حواستان به غول درونتان باشد وقتی این کتاب را میخوانید؛ وگرنه ممکن است کار دستتان دهد. اگر باورتان نمیشود، کتاب را بخوانید! کتاب غول مدفون نوشتهی کازوئو ایشی گورو، نویسندهی برجستهی ژاپنیتبار بریتانیایی، برای نخستین بار در ۳ مارس ۲۰۱۵ منتشر شد. این اثر توسط امیرمهدی حقیقت به فارسی ترجمه شده و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است. داستان در انگلستان باستان، پس از دوران شاه آرتور، جریان دارد و روایتگر سفر زوج سالخوردهای به نامهای اکسل و بئاتریس است که در جستوجوی پسر گمشدهی خود هستند.
در این سرزمین، مهی اسرارآمیز باعث فراموشی عمومی شده است و مردم خاطرات گذشتهی خود را از یاد بردهاند. این رمان با ترکیبی از عناصر فانتزی و تاریخی، به کاوش در مفاهیمی چون حافظه، فراموشی، عشق و هویت میپردازد. این رمان شما را به سفری مملوء فانتزی و اسرارآمیز خواهد برد؛ پس اگر این سبکها را میپسندید، مطالعهی «غول مدفون» را از دست ندهید.
رمان «غول مدفون» نوشتهی کازوئو ایشی گوروی ژاپنی است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. رمان در سرزمینی روایت میشود که تحت حکومت شاه آرتور قرار دارد و بهطرزی اعجابانگیز، مهی اسرارآمیز باعث شده است که مردم خاطرات گذشتهی خود را به فراموش و غیبت از ذهن بسپارند. این مه که از نفس اژدهایی به نام کوئریگ سرچشمه میگیرد، موجب شده است تا خاطرات جنگ، عشق و نفرت از ذهن مردم پاک شود.
در این میان، زوج سالخوردهای به نامهای اکسل و بئاتریس، که در دهکدهای زندگی میکنند، تصمیم میگیرند برای یافتن پسر گمشدهی خود سفری را آغاز کنند. در طول این سفر، آنها با شخصیتهای مختلفی مواجه میشوند:
ایشی گورو در این رمان با ترکیب عناصر فانتزی و تاریخی، به بررسی مفاهیمی چون حافظه، فراموشی، عشق و هویت میپردازد. او با استفاده از اسطورهها و موجودات افسانهای، داستانی را خلق کرده است که در عین حال به مسائل انسانی و فلسفی نیز میپردازد.
کازوئو ایشی گورو، نویسندهی ژاپنیتبار بریتانیایی، در ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگاساکی ژاپن به دنیا آمد. در پنجسالگی به همراه خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کرد و در گیلدفورد، واقع در جنوب غربی لندن، ساکن شد. او تحصیلات خود را در رشتهی زبان انگلیسی و فلسفه در دانشگاه کنت به پایان رساند و سپس در رشتهی نویسندگی خلاقانه در دانشگاه آنگلیای شرقی ادامه تحصیل داد.
ایشی گورو در سال ۱۹۸۲ نخستین رمان خود، «منظر پریدهرنگ تپهها»، را منتشر کرد که داستان آن در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم میگذرد و به زندگی زنی به نام اتسوکو میپردازد که با خاطرات گذشتهاش درگیر است. دومین رمان او، «هنرمندی از جهان شناور»، در سال ۱۹۸۶ منتشر شد و جایزهی وایتبرد را برایش به ارمغان آورد. این رمان نیز در ژاپن پس از جنگ جریان دارد و داستان نقاشی به نام ماسوجی اونو را روایت میکند که با گذشتهی خود و نقشش در تبلیغات امپریالیستی ژاپن مواجه است.
سومین رمان ایشی گورو، «بازماندهی روز»، در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و بهعنوان نقطهی عطفی بزرگ در کارنامهی کاری او، جایزهی بوکر را برای او به همراه داشت. این اثر داستان پیشخدمتی به نام استیونز را روایت میکند که به گذشتهی خود و خدمتش در خانهی اربابی انگلیسی مینگرد و به تأمل در مورد وفاداری و وظیفهشناسی میپردازد. این رمان در سال ۱۹۹۳ به فیلمی با بازی آنتونی هاپکینز و اما تامپسون تبدیل شد.
