آونگ خاطرههای ما مجموعهای از ۳ نمایشنامه به قلم عباس معروفی است که قرار بوده در ایران چاپ و منتشر شود. صحنه با برشی طولی از یک مغازه ساعتسازی آغاز میشود، که به دیوارهای آن تعدادی ساعت جورواجور آویخته شده است. زمان اجرای نمایش، صدای گنگ تظاهرات خیابانی میآید صدای تند جماعتی که شعار میدهند و رد میشوند. در شروع مردی خوشپوش و مرتب، به سمت مرد ساعتساز میرود و با او شروع به صحبت میکند. او از ساعتی حرف میزند که مدتها پیش در یک درگیری دوستانه از بین رفته است. مرد به ساعتش علاقه عجیبی داشته است ولی مرد ساعتساز نه مرد و نه ساعتش را به خاطر نمیآورد. در هنگامه صحبت مرد ساعتساز با مشتری، جماعتی از جلو مغازه رد میشوند که شعار میدهند: «زنده باد، زنده باد» و این کلید ورود به بحثی میشود که «مرد» دلایل تنفرش را از سیاست برای ساعتساز بیان میکند. عباس معروفی در مقدمه کتاب آورده است: «آونگ خاطره های ما» سالها پیش در ایران برای چاپ آماده شد، اما توفیق انتشار نیافت. و نیز در سال ۱۳۷۴ قرار بود کارگردان خوب تئاتر، حسین عاطفی آن را اجرا کند که پس از چهارماه تمرین همراه با جمال اجلالی، توفیقی به دست نیاورد. ابتدا نام اصلی اثر، ...و خدا گاو را آفرید، به اجبار تغییر یافت و سپس اجرای آن منع شد. سالها طول کشید و بر همه ما ماجراها گذشت که وصفش طولانی است. بگذریم. این نمایشنامه با صدای جمعی از گویندگان و توسط نوین کتاب گویا منتشر شده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 53.۸۷ مگابایت |
مدت زمان | ۵۸:۲۵ |
نویسنده | عباس معروفی |
راوی | حسن محمدی |
راوی دوم | شهاب غزالی |
راوی سوم | شادی زراعتی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
افت کیفیت اپلیکیشن باعث میشه خیلی ها از جمله خیلی اطرافیان من بی خیال استفاده ازش بشن، جستجو درست کار نمیکنه، مرتب سازی ها همیشه ایراد داره و یا پیغام اشکال در دریافت اطلاعات اصلا انجام نمیشه، باید هر بار تمام دسته بندی چند هزار تایی رو بالا پایین کنی که بسیار وقت گیر و حوصله سر بر هست و البته حتی لود شدن کل دسته بندی هم اغلب اشکال داره البته بهرحال یک فرقی باید باشه بین اپلیکیشنهای درست و حسابی که نویسنده ها و اداره کننده هاشون رو در مقیاس جهانی پولدار میکنن با اپلیکیشن نویسهای ایرانی که میخوان بدون دردسر و خدمات دادن و زحمت کشیدن یک شبه ره صد ساله برن و وقتی نمیشه شاکی میشن!!!
اصلا قابل گوش دادن نیست. شاید خواندن آن برای کسانی که کار تیاتر می کنند مناسب باشد ولی برای منی که دنبال کارهای آقای معروفی هستم اصلا شنیدنش قابل تحمل نبود