرکز زیادی نیاز دارد. حتی شاید نیاز باشد برخی از مطالب آم بارها و بارها تکرار شود. امین تارخ، کتاب صوتی مرداب روح با صدای گیرا و مجذوب کننده، روایت می‌کند.

فصل‌های کتاب صوتی مرداب روح

مقدمه: در جست و جوی معنا

فصل اول: حضور دائمی گناه

فصل دوم: اندوه، مرگ، خیانت

فصل سوم: شک و تنهایی

فصل چهارم: افسردگی، درماندگی و نومیدی

فصل پنجم: وسواس و اعتیاد

فصل ششم: خشم

فصل هفتم: ترس و اضطراب

فصل هشتم: مروری ساده بر عقده

فصل نهم: عبور

خاتمه: آلودگی و کدورت زندگی

درباره‌ی جیمز هالیس، روانکاو و نویسنده‌ی کتاب مرداب روح

دکتر جیمز هالیس (James Hollis) در سال 1940 در شهر اسپرینگ فیلد واقع در ایالت ایلینویز به دنیا آمد. او تحصیلات خود را با لیسانس هنر در کالج منچستر به پایان رساند و در سال 1967 مدرک دکترای خود را از دانشگاه درو (Drew University) اخذ کرد. دکتر هالیس به مدت 26 سال در کالج و دانشگاه‌های مختلف به تدریس دروس علوم انسانی پرداخت. او هم‌چنین به مدت 5 سال تحت تعلیم روانکاوی یونگی در موسسه‌ی C.G Jung زوریخ قرار گرفت.

دکتر هالیس پس از این دوره‌ی آموزشی، سال‌ها مدیریت اجرایی مرکز آموزشی یونگ در تگزاس را بر عهده داشت و تا سال 2019 مدیر اجرائی انجمن یونگ وانشگتن (JSW) بود. از دیگر فعالیت‌های جیمز هالیس در حوزه‌ی روانکاوی می‌توان به کسب عنوان تحلیلگر ارشد جامعه بین منطقه‌ای تحلیلگران یونگی و نخستین مدیر آموزش موسسه یونگ فیلادلفیا و نایب رییس بنیاد فیلمون اشاره کرد.

دکتر جیمز هالیس هم‌چنین نویسنده‌‌ای توانا و برجسته بوده که آثارش مورد توجه بسیاری از مخاطبین قرار گرفته است. او تاکنون بیش از 16 جلد کتاب نوشته که بسیاری از آنها به چندین زبان از جمله روسی، سوئدی، آلمانی، فرانسوی، ترکی، ایتالیایی کره‌ای و چند زبان دیگر ترجمه شده است. از شناخته شده‌ترین آثار هالیس می‌توان به «راه درست»، «موضوع اصلی چیست»، «سفر زندگی» و «یافتن معنا در نیمه‌ی دوم عمر» اشاره کرد.   

ترجمه‌ی کتاب صوتی مرداب روح به زبان فارسی

کتاب صوتی مرداب روح اقتباسی از نسخه‌ی اصلی کتاب است که توسط نویسنده تهیه شده است. ترجمه‌ی هر دو نسخه‌ی فیزیکی و نسخه‌ی صوتی را «فریبا مقدم» مقدم بر عهده داشته و انتشارات «بنیاد فرهنگ زندگی» آن را منتشر کرده است. خرید و دانلود نسخه‌ی الکترونیکی و نسخه‌ی صوتی کتاب «مرداب روح» از وبسایت و اپلیکیشن فیدیبو امکان پذیر است.

کتاب صوتی مرداب روح با صدای گرم و دوست داشتنی امین تارخ

امین تارخ  بازیگر صاحب سبک تئاتر، سینما و تلویزیون و یکی از اساتید برجسته‌ی بازیگری است. او در سال 1332 در شهر شیراز متولد شد و در سال 1351 برای ادامه‌ی تحصیل به تهران آمد. تارخ تحصیلات خود را در رشته‌ی هنرهای نمایشی به پایان برد و مدرک کارشناسی خود را در سال 1356 از دانشگاه تهران اخذ کرد.  او هم‌چنین در سال 1364 مدرک کارشناسی ارشد حود را در مدیریت امور فرهنگی دریافت کرد.