در سال ۲۰۰۵، ایشی گورو رمان «هرگز رهایم مکن» را منتشر کرد که داستانی علمیتخیلی و پادآرمانشهری است و به زندگی دانشآموزانی در مدرسهای شبانهروزی میپردازد که به تدریج از سرنوشت واقعی خود آگاه میشوند. این رمان نیز در سال ۲۰۱۰ به فیلمی با بازی کری مولیگان و کیرا نایتلی اقتباس شد.
ایشی گورو در آثارش به موضوعاتی مانند حافظه، زمان، خودفریبی و هویت میپردازد. او با نثری دقیق و توصیفاتی عمیق، شخصیتهایی را خلق میکند که با گذشتهی خود درگیر هستند و به تأمل در مورد تصمیمات و اعمالشان میپردازند. گذشته و زمان نقش بسیار مهمی در آثار ایشی گورو دارند و سبک نوشتاری او ترکیبی از سادگی و عمق است که خواننده را به تفکر وامیدارد.
در سال ۲۰۱۷، کازوئو ایشی گورو بهخاطر مجموعهی آثارش، برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد؛ جایزهای که با توجه به آثار ایشی گورو و مفاهیم او بهحق و شایسته اهدا شد. آکادمی نوبل در بیانیهی خود اظهار داشت که آثار ایشی گورو با نیروی عاطفی عظیم، از توهماتی پرده برمیدارند که ارتباط ما با جهان بیرون بر اساس آنها ساخته شده است.
از دیگر آثار ایشی گورو میتوان به «تسلیناپذیر» (۱۹۹۵)، «وقتی یتیم بودیم» (۲۰۰۰)، «غول مدفون» (۲۰۱۵) و «کلارا و خورشید» (۲۰۲۱) اشاره کرد.
«غول مدفون» با استقبال منتقدان روبهرو شد و نقدهای مثبتی دریافت کرد. روزنامهی گاردین این کتاب را بهعنوان مهمترین کتاب سال ۲۰۱۵ معرفی کرد. منتقدان این رمان را بهخاطر ترکیب هنرمندانهی عناصر فانتزی و تاریخی و پرداختن به موضوعات عمیق انسانی تحسین کردهاند و آن را یکی از برترین آثار ایشی گورو و حتی در ژانر فانتزی میدانند.
رمان «غول مدفون» اثر کازوئو ایشی گورو، پس از انتشار در سال ۲۰۱۵ واکنشهای متنوعی از سوی منتقدان و نشریهها دریافت کرد. این اثر به دلیل سبک نوشتاری منحصربهفرد و پرداختن به موضوعات عمیق انسانی مورد توجه قرار گرفت.
شیوا مقانلو، منتقد ادبی، در نشستی دربارهی این رمان اظهار داشت که «غول مدفون» روایتی کلاسیک است، اما ایشی گورو در آن قواعد و ساختارهای کلاسیک را رعایت نکرده است. او بیان میکند که نویسنده با استفاده از الگوهای داستانهای افسانهای، داستانی را خلق کرده است که در عین حال به مسائل انسانی و فلسفی میپردازد.
محمدرضا گودرزی، دیگر منتقد ادبی، این رمان را اثری تاریخی اسطورهای میداند که با دیدگاهی مدرن به مسئلهی قدرت و تبعات آن پرداخته است. او معتقد است که داستان، در ظاهر، جنگ بین بریتونها و ساکسونها را روایت میکند، اما این درگیری استعارهای از هر نوع قدرتخواهی و سیطرهطلبی است.
نیویورک تایمز معتقد است که این کتاب شرح یک داستان رازآلود و پر از هیجان است؛ جاییکه بدن شما نیاز به فضایی مهیج دارد، این رمان به کمک شما میآید تا انرژیتان را بالا و پایین کنید. برخی دیگر از منتقدان اعتقاد دارند با وجود فضای اسرارآمیز و پرکشش داستان، نویسنده درگیر شرح و بسط جزئیات شده است و داستان اصلی فراموش میشود.
