خسرو و شیرین بیتردید جذّابترین اثر نظامی از لحاظ پرداخت داستانی، توصیف احوال و مناظر و همچنین سنخپروری است. داستانی تقریباً طولانی، واقع در پهنهای فراخ، طبیعتی دلانگیز (بهخلاف لیلی و مجنون)، صحنههایی سرشار از تجمّل و جمال و تنوّع و شکوه، قهرمانانی متعدّد و از نظر سنخی متفاوت، دو شخص اصلی که هردو به لحاظ سرشتِ انسانی دارای غرائز و اغراض و انگیزههای طبیعیاند ولی هردو در مقامی قرار دارند که هم محدودیتهای ناشی از مسئولیت و هم امکانات منبعث از اقتدار سلطنت دارند، توصیف دلانگیز راه پرماجرا و حالات پرزیروبم عشق از مرحله مشاهده تصویر و سودای مبتنی بر خیال تا نخستین دیدار و انس یافتن، کوششهای مرد جوانسال هوسباز در تصاحب و کامجویی و اِعراضهای دختر عفیف و سرکش و زیرکسار، قهرها و آشتیها، تسلیمها و اعتراضها، کشاکش غریب میان التهاب و صبوری و بیخویشی و خویشتنداری، تأثیرات مثبت و انگیزشیِ شیرین بر روی خسرو تا حدِّ ساختن مردی مصمّم و سیادتجوی از جوانی متلوّن و بیبندوبار و فارغ از ملک و مصالح آن، وجود رقیبانی در عشق برای خسرو (فرهاد) و شیرین (مریم و شکر اسپهانی) و تجسیم و توصیف تفاوتها و فراهم آوردن امکانات سنجش سنخها، آبوتابهای وصال، تداوم عشق شورانگیز پس از وصل تا سرحدّ جانفشانی و ایثار، وجود فرزندی پرخاشجوی و پدرکش و...
همه و همه دست به هم داده تا متنوّعترین و پرافتوخیزترین منظومه نظامی پدید آید. تازه اینها بخشی از بنمایههای داستان است.
بیان شگفتانگیز شاعر در توصیف حالات عاشق و معشوق و زیر و بمها و ظرایف عشق، ناز و نیازها، جزئیات وصال و سرانجامْ مرگ آنها در اوجی است که هرگز پیش و پس از نظامی همتایی نیافته است، خاصّه که وزن شوقانگیز هزج مسدّس مقصور یا محذوف (که بیگمان بهترین آهنگ ممکن در بیان عواطف عاشقانه، بویژه سوگ و اندوه، است) و تأثیر مألوف آن در دوبیتیهای پرسوز و شور به مدد آن میآید.