تارخ با ایفای نقش در فیلم مرگ یزدگرد به کارگردانی بهرام بیضایی برای اولین بار در سال 1361 پا به عرصه‌ی بازیگری گذاشت. او به عنوان هنرپیشه، در فیلم‌ها، سریال و تئاترهای پرشماری بازی کرده است که از میان آنها می‌توان  «پرنده‌ی کوچک خوشبختی»، «دلشدگان»، «معصومیت از دست رفته» و «سر بداران» را نام برد.

امین تارخ در سال 1373 اولین آموزشگاه خصوصی بازیگری در تهران تاسیس کرد و تاکنون هنرمندان برجسته و موفقی را در این عرصه پرورش داده است. او هم‌چنین برنده‌ی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در فیلم ماه و خورشیدو کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در فیلم پرونده هاوانا بوده است. امین تارخ در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.

گویندگی و خوانش کتاب‌های صوتی «مرداب روح» و «یافتن معنی در نیمه دوم عمر» از دیگر فعالیت‌های هنری امین تارخ محسوب می‌شود. او با روایت صمیمی، مخاطب را به خوبی با خود همراه می‌سازد. صدای آهنگین امین تارخ، با فرازها و فرودهای دقیق، فهم مطالب را ساده و شنیدن این اثر روانشناسی را ساده و لذت بخش می‌کند.

در بخشی از کتاب صوتی مرداب روح می‌شنویم

واژه «افسردگی» نیاز به توضیح دارد. درست همان گونه که سرطان و شیزوفرنی دارای انواع متفاوتی هستند، افسردگی نیز انواع مختلفی دارد. افسردگی ممکن است «محیطی یا واکنشی»، «درون-زاد» یا «درون-روان» باشد. غالبا آنها با یکدیگر اشتباه می‌شوند و یا ممکن است کسی هم زمان به هر سه نوع آن مبتلا باشد. یکی از وظایف درمانگر آن است که تعیین کند کدام یک از انواع افسردگی غالب است.

افسردگی محیطی یا واکنشی، پاسخی کاملا طبیعی به یک فقدان یا ناامیدی است. اگر کسی از فروکش میل زندگی به دلیل شکست در ازدواج، مرگ یک دوست یا هر نوع فقدان عميق رنج نبرد. به سختی می‌توان گفت که آن واقعیت بیرونی برایش اهمیت داشته است. افسردگی واکنشی فقط زمانی نیاز به درمان دارد که کارکردهای طبیعی فرد را عمیقا برآشفته کند و یا تاثیر تضعیف کننده آن بیش از حد منطقی طولانی شود.

افسردگی درون - زاد ناشی از مبنایی ناشناخته اما احتمالا بیولوژیکی است. این نوع افسردگی عموما از طریق ژنتیکی منتقل می‌شود و می‌توان اعضای دیگری از خانواده فرد را یافت که به آن مبتلا بوده اند؛ هر چند تشخیص صحیح در نسل های گذشته از دقت کمتری برخوردار بوده است. غالبا این افراد خود را به دلیل بار افسردگی که حمل کرده و می‌کنند سرزنش کرده و خود را غیرطبیعی تصور می‌کنند. انگار هر روز باید از تپه‌ای بالاروند و همان کارهای روزمره را که ما انجام می‌دهیم، انجام دهند.

یکی از مددجویان من احساس می‌کرد که ساختار جسمانی و احساسی او به طور کامل تابع تفکر و عملکرد اوست. او انواع نظام‌های معنوی را دنبال کرده بود تا رابطه درست با خدا و هستی را بیاید؛ اما هنوز افسرده مانده بود. بدتر از همه اینکه او افسردگی‌اش را نتیجه‌ی شکست خود در دستیابی به مرتبه رفیعی از معنویت می‌دانست. هنگامی که با یک داروی ضدافسردگی تحت درمان قرار گرفت روحیه‌اش بهتر شد و انرژی و خوش‌بینی تازه‌ای در خود یافت. داروهای افزاینده سرتونین، نظیر پروزاک، پاکسیل، زولوفت و سرزون به طرز قابل توجهی کیفیت زندگی میلیون ها نفر را بهبود بخشیده‌اند که در غیر این صورت محکوم به تحمل باری طاقت فرسا بر روح و جسم خود بودند.

حتی بعد از در نظر گرفتن مبنای بیولوژیکی افسردگی، ممکن است شخص هنوز مصیبت‌های «طبیعی» زندگی را داشته باشد. یکی از مشکل‌ترین مواردی که باید آن را درمان می‌کردم مردی بیست و هشت ساله بود که سرطان داشت. درحالی که تأثیر سرطان و درمان طولانی آن دلیل کافی برای افسردگی محیطی بود.