در مجموع، «کتاب غول مدفون» بهعنوان اثری تأملبرانگیز شناخته میشود که با ترکیب عناصر فانتزی و تاریخی، به کاوش در مفاهیمی چون حافظه، فراموشی، عشق و هویت میپردازد. این رمان با سبک نوشتاری خاص خود، توانسته است توجه منتقدان و خوانندگان را به خود جلب کند و بحثهای متنوعی را پیرامون موضوعات مطرحشده در آن برانگیزد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«همان جا ایستاده بود که ناگهان متوجه غوغا و جنجالی شد که کنار حصار مرتع به راه افتاده بود. ابتدا آن جنجال چندان توجهش را جلب نکرد، اما بعد نسیم چیزی به گوشش رساند و ناگهان به خودش آمد. با این که با گذر سالیان دیدش به نحوی آزاردهنده ضعیف شده بود، قدرت شنواییاش هنوز کاملاً بیعیب و نقص باقی مانده بود، و بعد در ملغمهٔ فریادهای برآمده از دل آن جمع در کنار حصار، صدای بئاتریس را که از ناراحتی اوج گرفته بود شنید.»
در بخشهای دیگری از کتاب غول مدفون با جملات قوی و پرمفهومی روبهرو میشویم. مانند؛
«ما دوست داریم فراموش کنیم تا بتوانیم زندگیمان را ادامه دهیم.»
«زندگی ما دوتا داستانیه که قراره به خوشی تموم شه. فرقی نداره برامون چه اتفاقی میافته»
«ما در جستوجوی چیزی هستیم که گم کردهایم، اما نمیدانیم چیست.»
شما میتوانید نسخهی الکترونیکی این کتاب را از فیدیبو خریداری و دانلود کنید. برای دانلود این کتاب، روی دکمه خرید کلیک کنید و پس از اضافه شدن کتاب به سبد خرید و پرداخت، میتوانید آن را مطالعه کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۴۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 333 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۰۶:۰۰ |
نویسنده | کازوئو ایشی گورو |
مترجم | امیرمهدی حقیقت |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The buried giant |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۷/۱۸ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
قیمت چاپی | 68,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
غول مدفون یک کتاب فانتزی است، اما نه مانند بازی تاج و تخت یا ارباب حلقهها، در داستان با المانهایی مانند دیوها و اژدها روبرو میشویم اما روح و قلب داستان در واقع فانتزی نیست. داستان در حدود قرن ششم در بریتانیا روایت میشود. در ابتدا با شرایط حاکم بر کتاب آشنا میشویم، دوران پس از شاه آرتور که ساکسونها و برایتونها در صلحی ظاهری در جوار یکدیگر زندگی میکنند. به زودی متوجه چیز عجیبی در بین مردم میشویم و آن یک فراموشی مداوم است. در حدی که اکسل و بیئتریس در ابتدا نمیدانند هرگز فرزندی داشتهاند یا خیر و اینکه چه بر سر او آمده است. به نظرم بهتره بیشتر از این توضیح ندم و شروع کنید به خوندن کتاب... شک نکنید که پشیمون نخواهید شد!
این سومین کتابی است که از گورو میخوانم. و همچنان نوشتههای او مرا میخکوب میکند. نمیشود برای نوشتههای او مطلب نوشت به راستی فقط و فقط باید خواند. اگر میخواهید لذت کودکانه شنیدن قصه دیو و پری را در بزرگسالی تجربه کنید خودتان را به کتابهای گورو بسپارید. همزمان از دنیای پر رمز و راز او به جهان درونتان و به بینشی عمیقتر از جهان دست خواهید یافت. کتابهای گورو نقبی است به جهان معنا از شاهراه قصهها و تمثیلها. اگر بخواهید تنها خلاصه داستان او را روایت کنید جز روایت کودکانه چیزی نمیماند اما اگر قصههای او را بخوانید یکسره از معانی بالای اندیشههای یک فرزانه شرقی بر بال های تفکر دنیای غرب بهرهمند خواهید شد. لذت خواندن این کتاب نثار تمام آنها که عاشق تفکر و داستاناند باد!
در روزگاری که همه چیز فراموش میشود آیا عشق هم از یادها میرود؟ (بخشی از کتاب) کتاب غول مدفون پر از تمثیل و اشاره های جذاب است.شبیه قصه های پریان.اما تلخ زمانی که نزاع انسان با خاطرات و گذشته اش فرا می رسد. زمانی که عشق و نفرت به یک اندازه به فراموشی سپرده می شود. ساختار داستان به دنیای داستان های خورخه لوئس بورخس می ماند و به همین جهت خواندنش کمی صبر و حوصله میخواهد اما نتیجه بسیار لذت بخش است. اولین بار که ترجمه ای از امیر مهدی حقیقت خواندم کتاب مترجم دردها اثر جومپا لاهیری بود.ترجمه این اثر هم دلچسب بود فقط کمی نشانه گذاری های زیاد خواندن روان را برای من مشکل کرده بود.
عرض سلام و ادب هرکتابی به نوبه ی خودش می تونه جالب یا کسل کننده باشه و ای ن امر بستگی عجیبی به حال مخاطبش هم داره. من این کتاب رو به پیشنهاد فیدیبو خوندم اما برام بسیار بسبار کسل کننده بود و علی رغم تعاریف بسیاری که از نویسنده ش شنیدم نقطه ی عطف خاصی نداشت. البته کتابپر از توصیفات و استعارات زیبا و هنرمندانه ست و برای اون دست از عزیزان که به جزییات علاقهمند هستن یقینا جذابه. من خیلی فضای مناسبش رو نداشتم و هم ذات پنداری نکردم و تاحدودی برام خسته کننده بود. بازهم ممنون از فیدیبوی عزی
شاید کتاب خوبی باشد ولی من نتوانستم با کتاب و شخصیت ها ارتباط برقرار کنم. فکر نمی کنم به فانتزی بودن کتاب مربوط باشد. بیشتر به نظرم آمد نویسنده می خواهد پیامی را با این همه راز و رمز به ما منتقل کند که آنقدرها هم ارزشمند و یا فوق العاده نیست. اما به هر حال مطالعه ی آن را نفی نمی کنم. شاید من درک درستی از پیام کتاب نداشتم.
درسته که داستان به نظر فانتزی میرسه ولی در واقع لایه های عمیقی از جامعه شناسی و رفتار شناسی در بطن خودش داره که با پرداخت خوب شخصیت های داخلش و همراه کردن خواننده با خودشون و معمایی شدن ماجرا و پایان کمی دور از انتظار و غیر قابل پیشبینی تجربه ی خوبی از خوندن این کتاب پیدا میشه براتون... بعضی قسمت های کتاب هم مثل یه سکانس سینمایی به قدری خوب و با جزئیات تعریف شده که توی ذهن خواننده تا مدت ها نقش میبنده...
فیدیبو مرسی که این ترجمه رو آوردی
اولین چیزی که میشه دربارهاش گفت طولانی بودن بیش از حد کتابه. البته نه یک سری کش دادن جزئیات بیخودی و نه مثل ر مانهای تاریخی پر از هیجان و شور. صرفا یک داستان یکنواخت و آرومه که درآش مطالبی ذکر میشه و ممکن ذهن شما رو تا مدتها مشغول کنه.کتاب خوبیه،ولی مطمئناً بهتر ازاش زیاده.
برعکس بقیه دوستان اتفاقا کتاب بسیار پرکششی بود خیلی هیجان داشتم از اتفاقاتی که قراره بیفته. ترجمه اش هم که عالیه. فانتزی توصیف خوبی برای این کتاب نی ست بلکه بیشتر از نوع ادبیات معمایی و نمادین هست مثل مثلا کافکا در کرانه یکم متفاوت تر چون فضا قدیمیتره پس اگه این سبک کتابها رو میپسندین بخونیدش
دوستان تعریف کردن ولی من خیلی دوست نداشتم .کلیت ماجرا خوبه داستان جالبی داره ولی مثل دوتا شخصیت پیر و دچار فراموشی شده ش کشدار و گاهی خسته کننده ست. بعضی جملات و حرف ها مدام تکرار میشه. ترجمه هم ... اونقدرا عالی نیست